هر سال، ایرانیان در آخرین سه شنبه سال، جشن چهارشنبه سوری را با شکوه و هیجان برگزار میکنند. این آیین که ریشه در تاریخ کهن ایرانزمین دارد، نمادی از نور، گرما، امید و گذر از تاریکی به سوی روشنایی است. از دیرباز، ایرانیان در شب چهارشنبه سوری گرد هم میآیند، آتش میافروزند و از روی آن میپرند، در حالی که زمزمه میکنند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» با این باور که آتش، بیماریها و غمها را از آنها میگیرد و سلامتی و شادی را به ارمغان میآورد.
چهارشنبهسوری تنها یک جشن نیست، بلکه بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان است. امروز، این رسم کهن نهتنها در ایران، بلکه در هر گوشهای از جهان که ایرانیان حضور دارند، زنده نگه داشته میشود. از تهران و تبریز گرفته تا تورنتو، لسآنجلس و سیدنی، ایرانیان در شب چهارشنبه سوری گرد هم میآیند، سنتهای دیرینه را اجرا میکنند و گرمای آتش را با گرمای دلهایشان در هم میآمیزند.
شب چهارشنبه سوری یادآور پیوندی عمیق با گذشته، سنتهای نیک و امید به آیندهای روشن است. این جشن کهن، همچنان در دل تاریخ میدرخشد و نورش را به نسلهای آینده منتقل میکند.
فلسفه نام چهارشنبه سوری چیست؟
دربارهی معنی چهارشنبه سوری نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که کلمه “سور” به معنی جشن و سرور است، در حالی که گروهی دیگر آن را به معنای سرخی و زیبایی تعبیر کردهاند.
در زبان فارسی، همچنین “گُلِ سوری” به معنای گل سرخ یا “سُهروَردی” (گل سرخ) است. واژه “ورد” به معنی گل است که در گذر زمان تغییر آوایی یافته، اما در همه این موارد، “سور” از همین ریشه به دست آمده است.
نظر دوم به نظر پذیرفتنیتر میرسد، چرا که نام اصلی این مراسم «جشن سوری» بوده و واژه مراسم چهارشنبه سوری بعدها به این نام افزوده شده است.
آیین مراسم چهارشنبه سوری
آیین و آداب شب چهارشنبه سوری از جمله آیین و آداب ایرانیان باستان و شامل سنن گونگون است که برخی از معروفترین آنها عبارتند از:
آتش بازی
معروفترین رسم شب چهارشنبه سوری آتش بازی یا آتش افروزی است. بر همین اساس خانواده و دوستان در این شب بوته یا چوبهای خشک را جمع کرده، آتشهای کوچک (به تعداد فرد) روشن میکنند. همچنین با آرزوی صحت و سلامت برای خود و اطرافیانشان از روی آن میپرند و میخوانند: «سرخی تو از من، زردی من از تو»
بدین صورت از خداوند طلب سلامتی و شادابی در سال جدید میکنند.
یکی از آداب مراسم چهارشنبه سوری این است که تعداد بوتههای آتش باید عدد فرد (۳.۵، ۷.۱۱ یا…) باشد.
قاشق زنی
یکی دیگر از آیین مراسم چهارشنبه سوری، قاشق زنی است. بر اساس این رسم در این شب کودکان یا نوجوانان ضمن استتار صورت خودشان با یک ظرف یا قاشق به درب منزل همسایگان رفته و با زدن قاشق به ظرفی که دارند درخواست کمک میکنند. هر یک همسایگان نیز به فراخور تمکن مالی به آنها خوراکی یا پول میدهند.
فال گوش
یکی دیگر از آداب مراسم چهارشنبه سوری، فال گوش ایستادن است. بر اساس این رسم هرکسی که حاجت دارد در این شب با اینکار به نوعی برای خودشان فال میگیرند. به این ترتیب که سر چهارراه یا گذری میایستند و به حرفهای مردم گوش میدهند، اولین حرفی که بشوند را به معنای جواب حاجتشان تقسیر میکنند.
در این صورت اگر فردی که فال گوش ایستاده حرف مثبت و پسندیدهای بشوند آن را به فال نیک میگیرد و اگر سخنی منفی و ناپسند بشنود آن را معنی عکس آنرا تعبیر میکند.
آش پختن
یکی دیگر از آیین عمومی این شب، پختن آش بخصوص آش رشته است که خانواده دور آتش و در کنار هم آن را میل میکنند.
شال اندازی
شالاندازی یا کجاوهاندازی یکی دیگر از آداب و رسوم مراسم چهارشنبه سوری در ایران است. این رسم در بیشتر نقاط ایران برگزار میشده. این رسم چهارشنبه سوری هم مثل سایر رسومش در شهرهای مختلف ایران، تفاوتهای اندکی دارد. در مراسم شالاندازی، بچهها و جوانها به بام خانه همسایه یا اقوامشان میروند و کمربند پارچهای، شال یا دستمالی درون اتاقشان آویزان میکنند.
