سیستم قضایی کانادا با مردم بومی همچون جنایتکاران بالفطره رفتار میکند، به همین دلیل است که من قصد دارم وکیل شوم.
این مطلب بر اساس نظرات آندره بیر، دانشجوی رشته حقوق، نماینده سابق جوانانِ فدراسیون جوامع بومی مستقل و رئیس مشترک شورای ملی جوانان کشورهای جهان اول است.
اولین خاطرات من از نحوه اجرای قوانین، به مرگ نیل استونچایلد برمیگردد.
استونچایلد یک مرد بومی جوان بود که گفته میشود پلیس در حومه شهر ساسکاتون در شرایطی رهایش کرده بود که از شدت سرما با مرگ فاصلهای نداشته است. این اتفاق، همراه با حوادث مشابهی که با عنوان “سیاحت در زیر نور ستارگان” شناخته میشدند، نگرانیهایی را در ارتباط با رفتارهای نژادپرستانه مداوم مجریان قانونِ کانادا برانگیخت.
یک تحقیق صورت گرفته نشان داد که استونچایلد در پشت یک ماشینِ پلیس ساسکاچوان دیده شده است اما ماموران حاضر در خودرو این موضوع را تکذیب کردند. در آن پرونده هیچ کس به خاطر مرگ وی متهم نشد.
اینگونه بود که من با سیستم حقوقی کانادا آشنا شدم.
اغلب اوقات، مادرم به من هشدار میداد که برای یک جوان بومی مواجهه با پلیس کانادا میتواند خطرآفرین باشد. من با این باور بزرگ شده بودم که این سیستم برای محافظت از افرادی که شبیه من هستند ساخته نشده است.
آندره بیر، دانشجوی رشته حقوق، پس از تبرئه شدن کشاورز جرالد استنلی در پرونده تیراندازی کولتن بوشی در 9 فوریه 2018، تصمیم گرفت تا وکیل شود. این تصویر در دانشکده حقوقِ پردیس دانشگاه ساسکاچوان از بیر گرفته شده است. (لیام ریچاردز/ خبرگزاری کانادا)
یک روایت منطقی و قانع کننده
شاید تعجب کنید که من بر چه اساسی رشته حقوق را به عنوان مسیر شغلیام انتخاب کردم. من در خانوادهای بزرگ شدم که هیچ کس در آن وارد حوزه وکالت نشده بود و هیچ راهنمایی در این زمینه نداشتم. من معلم یک دبیرستان بودم اما به دلیل ناامیدیام از سیستم حقوقی کانادا، تصمیم گرفتم که شغلم را رها کرده و به دانشکده حقوق بروم.
این احساس زمانی در وجودم بیشتر تقویت شد که در تمام پروسهی محاکمه جرالد استنلی، که از جرم قتل درجه دوم در پرونده مرگ کولتن بوشی تبرئه شده بود در صحن دادگاه حضور یافتم. من با وکلایی مواجه شدم که اعضای هیئت منصفه احتمالی که به نظر بومی میرسیدند را از جایگاهشان حذف کردند.
این عکس بدون تاریخِ منتشر شده مربوط به کولتن بوشی میباشد. کشاورز جرالد استنلی از در پرونده قتل درجه دوم بوشی بیگناه شناخته شد. آندره بیر در کل دادگاه وی شرکت کرد و مشاهداتش، انگیزه وکیل شدن را در او ایجاد کرد. (خبرگزاری کانادا)
علیرغم اینکه افکار عمومی و رسانهها قتل بوشی را به عنوان پروندهای در مورد ورود بیاجازه و دفاع از اموال جلوه دادند، اما پس از گوش دادن به شهادت شاهدان متوجه شدم که کولتن لحظات قبل از شلیک گلوله را در خواب بوده است.
بدترین قسمت ماجرا این است که مطمئنم حتی اگر مردم میدانستند که بوشی لحظات قبل از شلیک گلوله را در خواب بوده است، به احتمال زیاد باز هم به این موضوع اهمیتی نمیدادند.
استفاده از ادعای دفاع از خانواده یا دارایی خود در برابر ماشینی با سرنشینان بومی مست، یک روایت کاملا منطقی و قانع کننده به نظر میرسد. این داستان به احتمال زیاد هیئت منصفه کاملاً سفیدپوست را متقاعد کرده است که استنلی را به خاطر حفاظت از داراییاش در مقابل وقوع یک حادثه آتش سوزی تبرئه کنند. این روایت بسیار نادر است و من هرگز نشنیدهام که از آن به عنوان دفاعیهای در برابر قتل استفاده شود.
