«جان جیمز ایستر»، ۷۶ ساله، و «پرسی نایت»، ۱۹ ساله، با لباس و کلاه فارغالتحصیلی آبی، از طریق برنامه آموزش بزرگسالان در مدرسه فرانتیر موساکاهیکن استان مانیتوبا فارغالتحصیل شدند.
ایستر در مصاحبهای گفت: «من بسیار مفتخرم و خوشحالم که با نوهام فارغالتحصیل شدم. این باعث خوشحالی من میشود.»
آرزوی دوارن کودکی پدربزرگ
این روزی بود که ایستر هرگز فکر نمیکرد فرا برسد.
او در ۱۶ سالگی مدرسه را رها کرد و کار ماهیگیری را شروع کرد. او به دوستانی که فارغالتحصیل شده بودند حسادت میکرد. وقتی ازدواج کرد و بچهدار شد، خانوادهاش را تشویق کرد که تحصیلاتی را که او هرگز نتوانست به دست آورد، کسب کنند.
پاییز گذشته، او نوه دیگری را برای ثبتنام در برنامه آموزش بزرگسالان استان مانیتوبا برد. نوه دیگرش، پرسی، از قبل ثبتنام کرده بود. وقتی ایستر وارد شد، یکی از معلمان سعی کرد او را هم برای ثبتنام ترغیب کند.
او به یاد میآورد: «گفتم به من یک دلیل خوب بدهید که چرا باید در ۷۵ سالگی به مدرسه برگردم؟» او به من گفت:«اگر با نوههایت روی استیج بروی تا دیپلمهایتان را بگیرید، یک پدربزرگ بسیار شاد خواهی بود.» و بعد من گفتم باشه، من هستم.
کار همیشه آسان نبود
هم ایستر و هم نایت بارها به فکر ترک تحصیل افتادند. نایت گفت که دلتنگ مادربزرگ مرحومش، همسر ایستر که به تازگی فوت کرده بود، است. او گفت: «احساس خوبی نداشتم. احساس تنهایی میکردم و دلم برایش تنگ شده بود چون او بهترین دوست من بود.»
«او و پدربزرگ به من انگیزه میدادند که به مدرسه بروم. من فقط به آن پایبند ماندم و موفق شدم.»
ایستر هم گاهی اوقات با مشکل مواجه میشد و به فکر تسلیم شدن بود. او ادامه داد چون میدانست که عبور از صحنه برای دریافت دیپلمش میتواند به دیگران برای انجام همین کار کمک کند.
«میتوانم جامعهام و جوانان استان مانیتوبا را تشویق کنم که از این برنامه استفاده کنند. این برنامه درست همینجا در دسترس است.»
فصل مدرسه، فصل نگرانی و اضطراب
منبع: سیتیوی