آداب مراسم چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران
اگرچه آیین شب چهارشنبه سوری، آیینی ملی و ایرانی است ولی برخی از شهرهای و حتی استانها آن را به سبک و سیاق بومی خودشان برگزاری میکنند که برخی از این آیین عبارتند از:
تهران
مهمترین بخش جشن شب چهارشنبه سوری تهرانیها، آتش بازی و روشن کردن بوته است. آنها از قدیم با جمع کردن بوتههای خشک از بیابانهای اطراف اقدام به روشن کردن آنها و پریدن از رویشان میکردند.
یزد
یزدیها نیز در این شب آداب و رسوم جالبی دارند. بطوریکه هیزم جمع میکنند، آن را آتش میزنند و میخوانند: سرخی تو به رویم، زردیت به جون دشمنونم.
یزدیها معتقد هستند با این کار مریضی، درد و حتی دشمنیها را رفع میکنند. درنتیجه سال جدید را با سلامتی و تندرستی آغاز میکنند. یزدیها حتی خاکستر آتشها را دور نمیریزند و طی مراسمی به نام «کلوخک» با آن سیبزمینی تنوری درست میکنند.
کرمان
شب چهارشنبه سوری در گویش کرمانی به «شب چهارشمبو» معروف است. زنهای کرمانی در این شب چندتا چندتا دور هم جمع میشوند، ظرفی را از آب پر میکنند، هر کدام یک انگشتری در آن ظرف میاندازند و زیر درختِ سبز میگذارند. شب که شد صاحبان انگشترها دختری نابالغ (زیر سن ۹ سال) را میآورند و این ظرف را زیر لباس او میگیرند. دختر یک انگشتر از توی ظرف در میآورد و در دستش پنهان میکند. همچنین با خواندن شعری دستش را باز میکند، انگشتر برای هر کسی بود، آن شعر پاسخ حاجت و نیازش است. در کرمان این کار فال شب چارشَمبو معروف است.
فال کوزه میان ارامنه ایران
از جمله فالهایی که باید به آن اشاره کرد، فال بُلونی (Boluni) است که نوعی فال کوزه محسوب میشود. این فال در چهارمحال و بختیاری همچنان بهعنوان بخشی از آیین شب چهارشنبه سوری اجرا میشود.
این رسم با فال کوزه ارامنه ایران شباهت بسیاری دارد. ارامنه هرساله در روز عروج حضرت مسیح به آسمان، مراسمی خاص را در بیابانهای اطراف شهرها برگزار میکنند. در این روز، زن و مرد، پیر و جوان به صحرا میروند. گرد هم جمع میشوند و اشعار و تصنیفهای دلنشینی را با یکدیگر میخوانند. در کنار این جشن، نوعی فال نیز گرفته میشود.
برای گرفتن این فال، یک ظرف بزرگ سفالی در میان جمع قرار داده شده و داخل آن آب میریزند. سپس هر شخص یک شیء متعلق به خود را درون ظرف میاندازد. پس از آن، افراد حاضر اشعاری میخوانند و با هر بیت شعر، یک شیء از ظرف بیرون آورده میشود. هر شیء که از ظرف بیرون آورده شود، متعلق به صاحب آن است و شعر خواندهشده، زبان حال او و در حقیقت فال او خواهد بود.
این مراسم از ابتدا تا پایان، با رقص، پایکوبی و دستافشانی همراه است. اشعاری که در این آیین ترنم میشود، چنان ارزش ادبی دارد که بسیاری از آنها در منظومههای شعرای نامدار ارمنی نیز ذکر شده است.
جشن کوزه اندازی (فَصَدْ)
برخی مورخان و نویسندگان دوران خلفای عباسی و پس از آن از جشنهایی چون چهارشنبه سوری، پنجه و نوروز یاد کردهاند. به نظر میرسد جشن کوزهاندازی نیز یکی از مراسم پایان سال ایرانیان بوده است، چرا که در منابع کهن، جشنی مستقل با این نام در میان ایرانیان دیده نمیشود.
طبق منابع باستانی، در نوروز رسم اهدای پیشکشها رایج بوده است. یکی از ارکان این جشن، برپایی سفرههای رنگین همراه با نقل و شربت بود.
در دربار خلفای عباسی، جشن کوزهاندازی نیز همانند نوروز و مهرگان با شکوه و جلال برگزار میشد. مردم جامههای نو و رنگارنگ بر تن میکردند، بزرگان و صاحبان مناصب دربار را برای عرض تبریک و اهدای هدایا به خلیفه ملاقات میکردند. بر اساس اسناد تاریخی، هدایای ارائهشده به خلفا بسیار گرانبها و متنوع بود. این هدایا شامل کنیزکان زیباروی برای شبستان خلفا، ظروف طلایی و نقرهای مرصع، انواع عطرها، بخورها و شمعهای کافوری بود.
ابن أبی أصبعه، به نقل از کتاب الهدایا و التخف، آورده است که ابوبکر و ابو عثمان خالدی نقل کردهاند: متوکل، خلیفه عباسی، در جشن فَصَد که جشنی بزرگ بود، از بزرگان و ندیمان خود خواست که برای او هدایایی بیاورند.