«تهران تایمز از زمان آغاز فعالیتش در سال ۲۰۱۲، همیشه سعی در نمایش مُد خیابانی پررونق ایرانی، سبک زندگی و فرهنگ پاپ در تهران، شیراز، اصفهان و…آن هم از نوع پیشگام دارد. ما به دنبال ایرانیان در سراسر جهان میرویم و داستانهای هنری شان را تعریف میکنیم.»
اینها عباراتی است که آراز فضائلی طراح ایرانی لباس، دانش آموخته مدارس مُد «پارسونز» و «اِسمُد» در پاریس و سردبیر تهران تایمز در گفتوگو با یورونیوز در توصیف ماموریت این مجله آنلاین خود به کار برده است.
آراز وقتی کودک بود از ایران مهاجرت کرد و در کشورهای مختلف ساکن بود. او اکنون تهران تایمز را با تمرکز بر مد و هنر ایرانی راه اندازی کرده که مخاطبان زیادی هم در شبکههای اجتماعی مختلف پیدا کرده است.
وُگ، گاردین و بسیاری مجلات دیگر او را به عنوان یکی از بهترین وبسایتها درباره مُد ایرانی معرفی کردهاند، روزنامه لیبراسیون در این باره اینطور نوشته است: «تهران تایمز به ما نشان میدهد که زنان ایرانی عاشق شیک پوشی هستند…فکل دهه شصتی دوست دارند و به سبک سوفیا لورن روسری سر می کنند.»
یورونیوز گفتوگویی با این هنرمند انجام داده است که پیش روی شماست:
از خودتان بگویید در چه رشتهای در مُد و در کدام مرکز آموزشی تحصیل کردهاید و چرا اصلا مُد را انتخاب کردید؟
من آراز فضائلی طراح لباس هستم، در دانشگاه پارسونز که یک دانشگاه آمریکایی است تحصیلاتم را در رشته مُد شروع کردم و بعد هم یک دوره سه ساله را در دانشگاه اِسمُد که دانشگاهی فرانسوی است طی دو سال به پایان رساندم. هر دو این موسسات در پاریس هستند ولی فکر میکنم که این برایم تجربه جالبی بود که توانستم هم در سیستم آموزشی آمریکایی چیزهایی یاد بگیرم (که خیلی با فرانسوی متفاوت است) و هم در سیستم فرانسوی آموزش دیدم. دلیل انتخاب مُد هم هیجان انگیز بودن کارهایی است که ارتباط مستقیم با خلاقیت دارند ولی از آنجایی که شخصیتم یک جنبه مادی هم دارد و هیچ وقت دلم نمیخواسته کار هنری که نمیتواند از لحاظ اقتصادی آینده داشته باشد بکنم، مُد را انتخاب کردم که بعد البته متوجه شدم که یکی از سخت ترین رشتههای خلاق برای پول در آوردن همین مُد است.
چرا تهران تایمز را تاسیس کردید؟
من در دورانی که در دبیرستان و دانشگاه بودم تمام کلاسها و دورههایی که جنبه هنری و خلاق داشت و موضوع آن ارتباطی به تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشت برایم خیلی جالب بود و اینکه میدیدم که دوستان متفاوتی که از فرهنگهای مختلف داشتم یک حس اعتماد به نفس و افتخار از فرهنگشان (حالا به نوعی) دارند و بعد می دیدم جوانان ایرانی (به خصوص الان خیلی بهتر شده و این حرف مربوط به چند سال پیش است) وقتی با غربی ها حرف می زدند، انگار می خواستند خودشان را توجیه کنند و بگویند ما در ایران موسیقی هاوس گوش می دهیم و سوشی میخوریم و بعد این موضوع برای من حیف آمد چون به نظر من ایران یک کشوری است که کلی اِلِمان دست نخورده و جالب برای هنرمندان جوانش دارد و من دلم میخواست با کارم در حد توانایی خودم معرف فرهنگ کشورم باشم.
