روز یکشنبه ۸ می ساعت ۹ شب است. اواسط بهاریم اما هوای مونترال هنوز کمی سرد است. من و همکارم مهدی در راهروهای کنکوردیا در جستجوی سالن مورد نظر هستیم. خبرش خیلی زودتر از خود گروه پخش شده بود خبری عجیب و یا شاید غیر منتظره در مونترال. وقتی همه خوبان و حرفهایها باهم دست بکار میشوند. برای ما این دیدار با هر دیدار دیگری متفاوت بود و سرشار از هیجان و کنجکاوی بودیم.
سالن مورد نظر را پیدا میکنیم و داخل میشویم. در همان بدو ورود یک احساس غریب دور و در عین حال آشنا باعث شد در صندلی بنشینیم و بعنوان یک تماشگر بیننده و شنونده آنچه که در حال رخ دادن بود، باشیم و ما که در آن لحظه دیگر سئوالات مصاحبه را فراموش کرده بودیم و خود را در حس جاری از آنچه که در حال رخ دادن بود، رها کرده بودیم. تا اینکه پس از اتمام تمرین کمی به خودمان آمدیم.
در ابتدا «رضا آبایی» عزیز بود که روبروی ما نشست. انسانی که سالهای بسیار نزد اساتید بنام و بزرگ ایران، مشق هنرمندی کرده و اکنون دانش، تجربه و نکتهسنجی او برای هر گروهی ارزشمند است. آری او کولهبار ۳۰ سال تجربه حرفهای را با خود به مونترال آورده است.
از اردشیر کامکار تا محمدرضا شجریان
رضا آبایی کارنامه بسیار پربار و ارزشمندی دارد: از هنرآموزی نزد استادان بزرگ موسیقی ایران مانند داوود گنجهای، اردشیر کامکار، مجتبی میرزاده و سعید فرج پوری تا حضور در اجراهای بیادماندنی مختلفی به همراه موسیقیدانان بزرگی مانند استاد فرامرز پایور، استاد پرویز مشکاتیان، استاد محمدرضا شجریان و استاد محمدعلی کیانی نژاد.
رضا آبایی در كودكی توسط پدر با موسیقی آشنا شد و در ابتدا شروع به نواختن تنبك كرد و سپس نزد استادان داوود گنجه، اردشیر كامكار، مجتبی میرزاده و سعید فرج پوری شروع به نواختن كمانچه نمود. سپس به دانشگاه موسیقی راه یافت و در آنجا زیر نظر استادان دكتر حسن ریاحی، فرهاد فخرالدینی، شاهین فرهت و كامبیز روشن روان با اصول آهنگسازی آشنا شد.
در دوران دانشگاه با چند تن از هم دانشگاهیانش گروه «آویژه» را تشكیل داد و با این گروه فعالیت در دنیای موسیقی تلفیقی را آغاز نمود. او توانست در اولین جشنواره (موسیقی مهر) خورشید زرین جشنواره را به خاطر اولین آلبومش به نام «نخستین» بدست آورد.
پس از اتمام پایاننامه خود و گردآوری کتابی در زمینه موسیقی ترکمن در سال ۱۳۷۴ به عضویت گروه استاد پایور درآمد. رضا آبایی تا كنون كنسرتهای متعددی را در ایران و جشنوارهای اروپا اجرا كرده و در سال ۱۳۷۵ به عضویت گروه عارف به سرپرستی استاد پرویز مشكاتیان درآمد. در بین سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۹۲ بعنوان آهنگساز و نوازنده با رادیو تلویزیون ایران همکاری کرد.
کنسرت در هندوستان و اتریش
رضا آبایی با تشکیل گروههای رومی و شیوا کنسرتهای متعددی را از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ درکشور هندوستان و با همکاری موسیقیدانان بنام آن کشور مانند شوبا مودگل، مانجاری چاترودی، مظفرعلی اجرا نمود ودر طی این سالها در فستیوالهای تجلی، امیر خسرو و ایپیک مک کی به هنرنمایی پرداخت.
او در کنار تمامی فعالیتهای خود همکاری با خوانندگان و گروهای موسیقی غیر ایرانی را همیشه بعنوان یکی از بخشهای فعالیت خود قرار داده و در کارنامه خود همکاری با عابده پروین (موسیقیسرای صوفیانه کشور پاکستان) ، لطفی بوشناق (کشور تونس) را نیز دارد.
