«ژن خوب» اصطلاحی است که در تیر ماه ۱۳۹۶ پس از انتشار گفتوگویی از حمیدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف از چهرههای اصلاح طلب در شبکههای اجتماعی، وارد ادبیات سیاسی معاصر ایران شد. برخی این اصطلاح را معادل «آقا زاده» میدانند.
به گزارش رسانه هدهد به نقل از یورونیوز، در حال حاضر این اصطلاح به فرزندان و نزدیکان مقامهای سیاسی و دولتی ایران که به جایگاههای مهمی تنها به خاطر وابستگی خانوادگی دست یافته و یا از این راه ثروتاندوزی میکنند، اطلاق میشود.
انتشار ویدئویی از ساشا (محمدرضا) سبحانی، فرزند پسر محمدرضا عارف سفیر پیشین ایران در ونزوئلا که زندگی اشرافی او، در عین حال با قوانین و عرف جمهوری اسلامی ایران مغایر بوده و سبب اعتراضات گستردهای شده بود بار دیگر اصطلاح ژن خوب را بر سر زبانها انداخت.
ساشا سبحانی(پسر محمدرضا عارف) در تابستان سال گذشته در ویدئویی خطاب به معترضان به سبک زندگی تجملاتی خود گفته بود: «تا کی میخواهید حسادت کنید؟ تا کی میخواهید سرتان را در زندگی مردم کنید؟ به جای اینکه وقتتان را بگذارید و در پیج من بد و بیراه بنویسید فکرتان را درکاری بگذارید و پول در بیاورید. اگر نمیتوانید پول دربیاورید، اگر نمیتوانید زندگی کنید، بروید بمیرید! تمام!»
در ادبیات سیاسی جهان اصطلاح «خانواده یا سلسله سیاسی» بار معنایی مشابهی با ژن خوب دارد. خانواده سیاسی به افرادی اطلاق میشود که به دلیل رابطه خونی یا ازدواج عضو یک خانواده مهم در زمینه سیاسی و اقتصادی هستند و به همین علت در جایگاههای مهم قرار میگیرند. البته این اصطلاح با «خاندان سلطنتی» متفاوت است. خاندانهای سلطنتی اگر چه در سیاست و اقتصاد نقش دارند اما در گروه خانواده سیاسی قرار نمیگیرند.
خانواده بیل کلینتون، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده و دونالد ترامپ، رئیس جمهوری کنونی این کشور دو نمونه معروف خانواده سیاسی هستند که اعضای خانوادههای آنها به جایگاههای برجستهای در عرصه سیاسی و اقتصادی رسیدند.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا اساسا چیزی به نام ژن خوب و متضاد آن ژن بد از لحاظ علمی وجود دارد؟ آیا کسانی که از تبار سیاستمداران و بازرگانان برجسته هستند دارای ویژگی خاصی برای پیشرفت جهشی در مقایسه با باقی اقشار جامعه هستند؟
فرضیه ژن خوب نخستین بار در سال ۱۹۸۲ میلادی از سوی مارلن زاک، استاد دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید و متخصص زیست شناس تکاملی و بومشناسی رفتاری مطرح شد. این فرضیه که در زیر مجموعه نظریه «انتخاب جنسی» قرار دارد میگوید جنس ماده قادر است در هنگام جفتگیری جنس نری را برگزیند که بهترین صفات نسل خود را از طریق ژنتیکی به نسل بعد انتقال دهد. این مساله سبب میشود که بقای نسل موجودات زنده تضمین شود.
این فرضیه و نظریات مشابه آن سبب شد سوالی در علم زیستشناسی مطرح شود که آیا میتوان گفت برخی ژنها خوب و برخی دیگر بد هستند؟ آیا انتخاب جفتی که نسل را تداوم بخشد الزاما به معنی گسترش ژنهای خوب در جمعیت است؟
تحقیقات جدید حاکی از آن است که برخلاف باورهای پیشین علمی دیگر نمیتوان برخی ژنها را خوب و برخی دیگر را بد خواند. گرچه برخی ژنها میتوانند هوش، زیبایی و سلامت را به ارمغان آورند و برخی دیگر با بروز بیماریهای مختلف مرتبطند اما این مساله گاهی تنها یک روی سکه است.
دانشمندان دریافتهاند که هر فرد سالم حدود ۴۰۰ جهش ژنتیکی در ژنوم خود دارد. این ژنها میتوانند امکان ابتلاء به بیماریهای ژنتیکی را افزایش دهند اما در عین حال برخی از آنان نقش بازدارنده داشته و شانس ابتلاء به دیگر بیماریها را بکاهند. به عنوان مثال خطر ابتلاء به سرطان در افرادی که به دلیل ژنتیکی در معرض بیماری آلزایمر هستند کمتر از دیگر افراد جامعه است.
مثال دیگری در این زمینه قد افراد و اندازه جثه آنان است. قد بلند و جثه قوی به عنوان یک شاخص مثبت در میان حیوانات و همینطور انسان شناخته میشود. قد بلند زنان و مردان در جامعه انسانی ستایش شده و امکان موفقیت آنها در عرصه کاری و اجتماعی بیشتر است، با این حال تحقیقات نشان میدهد افراد بلندقد بیشتر از افراد کوتاهقد در معرض ابتلاء به انواع سرطانها هستند.
دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید نشان دادند که به ازای هر ۱۰ سانتیمتر قد بلندتر، شانس ابتلاء به انواع سرطانها حدود ۲۰ درصد افزایش مییابد.
دانشمندان دانشگاه کینگز کالج لندن و دانشگاه ادینبرا با جمعآوری نتایج تحقیقات صورت گرفته بر روی میزان بهره هوشی افراد دریافتند که تنها حدود ۲۰ درصد از آن به صورت ژنتیکی و با تولد به فرد منتقل شده و ۸۰ درصد آن از دوران کودکی تا بزرگسالی افزایش مییابد. به عبارت سادهتر اگر دو فرد با بهره هوشی یکسان در دو محیط مختلف از لحاظ امکانات اجتماعی، آموزشی و اقتصادی متولد شوند، تواناییهای ذهنی آنها در بزرگسالی متفاوت خواهد بود.
گرچه به دلیل کمبود دانش بشری مکانیسمهای عملکرد ژن خوب-ژن بد چندان روشن نیست اما دانشمندان معتقدند برخلاف آنچه پیشتر گفته میشد نمیتوان یک ژن را «مطلقا» خوب یا بد دانست و براساس آن افراد را دستهبندی کرد. به نظر میرسد با پیشرفت علم آنچه ژن خوب یا نامیده میشود را باید به دست افسانهها سپرد.
گرچه نمیتوان تاثیر ژنها بر توانایی افراد را منکر شد، اما براساس مطالعات علمی و همینطور گزارشهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی آنچه بیشترین اثر را بر رشد افراد در سطح فردی و اجتماعی دارد، دسترسی برابر افراد یک جامعه به امکانات اجتماعی، آموزشی و اقتصادی است.