در تهران تایمز یک کار خیلی جالبی که میکنید این است که هنرمندان جوان و البته زنان موفق را معرفی میکنید، چرا زنان و اینکه معیارت برای انتخاب این افراد چیست؟
در همه جای دنیا برای سالهای زیادی تفکر اکثریت جامعه بر این بوده که حوزه مانور زنان باید به فعالیتهایی چون معلمی و پرستاری و یا به فضاهای خصوصی و درون خانه محدود باشد. زنان ایران هم در گذشته از این قاعده مستثنا نبوده اند. خیلی از زنان ایرانی دیگر چندان پایبند به این چارچوبهای متعارف نیستند و از آنها فراتر رفتهاند. از نظر من این حرکتی است که باید دیده شود و به آن بها داد. زنانی که خارج از چارچوبهای بستهی اجتماع نگاه میکنند و با زحماتشان الگویی برای زنان دیگر میشوند و به دیگران نیز جرات بیشتر برای باور در توانایی های خود میدهند تاثیر بسیاری در آیندهی دختران نوجوان می گذارند. من با دیدگاهی باز، زن امروز را انتخاب میکنم: زنان ایرانی از هر کجای دنیا با اهداف و افکار متفاوت ولی موفق. مثلا وقتی با خانم نایب (صاحب نایب ساعی) مصاحبه کردیم، انتقاد کردند که خانمی که رستوران سنتیاش را به ارث برده، چطور زن امروز است؟ مگر زحمتی کشیده؟ من به خانمی که ۳۰ سال پیش از پدر خودش خواهش کرده که خانه نشین نباشد و در عوض در محیطی زمخت و مردانه کار کند احترام میگذارم و او را زنی امروزی میبینم.
چرا دیگر طراحی نمیکنید؟ آخرین مجموعهتان تقریبا مربوط به سه سال قبل میشود.
طراحی میکنم اما نه به شکل مجموعه.
چرا زبان سایت به انگلیسی است؟ مخاطب تهران تایمز چه کسانی هستند؟
تهران تایمز برای مخاطبان غیر ایرانیاش یا حتی جوانهایی که پدر و مادر ایرانی دارند و تا به حال ایران سفر نکردهاند بسیار جذاب و دست اول است. من هدفم این نیست که فقط به ایرانی، ایران را معرفی کنم چون همه ی ما تا حدی ایران را میشناسیم و اگر نه موظفیم که این زحمت را به خودمان بدهیم تا ایران را بیشتر بشناسیم. بنابراین اولویت من بینندههای غیر ایرانی یا ایرانیان دور از ایران هستند و من به آنها مثل میهمانانی که در خانهی فرهنگ ایران را زدهاند تا با آن آشنا بشوند نگاه میکنم. من به کسانی که قضاوت نمیکنند و تحت تاثیر رسانهها در دوره و زمانهای که ایران را با وجههای محزون یا خشن معرفی می کنند قرار نمیگیرند احترام میگذارم و از آنجایی که ایرانی ها به مهمان نوازی نیز معروف اند، وبسایت تهران تایمز برای میهمانان علاقمند به فرهنگ ما به زبان بین المللی انگلیسی است.
نقوش سنتی ایرانی تقریبا هم در طراحیهای خودت و هم در تهران تایمزهمیشه وجود دارند . اما کارها کاملا نو و مدرن هستند، بازخورد مخاطبانت چطور است؟ آیا از اینکه نقوش سنتی کاربرد جدید پیدا میکنند استقبال میکنند؟ دیده شده گاهی نظرات برخی از مخاطبان بسیار تند است.
ما ملتی هستیم که یک فرهنگی داریم؛ آن هم این است که همه راجع به هر سوژهای خیلی نظر داریم، گاهی مواقع که آدم در مورد حرفها ش نظر دهد، میتواند سازنده باشد ولی اگر غیر از این باشد خیلی جالب نیست. فرانسویها هم حتی اینطوریاند ولی خب فرق فرانسویها این است که از پنج سالگی و در مهدکودک به موزه میروند و با تاریخ هنر آشنا میشوند بنابراین من به خاطر کارم و فعالیتم مجبورم و برایم مهم است که نظر بینندههایم را بخوانم و ببینم که چه فکر میکنند.
البته اینکه فاصله هم با کارم خیلی زیاد شده و هشت سالی است که ایران نرفتم. اگر بخواهم نبض جامعه و جوانان را بیشتر و از نزدیک لمس کنم و ببینم در چه فضایی هستند موظفم توجه بیشتری به کارم بکنم. من شخصیت وسواسی دارم. وسواس فکری دارم همه چیز را برای خود آنالیز می کنم ولی خب فکر میکنم مهم است که ما به عنوان ملتی که در شرایطی خاص قرار گرفتیم (و به نوعی ایران روی هواست) به نظرم الان وقت ایراد گیری و انگیزه گرفتن از یکدیگر نیست و به نظر من، باید با مفهوم ترازو آشنا شویم و مثلاً ببینیم کسی مثل آراز فضائلی که فعالیتی به اسم تهران تایمز دارد وجودش چقدر مضر و چه قدر مفید است. هر کسی امکان دارد در کارش اشتباه کند ولی وقتی سرکوب کنیم آدمهای جوان راهشان را ادامه نمی دهند و این داستان زندگی خیلی از هنرمندان و آدم های خلاق جوان ایرانی است که متاسفانه به خاطر فرهنگی که خیلی نقد میکند از یک جایی به بعد خسته میشوند و کارشان را ادامه نمی دهند.