از جمله سوابق حرفهای او را میتوان همکاری با استاد شهرام ناظری در تهران به همراه گروه عارف و در وین به همراه گروه ایرانی نام برد.
رضا آبایی در سوابق خود همکاری با استاد محمدرضا شجریان را در بزرگداشت استاد فرامرز پایور به همراه دارد و در سال ۲۰۰۶ به همراه گروه پایور کنسرتهای متعددی را در اروپا برگزار کرد .
آلبوم سیمرغ حاصل کار با همایون شجریان است
او با گروه دستان نیز همکاری نموده و حاصل این همکاری، آلبوم هایی با نام ” به نام گل سرخ” به آهنگسازی حمید متبسم و خوانندگی سالار عقیلی ، “بی من مرو” به آهنگسازی سعید فرج پوری و خوانندگی همایون شجریان و اجرای کنسرتهایی در تهران و اروپا است.
همچنین وی همزمان همکاری با ارکستر سیمرغ و اجرای کنسرتهایی در اروپا را شروع کرد که این همکاری موجب تهیه آلبومی به نام “سیمرغ” بر اساس اشعار شاهنامه با خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی حمید متبسم شد.
رضا با پیمان یزدانیان آهنگساز خوب ایرانی نیز همکاری کرده و حاصل این همکاری اجرای کنسرت با کوارتت زهی (Xenia) از کشور ایتالیا در سال ۲۰۰۷ در شهرهای ریوولی و تورین، همکاری درموسیقی متن فیلمهای ایستگاه متروک، شبهای روشن و فرش باد و سریال یوسف پیامبر است.
رضا آبایی: قصد حمایت از نسل جوان را داشتیم
در تمامی این سالها او با انرژی غیرقابل توصیف در زمینه موسیقی و ترویج آن فعالیت کرده و در کنار تمامی سوابق بالا همکاری با گروههای موسیقی قمر، گروه باربد، گروه، گبگو، اوهام و راز شب را دارد و در تولید آلبوم (Imaginary Knots) كه در کشور آمریكا تولید و پخش شد به آهنگسازی حمید سعیدی، آلبوم جستجو به خوانندگی و تهیهکنندگی مامک خادم و آلبوم میرا ایفای نقش نمود.
حالا او گروه دیبا را در مونترال با همکاری الهام منوچهری، محمدرضا پرهیزکاری، کوهیار باباییان و امید مخملی تشکیل داده است و همچنین سعی دارد با به کارگیری موزیسینهای خوب غیر ایرانی در دیبا، فصل جدیدی را در زندگی هنری خود تجربه کند. شاید فعالیت این گروه را بتوان آغاز نقطه عطفی در ترویج موسیقی اصیل ایرانی و تلفیق آن در خارج از ایران و به ویژه کشور کانادا دانست.
در ادامه این متن شما خواننده مصاحبه رسانه هدهد با اعضای گروه موسیقی دیبا و به ویژه رضا آبایی بعنوان سرپرست گروه و محمدرضا پرهیزکاری مدیربرنامه این گروه هستید.
آقای رضا آبایی، چند وقت است به مونترال آمدید؟
من دوسال است که به مونترال مهاجرت کردم و در این مدت با گروه «آستان» در مونترال همکاری داشتم. سبک این گروه موسیقی دستگاهی بدون کلام است. گروه دیبا را با همت و پیگیری الهام منوچهری عزیز تشکیل دادیم. شاید دو دلیل عمده باعث شد که من این همکاری را آغاز کنم. نخست آنکه خیلی دلم میخواست تا بتوانم آن چیزی که در ذهنم وجود داشت و همیشه دوست داشتم را در عمل پیادهسازی کنم. دوم حمایت از نسل جوان در این عرصه است که من این را جزو وظایف خود میدانم.
چرا گروه دیبا و اصولا چرا شما به مونترال مهاجرت کردید؟
من به دلایل متعددی به مونترال مهاجرت کردم اما مانند هر مهاجر دیگری مدتی به زمان نیاز داشتم تا بتوانم با محیط اطرافم آشنا شوم و آن انگیزههایی را که لازم بود، بدست آورم. اما گروه دیبا مدت زمان زیادی است که فعال است، من به همراه الهام منوچهری و دو تن دیگر از دوستانم آقایان بشیر فرامرزی و پاشا كرمی كه همه این عزیزان از موزیسین های خیلی خوب هستند، در حدود یکسال نیم پیش شروع به تمرین و آهنگسازی می كردیم. این تمرینات را به همراه الهام تا به امروز ادامه دادیم و قطعاتی را ساختیم که بیشتر از قطعاتی است که در روز ۱۵ می اجرا خواهیم كرد.
