سخنگوی نشر Penguin Random House کانادا گفت آلیس مونرو، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۳، روز دوشنبه در منزل خود در پورتهوپ انتاریو چشم از جهان فروبست. آلیس مونرو در سالهای اخیر از نظر سلامتی در وضعیت مناسبی قرار نداشت. همچنین او بارها درمورد بازنشسته شدن صحبت کرده بود، تصمیمی که پس از انتشار آخرین مجموعه اثر این نویسنده در سال ۲۰۱۲ به نام “زندگی عزیز” قطعی شد.
آلیس مونرو که اغلب در رده نویسندگانی همچون «آنتوان چخوف» و «جان چیور» قرار میگرفت، به جایگاهی در نویسندگی دست یافت که تحقق آن برای هنری که غالبا زیرمجموعه رماننویسی محسوب میشود ساده نیست. او اولین کانادایی برنده جایزه نوبل بود که در دوران زندگیاش این جایزه را دریافت کرد. همچنین آلیس مونرو اولین کسی بود که این جایزه را اختصاصا برای داستانهای کوتاه برنده شد. آکادمی سوییس در مورد او گفت: “مونرو استاد داستانهای کوتاه معاصر است. همچنین او میتواند پیچیدگی حماسی یک رمان را تنها در چند صفحه بگنجاند.”
آثار پرفروش آلیس مونرو در آمریکای شمالی
فروش آثار آلیس مونرو در آمریکای شمالی از یک میلیون کپی عبور کرد. سایر آثار پرطرفدار این نویسنده عبارتنداند از: خوشحالی بیش از اندازه، نمای کسل راک و عشق یک زن خوب.
شناخته شدهترین اثر او داستانی است به نام خدمتکار گدا، داستان میان یک زن بدون اعتماد به نفس و مردی ثروتمند و خوشخدمت. آثار کوری بیانگر عشق میان زنی جوان و ثروتمند و یک مهندس و ماههای ژوپیتر” که داستان نویسندهای میانسال را بازگو میکند که به دیدار پدر بیمارش به بیمارستان تورنتو رفته است نیز از کارهای پرطرفدار آلیس مونرو هستند.
آلیس مونرو در مصاحبه سال ۲۰۱۳ پس از دریافت جایزه نوبل گفت: به نظر من تمام زندگیها سرگرم کننده هستند. فکر میکنم هر محیطی میتواند جالب باشد.
این که کسی از آلیس مونرو خوشش نیاید چه شخصیت خود او و چه کارهایش شبیه زیر پا گذاشتن مقدسات است. دختر مونرو، «شیلا مونرو» در خاطرات خودش مادرش را این گونه توصیف میکند: «حقیقت نوشتههایش آنقدر انکارناپذیر است که گاهی حس میکنم در یکی از داستانهای آلیس مونرو زندگی میکنم.»
نظر نویسندگان دیگر در مورد آلیس مونرو
مارگارت اتوود نویسنده نیز درمورد او میگوید: «مونرو الگویی برای زنان و تمام کاناداییها است. وی سال ۲۰۱۳ در نوشتهای گفت: در دهههای 50 و 60 میلادی که آلیس مونرو شروع به کار کرد، این احساس وجود داشت که نه فقط زنان، بلکه کاناداییها هم وارد جایگاهی شده بودند که به آن تعلق نداشتند. راه رسیدن به جایزه نوبل ساده نبود. شانس ظهور یک ستاره از میان نویسندگان زمان و مکان آلیس مونرو بسیار اندک بود.
جوایز دریافت شده توسط نویسنده کانادایی
حتی پیش از دریافت جایزه نوبل، آلیس مونرو از طرف دنیای انگلیسی زبان نیز جوایز متعددی دریافت کرده بود. از جمله جایزه بینالمللی Man Booker بریتانیا و جایزه محفل ملی منتقدان کتاب ایالاتمتحده.
آکادمی هنر آمریکا آلیس مونرو را به عنوان عضو اختصاصی خود در نظر داشت. مونرو در کانادا سه بار برنده جایزه Governor General’s شده بود و دو بار نیز دریافت کننده جایزه گیلر بود.
مونرو نه تنها با اختیار خود داستان کوتاه مینوشت، گویی برای این کار ساخته شده بود. جودیث جونز، ویراستر نشریه Alfred A. Knopf که با آپدایک و آن تایلر نیز همکاری کرده بود نمیخواست تنها رمان آلیس مونرو با عنوان “زندگی دختران و زنان” را منتشر کند. جونز در نامهای به این نویسنده نوشت: «هیچ شکی نیست که این خانم میتواند بنویسد؛ با این حال واضح است که نویسنده داستانهای کوتاه است.
خود مونرو نیز قبول داشت که مثل یک رماننویس فکر نمیکند. من یک عالمه واقعیت از هم گسیخته در زندگی خودم دارم که در زندگیهای بقیه نیز شاهد آنها هستیم. یکی از مشکلات همین بود که نمیتوانستم هرگز رمان بنویسم. هیچوقت نتوانستم همه چیز را کنار هم ببینم.”
خاطرات کودکی تا نوجوانی آلیس آن لایدلا
«آلیس آن لایدلا» سال ۱۹۳۱ در وینگام انتاریو زاده شد و بیشتر کودکیاش را در همین مکان سپری کرد. پدر وی صاحب یک مزرعه پرورش روباه بود و مادرش یک معلم. وضعیت اقتصادی خانواده از متوسط تا ضعیف تغییر میکرد که باعث شد این نویسنده در بزرگسالی نیز نسبت به طبقه اجتماعی و پول حساس شود. آلیس جوان عمدتا جذب ادبیات میشد که این مجذوب بودن از اولین کتابی که خواند شروع شد: پری دریایی کوچک.
به عنوان دانشآموز برتر دبیرستان، برای ادامه تحصیل در دانشگاه وسترن انتاریو بورسیه گرفت و برای مخفی کردن علاقهاش به ادبیات، در رشته خبرنگاری مشغول به تحصیل شد. زمانی که داستان “ابعاد یک سایه” را درمورد یک معلم تنها نوشت هنوز فارغالتحصیل نشده بود. آلیس همچنین آثاری را در مجلات ادبی مدرسهاش ثبت کرد.
یکی از دانشجویان پس از خواندن ابعاد به لیدلا گفت که او را به یاد آنتوان چخوف میاندازد. این دانشجو که «جرالد فرملین» نام داشت، بعدها دومین همسر آلیس شد. یک دانشجوی دیگر به نام «جیمز مونرو» همسر اول او بود. این زوج سال ۱۹۵۱ زمانی که آلیس هنوز ۲۰ ساله بود با هم ازدواج کردند و صاحب ۴ فرزند شدند که یکی از آنها اندکی پس از متولد شدن درگذشت.
آلیس مونرو همراه خانواده خود به ونکوور نقل مکان کرد. یکی از کتابهایش را در اتاق شستشوی لباس خانهاش نوشت. «فلنری اکانر»، کارسن مککالرز و سایر نویسندگان جنوب آمریکا از کارهای مونرو استقبال کردند.
آلیس مونرو نوشت: «و حالا تجربهای که در آن زمان اصلا به یاد ماندنی به نظر نمیرسید به چیزی بسیار بامعنا برای من تبدیل شده بود.»
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: سیتیوی