چه چیزی در هنر ایرانی است که شما را جذب میکند؟
با زندگی کردن در نقاط مختلف دنیا همیشه در ناخودآگاهم این سوال پیش میآمد که چرا کشور من با تاریخی که دارد موفق به پیدا کردن جایگاه صحیح برای خودش نشده؟ چرا ایران همانند یک شاگرد تنبل کلاس در صحنهی بینالمللی دیده میشود؟ قبلا هم گفتم، غذای ایرانی مثل غذای هندی، ژاپنی و چینی موفقیت ندارد و موسیقی ایرانی درست تبلیغ و معرفی نشده است. طراحان مد بین المللی خیلی بیشتر از این حرفها میتوانستند از لباسهای متفاوت و گوناگون محلی ایران الهام بگیرند و معرف تاریخ و فرهنگ ما باشند. البته که تمام این خلاها دلایل سیاسی دارند اما من منتظر سیاستمداران نمینشینم و از خودم به عنوان فردی که ایران را دوست دارد انتظار دارم و روی هیچکس به اندازهی توانایی های فردیام حساب باز نمیکنم. بنابراین من به این موضوع مثل خودشناسی نگاه میکنم و با نزدیک شدن به هنر ایران، به نوعی هویت خودم را پیدا میکنم. این سفر دلیل جذاب شدن هنر ایرانی در زندگی من شده است.
فکر میکنید مُد امروز تا چه حد پذیرای ملل مختلف است؟ مثلا فکر میکنید که یک شخص علاقمند به مد در ایران، افغانستان و یا تاجیکستان میتواند در سطح اول مُد جهان و جایی مثل پاریس کار کند؟ از این جهت میگویم که خیلی ها فکر میکنند مُد دنیایی کاملا بسته و محدود به گروه خاصی است.
بستگی دارد. به این سوال از دو جنبه میتوان نگاه کرد. خانههای مُد خیلی معروف و بزرگ و معتبر وقتی از ایران الهام می گیرند نمیگویند ایران. مثلا دیور، عود اصفهان دارد و وقتی راجع به آن در اینترنت میخوانید میگویند کریستین دیور به بازارهای خاورمیانه رفته است! یا مثلاً هرمس یک کلکسیون انجام داد که نام روسریها، نام شهرهایی مثل تبریز بود که در ایران قالی خوبی می بافند ولی باز هم وقتی از طراح درباره منبع الهام مجموعه سوال شد گفت خاورمیانه یا یک چیز خیلی کلی. فکر میکنم هم به خاطر شرایط سیاسی و هم به دلیل اینکه بسیاری از مشتریان از کشورهای عربی که با ایران رابطه خوبی ندارند هستند و شاید فروش نکنند باشد. متاسفانه خیلی ناراحت کننده است ولی از لحاظ ( شرایط موجود) برای یک طراح مستقل و جوان به نظر من دنیای امروز طوری شده است که اگه تو خیلی زحمت بکشی (کلا مُد برای جوان سخت شده) یک جایی برایت کاری هست و پیشرفت به زرنگی و اعتماد به نفسی که خودت در کارت داری برمیگردد.
چه آینده ای را برای خودت و تهران تایمز تصور میکنی؟
فکر کنم جواب این سوال را باید به دست آقای ترامپ بسپاریم! ولی جدا از شوخی، من آینده نگر هستم اما رویا پرداز نیستم. بنابراین با شرایط امروز که متاسفانه ثباتی در دنیا وجود ندارد، بلند پروازی نمیکنم. سعی میکنم هر روز یک چیز یاد بگیرم و به درد کسی بخورم و آنقدر تنها به جلو نگاه نکنم که حتی جلوی پایم را نبینم. من به پیشرفت به سبک همکاری کردن و قدم قدم و سنجیده جلو رفتن اعتقاد دارم.