اینکه چرا نام دیبا را انتخاب کردیم خوب خیلی اسامی کاندید شدند، اما خیلی فاکتورها برای تعیین اسم و نقش آیندهای که این گروه دارد مهم بود به همین دلیل پس از بررسیهای زیاد در نهایت تصمیم به انتخاب دیبا گرفتیم و معنی آن نیز برای ما مهم بود.
چند ماه پیش به همت الهام منوچهری عزیز كه نوازندگی تار، شورانگیز، رباب، خوانندگی و همزمان مسئولیت ارتباطات گروه را برعهده دارد، ما توانستیم در کلاب Casa Del Popolo که در ده کلاب معروف مونترال رتبه اول را به خود اختصاص داده در تاریخ ۱۵ می برنامهای را هماهنگ کنیم تا بتوانیم در خدمت هموطنان عزیز باشیم.
موسیقی ما تلفیقی است
آقای آبایی، دیبا چه نوع موسیقی را انتخاب میکند و محوریت ادامه موسیقی برای دیبا در چه سبکهایی است؟
سئوال شما از دیدگان من دو بخش دارد، اول آنکه دیبا در حال حاضر چه موسیقی را انتخاب میکند. دوم آنکه چی باید باشد. یعنی دور نمایی که ما از دیبا داریم و آن چیزی که گروه دیبا میخواهد به آن برسد. دقیقا میتوانم بگویم آن چیزی که ما مد نظر داریم، یک موسیقی تلفیقی است. در حال حاضر در کنسرت ۱۵ می آنرا نداریم. اما درست پس از کنسرت برنامههای تمرین با این سبک و دو نوازنده جدید کبکی را شروع میکنیم. پس از این کنسرت ما به یک موسیقی تلفیقی میرسیم، متفاوت از موسیقی سنتی و دستگاهی ایران. اما باید اضافه کنم که پایه اصلی را بر موسیقی ایرانی قرار میدهیم. چنانچه بخواهیم از اشعاری استفاده کنیم، باز اشعار فرهنگ ایرانی را استفاده خواهیم کرد.
ممکن است درباره بخش هایی از کنسرت ۱۵ می توضیحاتی بدهید؟
من در بخش اول، برنامه تكنوازی با ساز قیچك خواهم داشت. در قسمت دوم به همراه گروه قطعات و تصنیفهایی در آواز ابوعطا و دستگاه نوا را اجرا خواهیم كرد. همکاران گروه دیبا افراد بسیار خوب و همدلی هستند و من بسیار لذت میبرم از همكاری با این هنرمندان. باید اضافه کنم که پس از آنکه الهام عزیز هماهنگی محل کنسرت را انجام دادند، ما تمرینات خود را بصورت جدیتر ادامه دادیم. در همان موقع آقای محمدرضا پرهیزکاری عزیز که نوازنده عود هستند به جمع ما اضافه شدند. البته کوهیار باباییان نوازنده توانای تار و سه تار و امید مخملی عزیز نوازنده تنبك هم در ادامه به ما ملحق شدند. باید بگویم که به نوعی ما تمام خوبان را در این گروه جمع کردیم و از این بابت بسیار خوشحال هستم.
ممکنِ است درباره هدف گروه دیبا کمی توضیح دهید؟
هدف ما در بخش اول شناخته شدن و ارائه آثارمان در استان کبک است و در بخش دوم دیگر نقاط کانادا و خارج از کانادا است.
آیا در فکر ضبط آلبوم هم هستید؟
بله صد درصد. اما علاقمند نیستیم به شیوه سنتی این موضوع را دنبال کنیم. بلکه دنبال یک شیوه جدیدی از کار هستیم. می خواهیم از یک برنامهریزی خاصی برخوردار باشیم تا بتوانیم کاری را در نهایت ارائه دهیم که بدون هیچگونه اشتباهی باشد. همچنین از آن اثرها باشد که بعدا نیز علاقمند به گوش کردن آن باشیم.