من به یاد دارم که در آن دادگاه نشسته بودم و یک دادستان سفیدپوست، یک وکیل مدافع سفیدپوست و یک قاضی سفیدپوست را تماشا میکردم. که چطور یک تجربه دردناک را برای یک خانواده بومی مجددا زنده میکنند. و چگونه تمام مردم بومی ساکن سراسر کشور را در شوک فرو میبرند. تا به آن زمان هیچ چیز در زندگیام باعث نشده بود که تا این حد احساس کوچک و بیارزش بودن کنم.
در سیستم حقوقی کانادا یک جای کار به شدت میلنگد
همه به یاد دارند که در همان لحظهای که جرالد استنلی تبرئه شد کجا بودند. اگر از یک فرد بومی بپرسید، میگوید که توضیح دادن حس ترس و ناامیدی عمیقش در خصوص این موضوع بسیار دشوار است.
چندی بعد مرد جوانی به نام جردن لافوند در پی یک تعقیب و گریز ماشینی و تصادف شدید در شهر ساسکاچوان کشته شد. در دادگاه، من و مادرش فیلمهایی را تماشا کردیم که نشان میداد یک افسر پلیس با زانویش بر سر او فشار وارد کرده است. جردن بر اثر ضربه شدید وارده به سرش جان باخته بود. یک پاتولوژیست شهادت داد که به احتمال زیاد ضربه حاصل از تصادف یک عامل تاثیر گذار بر مرگ وی بوده است. و منشأ دقیق این ضربه مغزی مرگبار را نمیتوان تأیید کرد. در پرونده قتل وی نیز هیچ پلیسی مقصر شناخته نشد.
چند ماه پس از آن من در جلسات رسیدگی به پرونده آستین ایگلچیف، مادر وی را همراهی کردم. و در جریان تحقیقات انجام شده قرار گرفتم. و مجددا ویدیوی تعقیب و گریز پلیسی که منجر به کشته شدن یک جوان بومی دیگر میشد، را تماشا کردم. در خصوص این پرونده نیز هیچ کس تحت تعقیب قرار نگرفت.
در سیستم حقوقی کانادا یک جای کار به شدت میلنگد. هرچه بیشتر با مردم بومی طوری رفتار کنیم که گویی آنها ذاتاً جنایتکار به دنیا آمدهاند، این سیستم بیشتر و بیشتر ما را از طریق زندانی کردن بیش از حد از پا در میآورد.
من به عنوان یک دانشجوی رشته حقوق معتقدم که تنها راهی که مردم بومی میتوانند به واسطه آن به عدالت برسند این است که ما نظام حقوقی خود را از طریق حق ذاتی تعیین سرنوشتمان، ایجاد کنیم. این به آن معنی است که صلاحیت خود را برای وضع قوانین و اجرایی کردن آنها در سرزمینهای هم پیمان خود اعلام کنیم. این قوانین و نحوه اجرای آنها باید به گونهای باشد که بتواند به طور مسالمتآمیز با قوانین کانادا همزیستی داشته باشد.
این هدف اولیه ما و هم پیمانانمان در این معاهده بوده است. تا زمانی که به این قوانین احترام گذاشته نشود، شاهد سرکوب خانوادههای بومی بیشتری توسط سیستم حقوقی کانادا خواهیم بود.
این همان انتظاری است که از زمانی که تصمیم گرفتم به دانشکده حقوق بیایم به دنبال تحققش بودهام.
من به زودی وکیل خواهم شد. میخواهم کاناداییها بدانند که من نیز میتوانستم سرنوشتی مشابه با یکی از مردان جوانی که در اینجا نامشان را ذکر کردم داشته باشم. و ممکن بود مادر من نیز در یکی از آن دادگاهها اشک بریزد و برای اجرای عدالت دعا کند.
نکات مطرح شده در این مقاله، نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده در مطلب اصلی بوده که به زبان فارسی برگردانده شده و الزاماً عقاید هیئت تحریریه رسانه هدهد کانادا را بازتاب نمی دهد.
وزیر مبارزه با نژادپرستی کبک در یادبود خانواده مسلمان کشته شده در لندن – انتاریو هو شد
ترودو در واکنش به حکم دادگاه درک شواین، مرگ جورج فلوید زنگ خطری برای نژادپرستی سیستمی بود
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: سیبیسی