شش منطقه جدید از سنگهای غنی از لیتیوم در محدوده پروژه Jackpot در شمال استان انتاریو کانادا شناسایی شدهاند؛ کشفی مهم که میتواند نگاهها را دوباره به ذخایر لیتیوم در انتاریو جلب کند و جایگاه این منطقه را بهعنوان یکی از قطبهای آینده مواد معدنی حیاتی در کشور تقویت نماید. این یافته تازه نهتنها دامنه ژئولوژیکی پروژه را گسترش میدهد، بلکه نقشی کلیدی در تأمین مواد اولیه برای صنایع رو به رشد، بهویژه صنعت باتری خودروهای برقی، ایفا خواهد کرد.
به گفته کارشناسان، این هدفهای اکتشافی جدید در فاصلهای بسیار نزدیک از ذخایر شناختهشده قرار دارند؛ ذخایری که امکان استخراج آنها از طریق معدنکاری روباز وجود دارد. این نزدیکی جغرافیایی و زمینشناسی، از همین حالا نشانه امیدوارکنندهای برای کاهش هزینههای توسعه، تسهیل برنامهریزیهای زیرساختی و سرعت بخشیدن به پیشرفت پروژه به شمار میرود. بهطور خلاصه، آنچه امروز در Jackpot اتفاق افتاده، میتواند به یکی از حلقههای مهم زنجیره تأمین لیتیوم در آمریکای شمالی تبدیل شود—زنجیرهای که آینده انرژی پاک و حملونقل جهان به آن گره خورده است.
موقعیت و اهمیت زمینشناسی پروژه
اعلام خبر کشف ذخایر لیتیوم در انتاریو در محلی واقع در حدود ۸۷ مایلی شمالشرقی شهر تاندربی انجام شد. منطقهای که دارای ساختار زمینشناسی مطلوب، دسترسی آسان جادهای و خطوط حملونقل مناسب است و به همین دلیل یکی از امیدبخشترین نقاط کانادا برای اکتشاف و استخراج لیتیوم بهشمار میرود.
این کشف تازه، فصل جدیدی در جستوجوی کانادا برای تأمین مواد اولیه باتریها میگشاید و نقش این کشور را در زنجیره جهانی تأمین مواد معدنی حیاتی برای خودروهای برقی و سامانههای ذخیره انرژی تجدیدپذیر تقویت میکند.
نقشهی لیتیوم کانادا
ذخایر لیتیوم در انتاریو در محدوده منطقه عناصر نادر Georgia Lake قرار دارند؛ ناحیهای که بهدلیل وجود سنگهای دانهدرشت پگماتیت (نوعی گرانیت بسیار درشتدانه که حامل کانیهای لیتیوم است) شناخته میشود. زمینهای این محدوده از تپههای جنگلی با دسترسی مناسب جادهای و نزدیکی به شبکه برق تشکیل شدهاند.
فعالیتهای زمینشناسی و مطالعات فنی پروژه توسط شرکت P&E Mining Consultants Inc.، یک شرکت مهندسی و زمینشناسی کانادایی، انجام شده است. این شرکت مسئول تهیهی تخمین ذخایر معدنی پروژه بر اساس استانداردهای رسمی گزارشدهی علمی و فنی کانادا بوده است.
بر پایه برآورد اولیه، ذخیره معدنی این پروژه شامل ۳.۴ میلیون تن ذخیره قطعی با عیار ۰.۸۵٪ اکسید لیتیوم (Li₂O) و ۵.۸ میلیون تن ذخیره احتمالی با عیار ۰.۹۱٪ Li₂O است.
اصول فنی و روشهای تخمین ذخیره
در این پروژه، حد برش برای عیار لیتیوم ۰.۳۰ درصد Li₂O در نظر گرفته شده است. یعنی هر سنگی با عیاری کمتر از این مقدار از مدل اقتصادی کنار گذاشته میشود.
برای محاسبه عیار، از روش فاصله معکوس به توان دو استفاده شده است. روشی ریاضی که به نمونههایی که به نقطه مورد نظر نزدیکترند وزن بیشتری میدهد و از برآورد بیش از حد پیوستگی کانیها جلوگیری میکند، بهویژه هنگامی که دادهها محدودند.