طبیعی است دل آدم تنگ میشود
در ایران افراد زیادی هستند که موسیقی اصیل ایرانی برای آنها ویژگی منحصر بفردی ندارد، اما وقتی خارج از ایران هستند همان افراد استقبال بیشتری نسبت به موسیقی اصیل ایرانی دارند. چیزی که اهمیت دارد این است که در عمل هم آیا همان حمایتها از طرف مخاطبین میشود؟
در تجارب قبلی که داشتم شاهد افزایش جمعیت چشمگیر بودم و هر کنسرت تعداد آدمها بیشتر میشود. به خصوص غیر ایرانیها که در هر کنسرت تعدادشان افزایش پیدا میکند. اما باید زمان را هم در نظر گرفت و به مرور زمان قطعا شناخت بیشتر خواهد شد. من به همراه ایرانیانی که اینجا هستند، یک بحث نوستالژی هم داریم. طبیعی است که دل آدم تنگ میشود و دنبال آن رگههایی است که آن اتصال ایجاد شود. موسیقی سنتی یکی از بخشهای بسیار قوی این داستان است و میتواند به یکباره شما را مجذوب کند.
وقتی شخصی با این سطح در حال فعالیت در زمینه موسیقی سنتی و اصیل ایرانی در مونترال است، به نوعی میتوان به آن فرد سفیر فرهنگی ایران زمین نیز گفت چرا که این موسیقی نماد فرهنگ ایرانی است و شما دارید فرهنگ غنی ایرانی را به رخ همگان میکشید، نظر شما در این باره چیست؟
سفیر فرهنگی که مسئولیت خیلی بزرگی است. ما در جامعه خود افراد بزرگ دیگری داریم که اینکار را کردهاند و یا در حال انجام هستند. ما بعنوان کوچکهای اینکار این امید را داریم که میشود به جایی رسید که گروهایی مانند ما بتوانند این اعتبار را بدست آورند که مردم با خیال راحت بدانند در حال نوشیدن یک آب گوارا هستند و نه چیزی که شاید ناخالصی داشته باشد.
آموزش برای گروه دیبا میتواند مثبت باشد
آیا ایرانیان مونترال میتوانند امید این را داشته باشند که از وجود اساتید دیبا از طریق آموزش مستقیم نیز بهره ببرند؟
بله قطعا یکی از برنامههای دیبا این است. اگر من بخواهم توضیحات مختصری بدهم باید بگویم که در جلسات هفتگی دیبا، یکی از تبادل نظرهایی که همیشه داریم، در مبحث آموزش است. چرا که آموزش یکی از بخشهایی است که ریشه ایجاد میکند و این برای گروه دیبا بسیار میتواند مثبت باشد.
رضا آبایی عزیز اگر بخواهید گروه دیبا را در سه سال آینده در کانادا تصور کنید، چه آیندهای برای آن میبینید؟
برخلاف ایران، این امکان در اینجا وجود دارد که اگر تلاشی مستمر صورت گیرد، بازخوردهای مثبتی هم میتوان از آن گرفت. اگر بخواهم بصورت خلاصه پاسخ دهم آن چیزیکه من تصور میکنم اینست که سرمان شلوغ است و طرفداران موسیقی سنتی ایران خیلی زیاد خواهند بود و دیبا سعی میکند سهم بزرگی از این را داشته باشد.
بعنوان آخرین سئوال، انتظار شما از مخاطبین چیست؟
اگر بگویم حمایت که خیلی کلیشهای است. موسیقی ما باید خوب و جذاب باشد تا از ما حمایت شود. تمام سعی من و دوستانم در گروه دیبا بر این است كه موسیقی ما از اعماق دلهایمان باشد تا بر روی دلهای مخاطبین هم بنشیند.
مدیر برنامه گروه دیبا: دیبا مستقل است
در ادامه گفتگوی خود را با آقای محمدرضا پرهیزکاری، دیگر عضو گروه دیبا و مدیر برنامه این گروه ادامه میدهم. آقای پرهیزکاری سالها تجربه در زمینه طراحی گرافیک و عکاسی در کنار موسیقی دارد و سالها در رادیو به نواختن ساز مشغول بوده است. در کنار آن برای بخش نمایش کار تنظیم موسیقی را انجام میداد و دستی هم در نگارش دارد. او دارای تجربیات بسیار ارزندهای است که طی سالها در زمینه مدیریت هنری رخدادهای بزرگ هنری در ایران کسب کرده است.
