هر صادرکنندهای که کالاهای خود را در خارج از مرز میفروشد باید به قیمت، هزینه و کیفیت کشورهای رقیب توجه زیادی داشته باشد. البته از آنجایی که عوامل متعددی در این فرآیند نقش دارند، کسب اطلاعات در زمینه صادرات به کشورهای خارجی ممکن است کار دشواری باشد.
دولتهای داخلی و خارجی یکی از اولین مواردی هستند که در این روند نقش مهمی را دارند. همچنین با ارائه یارانه، تعرفههای مختلف را تصویب میکنند و بخشی از قراردادهای تجاری دوجانبه و چندجانبه هستند. البته باید در نظر داشته باشید که همین فرآیند هم از بخش به بخش و از محصول به محصول متفاوت است.
تمام موارد مذکور جزء عواملی هستند که در زمینه قیمتگذاری محصول نقش دارند. به همین دلیل هم میتوان گفت که کسب اطلاعات در این فرآیند یکی از موانع چالشبرانگیز صادرات به کشورهای خارجی است.
نظریه مزیت مطلق در رابطه با صادرات به کشورهای خارجی
«آدم اسمیت» اولین بار ایده مزیت مطلق را در کتاب ثروت ملل منتشر کرد. او این نظریه را به عنوان دستورالعملی پیشنهاد کرد که کشورهای مختلف میتوانند حین انتخاب تخصص و پیش از شروع به تجارت از آن استفاده کنند. مزیت مطلق در این زمینه عبارت است از برتری یا مزیت یک کشور، بنگاه یا کارگر معین که به سبب آن میتواند محصول یا خدمت معینی را با هزینه کمتر از رقبای خود تولید نماید. به بیان دیگر، مزیت مطلق به توانایی یک تولیدکننده در تولید مقدار بیشتر یک محصول یا خدمت نسبت به سایر رقبا با منابع یکسان اشاره دارد. به همین ترتیب هم میتوان گفت که در مزیت مطلق، تمرکز بر کارایی است. هر چه یک کشور کارآمدتر باشد، برای تولید یک واحد خروجی به هزینه کمتری نیاز خواهد داشت.
بنابراین، قبل از اینکه دو کشور وارد یک قرارداد تجاری و صادرات کالاها شوند، با فرض اینکه هیچ دلیل دیگری برای نوسان در نتیجه تغییرات نرخ ارز، موانع تجاری، جابجایی نیروی کار داخلی یا تفاوتهای کیفی وجود نداشته باشد، کشور کارآمدتر باید بتواند با هزینه کمتر به تولید یک کالای خاص بپردازد. این امر منجر به افزایش تخصص، کاهش هزینه و افزایش سود خالص از تجارت میشود. اسمیت در کتاب خود مقدار کار مورد نیاز برای تولید یک کالا را در دو کشور اندازه گرفت. در نتیجه تحقیقات خود دریافت کشوری که از نیروی کار کمتری استفاده میکند باید در کالای مربوطه تخصص داشته باشد. سرمایه تولید کند. همچنین از آن برای خرید کالا و خدمات از سایر کشورها استفاده کند.
زمانی که کشورها با استفاده از این روش بر تخصصشان تمرکز میکنند، میتوانند صرفا در تولید کالا یا خدمات پیشرفت کنند. به همین ترتیب هم میتوان گفت که این اتفاق در نهایت به نفع هر دو نهاد شرکتکننده خواهد بود.
نظریه مزیت نسبی
با این حال، این روش لزوما تنها راه بهبود صادرات به کشورهای خارجی نیست. مزیت نسبی هم یکی از دیدگاههای جدیدی است که در سال ۱۸۱۷ توسط «ریکاردو» در کتاب اصول اقتصاد سیاسی و مالیات ارائه شد. مزیت نسبی عبارت است از توانایی یک کشور در تولید و صدور کالایی با هزینه نسبی کمتر و قیمت ارزانتر. به این مفهوم که هر کشوری که در کالای خاصی مزیت نسبی دارد، در تولید و صادرات آن کالا تخصص پیدا خواهد کرد. همچنین در مقابل، کالاهایی را که در آنها مزیت نسبی ندارد از سایر کشورها وارد خواهد کرد تا نیاز تقاضاکنندگان را پاسخگو باشد.
بیایید برای درک این دو نظریه از یک مثال استفاده کنیم. ایالات متحده دارای منابع طبیعی فراوان، نیروی کار ماهر و ارز قدرتمند است. به همین ترتیب هم میتوان گفت که آمریکا میتواند در صورت نیاز و خواستهی خودش، تمام کالاهای مورد نیاز خود را به نحو احسن تولید کند و تجارت را رونق دهد.
با این حال، طبق نظریه اسمیت، از آنجایی که منابع مورد استفاده برای تولید هر کالایی در آمریکا محدود است، این کشور باید خودش دست به کار شود و شروع به تولید کند. اما ریکاردو بر این باور است که آمریکا حتی اگر بتواند هر کالایی را با کمترین منابع موجود تولید کند، باید هزینههای نسبی خود را در نظر بگیرد. به عنوان مثال، اگر این کشور به جای سیب، انبه تولید کند، هزینه فرصت تولید انبه، سیب است. ایالات متحده در واقع با این کار فرصت تولید سیب را از دست داده است. همین اتفاق به عنوان یک سود بالقوه از دست رفته محاسبه میشود. با در نظر گرفتن این انتخاب، ایالات متحده حتی اگر بتواند سیبهای خوبی تولید کند، ممکن است همچنان به تولید انبه بپردازد و آن را با سیب مبادله کند و به ازای یک انبه، دو سیب دریافت میکنند.
کلام آخر
به همین ترتیب هم میتوان گفت که یک کشور میتواند در تولید هر دو کالا مزیت مطلق داشته باشد، اما به شرطی که هزینه فرصت خود را در نظر بگیرد. در نهایت، سنجیدن تصمیمات و هزینه فرصت به کشورهای مختلف کمک میکند تا برای به حداکثر رساندن بازده روی منابع مختلف سرمایهگذاری کنند.
این روزها اندازهگیری مزیت نسبی کار بسیار دشواری است. مزیت نسبی آشکار یا RCA یکی از مواردی است که با استفاده از آن میتوان مقدار صادرات یک کشور برای یک کالا را با کل صادرات در جهان یا منطقه مقایسه کرد. به عنوان مثال، اگر مزیت نسبی آشکار یک کشور در برنج بالا باشد، این بدان معناست که مزیت تولید برنج بیشتر از صادرات در منطقه یا جهان است و میتواند این کالا را به کشورهای دیگر نیز صادر کند.
البته در نظر داشته باشید که برخی از کشورها با اینکه در یک کالای مشخص مزیت نسبی آشکار بالایی دارند، باز هم ممکن است محصول دیگری را برای صادرات انتخاب کنند. علت اصلی این مسئله هم این است که سیاست مناطق و کشورهای مختلف ممکن است بر سبد صادرات کلی یک کشور تاثیر بگذارد. همین اتفاق در نهایت کالاهای صادراتی متفاوتی را به ارمغان خواهد آورد.
انجمن بازرگانی ایران و کانادا، حلقه مفقوده توسعه صادرات ایران به آمریکای شمالی است
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: scienceabc