اکثر بازماندگان در روابط سمی به رابطه خود با یک ذره بین نگاه کرده و تمام جزئیات کوچک و بزرگ را مدام بررسی میکنند، به این امید که «لحظهای» را پیدا کنند که بدانند در آن موقعیت خاص اشتباهی مرتکب شدهاند و باید بهتر رفتار میکردند تا توجیهی برای رفتار سمی دیگران با خود پیدا کنند.
برخلاف فیلمها، معمولاً اینطور نیست که به گذشته نگاه کنید و لحظهای را زیر نور مستقیم پیدا کنید و با خود بگویید که خودش است، همین بود، این لحظه ناسالم بود. در عوض، معمولاً بیاحترامیها تدریجی به وجود میآید و آن طنابی که پارتنرهای عاطفی را به یکدیگر وصل میکند کم کم پوسیده میشود.
حتی با وجود تمام دانشی که امروزه داریم، قربانیان هنوز در تلاش برای فرار از یک رابطه ناسالم یا سوءاستفادهکننده برای یافتن حمایت هستند. این امر میتواند از درون با توجیه رفتارها یا دست و پنجه نرم کردن با توانایی تشخیص رفتار سمی یا سوء استفاده گرایانه شروع شود. این واکنش برای بازماندگان آسیبهای خانوادگی، که مشروط به این باور هستند که بدرفتاری طبیعی است، یا اعضای برخی از فرهنگها و مذاهب که برخی اعمال را توهین آمیز و آزارگرایانه تلقی نمیکنند، بسیار رایج است.
در این مقاله قصد داریم روشهای متداولی که قربانیان برای توجیه رفتار سمی دیگران با خود از آن استفاده میکنند را عنوان کنیم.
۱.روشنفکری
آنها سعی میکنند به جای اینکه بفهمند یک رفتار مضر است، صرف نظر از دلیل آن، رفتار سمی را با استفاده از منطق توضیح دهند. برخی از بهانهها ممکن است از این قبیل باشد: «آنها روز بدی داشتند یا آنها در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی هستند.» بازماندگانی که در رابطه با سوء استفادهکنندگانی گیر کردهاند که نمیتوانند منطقی عمل کنند، در نهایت این عقلانیت و همدلی را به شرکای خود فرافکنی میکنند. آنها رفتارهای سمی را با عباراتی مانند «آنها از این کار دست میکشند، آنقدرها هم بد نیستند، او فقط کمی دیوانه است و هیچ کس عمیقا نمیتواند اینقدر بی رحم باشد» توجیه میکنند.
۲.حساسیت زدایی
آنها واکنش عاطفی خود نسبت به سوء استفاده یا خشونت را تقلیل میدهند. این اغلب در خصوص افرادی که در خانههایی با خشونت خانگی بزرگ شدهاند دیده میشود که میگویند: «آنقدرها هم بد نبود» یا «افراد دیگر بدتر از این عمل میکنند».
۳.انکار کردن
این افراد راههایی برای انکار واقعیت مورد سوء استفاده قرار گرفتن خود ابداع میکنند. برای مثال با خود میگویند که «در واقعیت اینطوری نبود، من اشتباه یادم میآید» یا «او فقط عصبانی نبود، بلکه بیشتر خسته بود».
۴.پذیرش
آنها موقعیت خود را به عنوان یک بخش اجتناب ناپذیر از زندگی، به دلیل فشارهای جامعه، فرهنگ، ایمان یا منابع دیگر میپذیرند. آنها مورد سوء استفاده قرار گفتن را به عنوان بخشی از نقش خود در زندگی میپذیرند و ممکن است به خود مواردی مانند «همه ما به نوعی باری را تحمل میکنیم» را به زبان بیاورند.
۵.چانه زنی
آنها سعی میکنند با سوء استفاده کننده خود وارد استدلالهای گوناگون یا چانه زنی شوند تا به جای ترک کردن فرد آزارگر، آنها را متقاعد کنند که دست از این کارهایشان بکشند. مثلا با خود میگویند که « شاید اگر سعی کنم در مورد تمیز بودن خانه بهتر عمل کنم، وقتی به خانه میرسد آنقدر استرس نگیرد و مرا آزار ندهد.»
۶.سرزنش خود
آنها خود را متقاعد میکنند که عامل سوء استفاده، خودشان هستند. آنها ممکن است به دروغ به خود یا دیگران بگویند که سوء استفاده فرد آزارگر متوقف شده است. به عنوان مثال به خود میگویند «اگر فقط او را عصبانی نمیکردم» ای اتفاق نمیافتاد.
یادآوری به خود
اگر متوجه شدید که از هر یک از این رفتارها یا نگرشها برای توجیه رفتار سمی و سوء استفاده گرایانه دیگران استفاده میکنید، میتوانید اقداماتی را برای متوقف کردن این افکار انجام دهید. در اینجا چند نکته وجود دارد:
به خود یادآوری کنید که آنچه اتفاق افتاده تقصیر شما نیست. صرف نظر از جنسیت، ایمان، تاریخ یا نقش شما در جامعه، هیچ کس سزاوار بدرفتاری نیست.
از خود بپرسید که اگر یک دوست چنین رفتاری را تجربه میکرد به او چه می گفتم؟ پاسخ احتمالاً چیزی آرامش بخش، حمایت کننده و غیر سرزنش کننده است. سعی کنید از طریق همین تجربه به جای یک دوست، به خودتان بگویید که چگونه باید از خود حمایت کنید.
تنهایی درست به اندازهی سیگار برای ما مضر است
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: psychologytoday