از او به شوخی میپرسم، چطور این عکسهای هنری را میگیرید و چقدر عکسهای شما زنده هستند تا حدی که آن احساس واقعی درون تصاویر را به مخاطب به خوبی ارائه میدهند.
ایشان نیز به همراه لبخندی اینگونه پاسخ میدهند: برای ثبت یک لحظه و نیز ثبت حس آن لحظه، آنگونه که بتواند قابل انتقال به بیننده باشد، شناخت المانهای بصری بسیار مهم است. من هم حقیقتا به واسطه حرفهام به عنوان یک گرافیست، همیشه دغدغه تصویر داشتهام. البته ممنونم از نگاه مهربان شما، عکس هم مانند موسیقی است و باید بتواند آن حس درونی را منتقل کند.
رضا آبایی آبروی قیچک در ایران است
آقای پرهیزکاری عزیز شما با یک چنین سابقهای به مونترال مهاجرت کردید، در این مدت چه فعالیتهایی داشتهاید؟
من هم یک تازه مهاجر هستم. کمتراز سه سال است که به مونترال مهاجرت کردهام. مانند دیگر مهاجران سالهای اولیه را درگیر یکسری از مواردی بودم که همه تازهواردها با آن روبرو هستند ولی به هر شکل دور از موسیقی نبودم. در طول این سه سال مدیریت هنری، دو برنامه بزرگ در مونترال را بر عهده داشتم که شامل بخشهای مختلفی بود؛ از جمله اجرای موسیقی کلاسیک، موسیقی سنتی و موسیقی تلفیقی توسط هنرمندان مطرح ایرانی که شما در جریان آن هستید.
آقای پرهیزکاری، به نظر شما رسانهها در برخورد با شکافهای فرهنگی موجود در بین جامعه ایرانی مونترال چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
تصور میکنم رسانهها باید تلاش کنند بسیار صادقانه و به دور از هرگونه جهتگیری، حقیقتگو باشند.
شما با وجود چنین سابقهای به همراه تجربیاتی که در این مدت در مونترال داشتید و حالا خود نیز جزو نوازندگان اصلی گروه دیبا هستید، دیبا را چطور میبینید؟
گروه دیبا گرچه اول راه است و تازه به دنیا آمده، اما از افرادی تشکیل شده که هرکدام دارای سوابق قابل تاملی در زمینه موسیقی هستند. خوشبختانه کسی که سرپرستی این گروه را برعهده دارد، یکی از نوادر موسیقی ما است. حقیقتا باید بگویم که رضا آبایی آبروی قیچک در ایران است و جامعه ایرانی مونترال شانس حضور او را دارد.
موسیقی ما برگرفته از ادبیات غنی فارسی است
تجربیات شما در مونترال چقدر میتواند به شما در دیبا کمک کند تا گروه دیبا بتواند بعنوان یک گروه اصیل ایرانی مستقل عمل کند؟
دیبا گروهی است کاملا مستقل و با این تفکر شکل گرفته که بتواند با بهرهمندی از ادبیات غنی فارسی و موسیقی ایرانی امکان گفت وگو با تمامی فرهنگهای رنگارنگی که اینجا در کمال صلح و دوستی در کنار هم زندگی میکنند را داشته باشد و هر حرکتی که انجام میدهد با نظر موافق تک تک افراد گروه است. ما در جلسات هفتگی تمامی زیر و بمهای راهی را که میرویم، بررسی میکنیم.
در ادامه یک سئوال کوتاه هم میخواهم از الهام منوچهری عزیز بپرسم که بعد از کنسرت پاریس خود به مونترال مهاجرت کرد و در این چند سال همیشه پیگیر ایجاد اثرهای بسیار مثبت در جامعه بوده.
الهام عزیز در مورد محل برگزاری کنسرت ۱۵ می توضیح دهید و اینکه چرا Casa Del Popolo ؟
این کلاب در بین ده کلاب هنری اول مونترال رتبه یک را دارد. بسیاری از هنرمندان درعرصه موسیقی اجرا در این کلاب را جزو افتخارات خود میدانند. خیلی از گروههای موفق هم از همین کلاب برنامه خود را شروع کردند. من همیشه دوست داشتم اولین اجرای گروه دیبا در این کلاب باشد.
آقای آبایی و پرهیزکاری و الهام عزیز از شما عزیزان بسیار سپاسگزار هستیم
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید