قندپارسی متحد کننده اقوام ایرانی/دستاویز رسانههای ضد ایرانی و زبان فارسی!
روز ۲۱ فوریه از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شدهاست. اما چندی است طی کارزاری توییتری با هشتگی علیه زبان فارسی، از زبان مادری ایرانیان به عنوان وسیله انفصال فرهنگها و قومیتها در ایران یاد میشود.
آغاز ماجرا
داستان از روایت یک کارشناس و فعال اجتماعی گیلک آغاز میشود. و در یکی از بخشهای خبری بیبیسی، مجری از طریق تماس تصویری از آن کارشناس میخواهد تا از رنج و سرکوب نیاموختن زبان مادریاش و مشکلساز شدن این مسئله در ارتباط با نسلهای قبلی به دلیل ندانستن زبان فارسی از یک سو و از سوی دیگر نیاموختن زبان مادری توسط نسل جدید بگوید.
این تکه از گفتوگوی این شبکه،با کپشن قندپارسی و کامهای تلخ؛ روایت رنج اقلیتهای زبانی ایران با هشتگ #منوفارسی منتشر شد. در این بین شبکه العربیه، ایران اینترنشنال و چند شبکه دیگر هم از مردم خواستند که هشتگ منوفارسی را داغ کنند. و با این کار بین اقوام ایرانی که زبان مشترک فارسی دارند اختلاف بیندازند. البته کاربران ایرانی در مقابل این هشتگ از #قندپارسی استفاده کردند و فارسی زبان ملی کشور دانستند.
از زاویه دیگر رسانهها به نظر میرسد ماجرا پس از انتشار یک توییت توسط یک رسانه خارجی شدت گرفت. صفحه العربیه فارسی در توییتر چند روز پیش لینک کارزاری توییتری با عنوان «رنج به دلیل زبان مادری با هشتگ #منوفارسی» را به اشتراک گذاشت و انگار خاکستر ماجرایی کهنه بار دیگر شعلهور شد.
به گفته میلاد عظیمی، نویسنده و منتقد ادبی از این هیاهوها نباید دل بد کرد.
بلکه میتوان از همین تهدیدها فرصت ساخت؛ فرصت تقویت انسجام و وحدت ملی. فرصت بسط وفاق ملی. اگر این کارزاری که ضد ایران و زبان فارسی به راه انداختهاند، نتیجهاش این باشد که دوستداران ایران و زبان فارسی هشیارتر شوند و بهانه به دست این و آن ندهند، مبارک است. میدانم که رندان درهرحال بهانهای خواهند جست اما احتیاط و پرهیز از مواضع تهمت، شرط عقل و حزم است.
علیرضا حسنزاده، پژوهشگر و رییس پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری هم در واکنش به این ماجرا نوشت: «فارسی زبان همه اقوام ایرانیست. اخیراً یکی از خبرگزاریهای خارجی و بیگانه درصدد ایجاد تضاد میان زبان فارسی و زبانهای اقوام ایرانی بر آمدهاست. با یک فراخوان خواسته تا خاطراتی را که یاد قند فارسی را تلخ میکند برای آن ارسال دارند. اما باید گفت که زبان فارسی زبانی نژادی نیست، بلکه زبانی میانقومی است که همه اقوام ایرانی از کرد و بلوچ و ترک و تالش و گیلک و مازنی و لر و ترکمن و عرب و بختیاری و غیره در بالندگی و بلوغ آن نقشی غیرقابل انکار داشتهاند.
نقشه پراکندگی قومی ادبیات فارسی با شاعرانی چون شهریار و صائب تبریزی و مولانا و نظامی گنجوی و حزین لاهیجی و سایه و باباطاهر همدانی و غیره شاهد این ادعا است. زبان فارسی آیینه فرهنگ اقوام ایرانی و وحدت و همبستگی انکارناپذیر آنان است، زبانی که در شعر شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا به برابری همه انسانها فراتر از رنگ و نژاد تاکید دارد. زبانی که شاعرانی چون گوته اولین بار ایده گفتوگوی شرق و غرب را از آن الهام گرفتهاند.»
حسنزاده در واکنش به جریانی که علیه زبان فارسی راه افتاده، آن را گفتمانی سطحی، سیاستزده و غیرعلمی میداند، بارزترین ویژگی این زبان را «چندصدایی» عنوان میکند.
زبان فارسی آیینه از هوییت چند صدایی
زبان فارسی نه تنها ریشه در پیشینهای غنی از فرهنگ، میراث روایی و اساطیر ایرانی که نظامهای متنوعی را دربر میگرفته، دارد. بلکه در مسیر جاده ابریشم یعنی خراسان قرن چهارم، با تنوع فرهنگی و مدارا عجین شد و به این ترتیب، این زبان آیینهای از «هتروگلسیای ایرانی» یعنی هویت چندصدایی ایرانیان شد. بههمین دلیل هم هست که شاهکارهای ادبیات فارسی چون آثار حافظ، مولانا، عطار و غیره چندصدایی است و انواع تجربههای تاریخی، فرهنگی، قومی و محلی را در خود گرد آوردهاست. بر این مبنا، زبان فارسی زبانی میانقومی و آیینه میراث میانفرهنگی ایرانیان است.
