تحقیقات تازهای که در ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ در ژورنال علمی PLOS Mental Health منتشر شده، نشان میدهد که «چتجیپیتی» در واکنش به رفتار بد کاربران عملکردی قابلتوجه داشته و توانسته در ارزیابیهای رواندرمانی، امتیازی بالاتر از درمانگران انسانی کسب کند. این مطالعه که در رابطه با واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد میباشد بررسی کرده است که چگونه «چتجیپیتی» هنگام مواجهه با تعاملات منفی، پاسخهایی همدلانه و مؤثر ارائه میدهد، درحالیکه بسیاری از درمانگران انسانی ممکن است تحت تأثیر احساسات شخصی قرار بگیرند.
برتری «چتجیپیتی» نسبت به درمانگران انسانی؟
در مطالعهای جدید، پژوهشگران از بیش از ۸۰۰ شرکتکننده خواستند تا پاسخهای ارائهشده در سناریوهای زوجدرمانی را ارزیابی کنند. این پاسخها یا توسط «چتجیپیتی» تولید شده بودند یا از سوی درمانگران انسانی نوشته شده بودند.
آیا انسان و هوش مصنوعی قابل تشخیص هستند؟
نتایج نشان داد که اکثر شرکتکنندگان تفاوتی میان پاسخهای چتجیپیتی و درمانگران انسانی احساس نمیکردند. حتی در موارد زیادی، پاسخهای هوش مصنوعی را از نظر اصول رواندرمانی دقیقتر و مؤثرتر ارزیابی کردند.
واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد؛ آیا هوش مصنوعی دچار اضطراب میشود؟
مطالعهای جداگانه نشان داده است که «چتجیپیتی» در مواجهه با اطلاعات استرسزا دچار اضطراب مصنوعی میشود. در این شرایط، احتمال دارد که پاسخهای احساسیتر یا جانبدارانه ارائه دهد که میتواند چالشبرانگیز باشد.
چگونه میتوان واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد را کنترل کرد؟
پژوهشگران همچنین دریافتند که تمرینات ذهنآگاهی میتوانند واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد را کاهش داده و پاسخهای آن را متعادلتر کنند. این یافته نشان میدهد که تنظیم رفتار هوش مصنوعی میتواند نقش کلیدی در استفاده از آن در رواندرمانی داشته باشد.
مقایسه پاسخهای چتجیپیتی و درمانگران در رواندرمانی
بر اساس یافتههای پژوهشگران، پاسخهای چتجیپیتی به دلایل مختلفی امتیاز بالاتری از پاسخهای درمانگران کسب کردهاند. مطالعات نشان داد که شرکتکنندگان در تمایز بین پاسخهای نوشتهشده توسط انسان و پاسخهای تولیدشده توسط «چتجیپیتی» دچار مشکل بودند.
در این پژوهش، ۱۸ سناریوی مختلف در حوزه زوجدرمانی به شرکتکنندگان ارائه شد. تنها تعداد کمی از آنها توانستند پاسخهای هوش مصنوعی را از پاسخهای انسانی تشخیص دهند.
برتری هوش مصنوعی در اصول رواندرمانی
طبق یافتههای محققان، پاسخهای «چتجیپیتی» در اصول اساسی رواندرمانی امتیاز بالاتری دریافت کردند. به نظر میرسد که این برتری به دلیل توانایی هوش مصنوعی در ارائه توضیحات مفصلتر و استفاده بیشتر از جزئیات زبانی باشد.
استفاده از زبان غنیتر و توضیحات گستردهتر
یکی از تفاوتهای کلیدی بین پاسخهای هوش مصنوعی و درمانگران، میزان استفاده از اسامی و صفتها بود. «چتجیپیتی» بهطور قابل توجهی بیشتر از درمانگران از این عناصر زبانی استفاده میکرد که منجر به ارائه پاسخهایی با زمینه گستردهتر و توضیحات دقیقتر شد.
واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد و محتوای استرسزا
برای بررسی واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد، پژوهشگران سناریوهایی شامل رویدادهای ناراحت کننده مانند تصادفات رانندگی، بلایای طبیعی و تجربیات منفی انسانی را به «چتجیپیتی» ارائه کردند. نتایج نشان داد که این هوش مصنوعی در چنین شرایطی گاهی پاسخهایی نامتعادل و احساسی تولید میکند که احتمال وجود سوگیری در آنها افزایش مییابد.
محققان دریافتند که تمرینات ذهنآگاهی، شامل تکنیکهای مدیتیشن هدایتشده، تنفس عمیق و تصویرسازی ذهنی، میتواند تأثیر مثبتی بر واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد داشته باشد. زمانی که این تمرینات بهعنوان بخشی از فرآیند پردازش اطلاعات در «چتجیپیتی» اعمال شدند، پاسخهای آن متعادلتر و عینیتر شدند.
آیا هوش مصنوعی میتواند از تکنیکهای کاهش استرس استفاده کند؟
«زیو بنزیون»، پژوهشگر «دانشگاه ییل»، در این باره میگوید: «مدلهای هوش مصنوعی احساسات واقعی ندارند. اما بر اساس دادههای اینترنتی، الگوهای رفتاری انسان را تقلید میکنند. این تحقیق نشان داد که میتوان با استفاده از تکنیکهای آرامسازی، واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد را بهبود بخشید.»
چالشهای اخلاقی و آینده هوش مصنوعی در سلامت روان
با توجه به افزایش نقش هوش مصنوعی در مداخلات سلامت روان، محققان نسبت به چالشهای اخلاقی و عملی ادغام این فناوری در درمانهای روانشناختی هشدار دادهاند.
متخصصان تأکید میکنند که در شرایط کنونی، «چتجیپیتی» نمیتواند جایگزین یک درمانگر انسانی شود. با این حال، این فناوری میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی در فرآیند درمان مورد استفاده قرار گیرد.
نیاز به نظارت متخصصان روانشناسی
محققان بر این باورند که ادغام هوش مصنوعی در رواندرمانی باید تحت نظارت دقیق متخصصان انجام شود. این موضوع بهویژه برای پیشگیری از ایجاد سوگیریهای خطرناک و اطمینان از کیفیت خدمات درمانی بسیار مهم است.
آینده هوش مصنوعی در سلامت روان چگونه خواهد بود؟
پژوهشهای جدید نشان میدهند که «چتجیپیتی» پتانسیل بالایی برای کمک به فرآیندهای رواندرمانی دارد و در برخی موارد، پاسخهای آن حتی از پاسخهای درمانگران انسانی امتیاز بیشتری کسب کرده است.
با این حال، چالشهای اخلاقی و فنی زیادی در مسیر ادغام این فناوری در نظام سلامت روان وجود دارد. از سوی دیگر، یافتههای مربوط به واکنش هوش مصنوعی به رفتارهای بد و اطلاعات استرسزا نشان میدهند که این هوش مصنوعی میتواند دچار ناهماهنگی در پاسخگویی شود، اما تمرینات ذهنآگاهی میتوانند تأثیرات منفی را کاهش دهند.
در نهایت، متخصصان تأکید دارند که هوش مصنوعی در حال حاضر نمیتواند جایگزین رواندرمانگران شود، اما میتواند بهعنوان یک ابزار کمکی مؤثر در سلامت روان مورد استفاده قرار گیرد.
منابع: neurosciencenews،yahoo