بهمنظور تبدیل حجم سنگ به میزان کل ذخیره، از مفهوم چگالی توده سنگ استفاده میشود. حتی تغییرات جزئی در این پارامتر میتواند مقدار کل ذخیره را بهطور قابلتوجهی تغییر دهد و در نتیجه بر جنبه اقتصادی پروژه تأثیر بگذارد.
ازسنگ تا کنسانتره
کانی اصلی حامل لیتیوم در این ذخیره، اسپدومن است. یک سیلیکات آلومینیوم لیتیوم که مهمترین منبع سنگی برای تولید مواد شیمیایی لیتیوم در سطح جهانی محسوب میشود. اسپدومن درون پگماتیتها به شکل بلورهای سبز روشن دیده میشود.
آزمایشهای اولیه فرآوری نشان دادهاند که سنگ این منطقه میتواند تا کنسانترهای با عیار ۶٪ Li₂O ارتقا یابد. با بازیابی حدود ۸۱.۵٪ که مبنای تخمینهای فنی پروژه قرار گرفته است. در مراحل نخست آزمایش، از روش جدایش در مایع سنگین برای بررسی احتمال جدایش ثقلی استفاده شد. این آزمایش به کمک مایعات با چگالی بالا انجام میشود تا مواد معدنی بر اساس دانسیته از هم جدا شوند.
تجربه صنعتی نشان میدهد که نتایج اولیه این نوع آزمایشها اغلب مبنای طراحی مراحل بعدی مانند جدایش با محیط سنگین (Dense Media Separation) قرار میگیرد. روشی که طی آن سنگ خردشده وارد دوغاب غلیظ میشود تا مواد سبک شناور و مواد سنگین تهنشین شوند. ترکیب این فرآیند با مرحله فلوتاسیون به افزایش بازده بازیابی لیتیوم و کاهش مقدار آهن کمک میکند.
اهمیت کشف ذخایر لیتیوم در انتاریو در شرایط کنونی
طبق آمار سازمان زمینشناسی ایالاتمتحده (USGS) در سال ۲۰۲۵، نزدیک به ۸۷ درصد لیتیوم تولیدشده در جهان برای ساخت باتریهای خودروهای برقی مصرف میشود. از همین رو، کانادا در تلاش است تا فاصله میان معدن، کارخانه فرآوری و واحدهای تولید باتری را کاهش دهد و زنجیره تأمین داخلی خود را تقویت کند.
محدوده زمینی پروژه Jackpot حدود ۷۲.۶ مایل مربع وسعت دارد که فضای کافی برای گسترش حفاریها و اکتشاف در اطراف دو معدن روباز مدلسازیشده را فراهم میکند. شش هدف سطحی جدید نیز فرصتی برای توسعه بیشتر بدون نیاز به گسترش گسترده محدوده فراهم میآورد.
درسهایی از رویکرد اکتشافی کانادا
تیمهای میدانی قصد دارند حفاریهای بیشتری برای گسترش ذخایر مدلسازیشده و بررسی نواحی جدید سطحی انجام دهند. نمونهبرداری کانالی و پاکسازی سطحی کمعمق نیز برای تعیین دقیق مرزهای کانیدار و اندازهگیری ضخامت واقعی لایهها پیش از مرحله بعدی حفاری انجام خواهد شد.
در اکتشاف معدنی، حرکت از نشانههای سطحی بهسوی ذخایر واقعی فرآیندی تدریجی و علمی است: دادههای سطحی هرگز بهتنهایی نشانهی «معدن اقتصادی» نیستند. درنتیجه باید با دادههای حاصل از حفاری، اندازهگیری چگالی و آزمونهای متالورژیکی تأیید شوند.
مدل فعلی پروژه بر پایه روشی محافظهکارانه طراحی شده است. اما با ورود دادههای جدید میتواند بهصورت پویا بهروزرسانی شود. در مراحل بعدی، چگالی حفاریها، آزمونهای بازیابی و اصلاح شکل حفرههای روباز میتواند باعث تغییر در برآورد حجم و عیار شود.
شروع زودهنگام مطالعات پایه زیستمحیطی نیز بخشی از برنامه است تا دادههای مربوط به آب، جانوران و پوشش گیاهی در فصول مختلف جمعآوری شود. همچنین مسیر پروژه برای اخذ مجوزهای آینده هموار باقی بماند. مواد
منبع: earth