این زبان میتواند عرفان و فلسفه عرفانی ایران را که بهشدت مخالف نژادپرستی و قوممداری است، در سبکهای مختلف نمایندگی کند. زبان فارسی یک زبان میانقومی است. پل ارتباط اقوام ایرانی با هم. پل ارتباطی ما با کشورهایی چون افغانستان و تاجیکستان. میراث مشترک ما با هند، ترکیه و غیره. رابطه زبان فارسی با فرهنگهای قومی و محلی ما و زبانهای آنها، رابطهای افقیست و نه عمودی. صدای زبان فارسی هم صدایی افقی را به قول فیلسوفان حوزه هویت در آثار مولانا، حافظ، عطار و غیره نشان میدهد. به واقع فرهنگ ایرانی دو خاستگاه آستانهای و چندصدایی برای پایداری و نوزایی هویت خود و تدوام آن داشتهاست.
یکی ادبیات فارسی و دیگری آیینهای ایرانی.
یکی دارای بعد کلامی چندصدایی است و دیگری بعد غیرکلامی چندصدایی. هر دو اینها هم میانقومیست، مثل نوروز که انواع مختلف دارد در چشمانداز آیین و زبان فارسی؛ نوروز کُردی، نوروز چوپانی، نوروز خلیج فارس یا همان نوروز دریایی و صیادی. زبان فارسی در عین حال منابع تاریخی مختلفی برای رشد و پویایی خود داشته، تاریخ و میراث روایی پیش و پس از اسلام. بنابراین زبان فارسی هرگز رقیب زبانهای اقوام ایرانی نبوده، بلکه همزاد، برادر و خواهر تنی آنها بودهاست.
به گفته رئیس پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی درباره چندزبانگیِ جوامع مختلف و لطمههای احتمالیِ گستره و تنوعِ زبانهای قومیتی به فارسی و به دیگر زبانهای رایج در ایران: دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانیکه جایگاه میانقومی و میانفرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار میکنند و دیگری کسانیکه زبانهای قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی میدانند. هر دو این دیدگاهها بهدور از نگاهی منصفانه و علمیست.
این مرز بستهای که در این دو تفسیر کشیده میشود در تضاد با واقعیتهای تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبانهای ایرانی با هم قرار دارد. زبانهای محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شدهاند کمااینکه برعکس. شکل کاربرد زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی بهعنوان واقعیتی کهن و قدیمیست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعی هستند که در آنها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.
اصلاح سیاستهای زبانی
به گفته حسنزاده باید در زمینه سیاستهای زبانی، سرمایه نمادین زبانهای اقوام ایرانی بالا برود. یکی از این راهها ایجاد جایزههای معتبر ادبی برای زبانهای اقوام ایرانیست. لازم است در تقویم ملیمان برای شاعران اقوام ایرانی که نماد وحدت اقوام هستند چون شهریار، مختومقلی، امیر پازواری، شرفشاه و غیره روزی برای بزرگداشت و تجلیل در سطح ملی تعیین شود. جایزه مهرگان ادب به رمانها و داستانهایی که به زبان اقوام ایرانی نوشته میشود، اختصاص مییابد.
جوایز آلاحمد، واو، احمد محمود، گلشیری و غیره هم میتوانند این کار را انجام دهند. یونسکو باید زبانهای اقوام ایرانی را در لیست میراث مکتوب ثبت کند. صدها عنصر میراث ناملموس که عناصری به زبانهای کردی، گیلکی، ترکی، بلوچی، ترکمنی، عربی و غیره هستند بهعنوان گنجینه میراث ناملموس کشور ما بدون هیچگونه تبعیضی از سوی مدیریت ثبت معاونت میراث فرهنگی ثبت شدهاست. این اقدام ارزشمندیست. در مورد جایزهها، جایزه شهریار میتواند برای شعر اقوام ایرانی اختصاص یابد و جایزه نظامی گنجوی برای ادبیات ایران از فارسی تا سایر زبانهای اقوام ایرانی که الهامبخش صلح و وحدت اقوام و ملل باشد.
غناي ادبيات فارسي كه مملو از تلميحات، تعابير و ظرايف شوقانگيز و منطبق و سازگار با فطرت انسانهاست.
در دنياي امروز، همچنان جان و روان مخاطبان و علاقهمندان خود را تحت تاثير قرار ميدهد و بدون شک زبان فارسی یکی از خوشآهنگترین زبانهاست که گوش کسانی را هم که به این زبان مسلط نیستند، مینوازد. بدون شک میتوان گفت ادبيات فارسي يكي از مهمترين حلقهها در سلسله آثار ادبيات جهاني و گوهری ممتاز در شرق زمين و دنيای اسلام است كه در واقع محصول فرايندی عظيم از برخوردها و تاثيرپذيريهای متقابل است كه در طول قرنها انجام پذيرفته و آن را به يكي از بزرگترين ميراث فرهنگي بشريت تبديل كرده است.
در حال حاضر در بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكا، زبان فارسي آموزش داده ميشود که این خود گواهی بر غنای ادب فارسی و جایگاه والای آن در میان دیگر زبانهای ملل است که منشا این اهمیت هم به دانش و بینش و فرهنگ بالای مردم ادیب این مرز و بوم، از گذشته تا حال باز میگردد
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید