در پی تشدید حملات به پژوهشگران طرفدار فلسطین و ایرانی، این مقاله مروری انتقادی دارد بر سازوکارهایی که برای محدود کردن آزادی بیان آکادمیک به کار گرفته میشوند، سازوکارهایی که اغلب با تبلیغات «هَسْبارا» در ارتباط هستند. مسالهی اصلی، هدف قرار گرفتن اساتید ایرانی است که تحت فشارهای شدیدی قرار دارند. چرا که پاییدن و رصد کردن، کمپینهای تخریب و درست کردن درگیریهای قضایی به طور فزایندهای حیات علمی و سرزندگی شخصی این اساتید را تهدید میکند. این تلاشها اثرات بازدارنده ی چشمگیری دارند که یکی از آنها خودسانسوری و به تبع آن سرکوب شدنِ پژوهشهای انتقادی در دانشگاهها است.
یک نگرانی مهم و رو به رشد این است که ابتکارات «هَسْبارا» (شکلی از دیپلماسی عمومی اسراییلی که اغلب به عنوان پروپاگاندا مورد انتقاد قرار میگیرد) در حال محدود کردن آزادی بیان آکادمیک است، به ویژه در گفتمانهای مربوط به اسرائیل و فلسطین.
منتقدان استدلال میکنند که این کمپینها (که اغلب شامل فشار از سوی گروهها و لابیهای خارج از دانشگاه، وقفکنندگان به دانشگاهها و نهادهای دولتی میشوند)، یک «اثر بازدارنده» وسیع ایجاد میکنند. به باور آنان، این فضا به خودسانسوری گسترده، اقدامات انضباطی علیه پژوهشگران و به حاشیه رانده شدنِ سیستماتیک دیدگاهها و فعالان طرفدار فلسطین در فضای آکادمیک منجر میشود.
اساتید ایرانی به طور خاص توسط این گروهها که خود را «سازمانهای فعال مردمی» جا میزنند (و یا افرادی که در اندیشکده ها کار میکنند) هدف قرار میگیرند. برخی از این افراد، با افتخار نمونهکارهای خود را در زمینه اخراج موفقیتآمیز اساتید به نمایش میگذارند. این روند، در نتیجه قطع بودجهی اپوزیسیون بودجهدار ایرانی توسط ترامپ پس از به قدرت رسیدنش، شدت هم گرفته است. تلاشهای این افراد برای تأمین بودجه اکنون به این ابتکارات منجر شده که به شکلی سیستماتیکتر از قبل، ایرانیان را هدف قرار میدهند. (شواهدی از هدفگیری ایرانیان در فضای آکادمیک توسط لابیهای طرفدار اسرائیل)
ستونهای تشکیل دهنده روند سرکوب آزادی بیان آکادمیک
فشارهای بیرونی و کمپینهای سازمانیافته علیه دانشگاهیان
فشار و کمپینها از افرادی خارج از دانشگاه: گزارش شده است که سازمانها و نیروهای ویژه دولتی در کمپینهای ‘ایجاد شرمساری” مشارکت کرده و در پی اعمال کردن تنبیههای اقتصادی و شغلی برای اساتید و دانشجویانی بودهاند که دیدگاههای انتقادی نسبت به اسرائیل ابراز میکنند. وبسایت «ماموریت قناری» (Canary Mission) یک نمونه از این تلاشهاست. در این سایت اساتید طرفداران فلسطین را فهرست کردهاند و این حرکت به آزار و اذیت و دردسرهای قانونی علیه آنان انجامیده است.
جنجال تعریف یهودستیزی و سوءاستفاده از IHRA
تصویب تعاریف یهودستیزی: استفاده از تعریف اتحادیه بینالمللی یادبود هولوکاست (IHRA) از یهودستیزی، محل مجادله بوده است. منتقدان استدلال میکنند که یکسان کردنِ نقد سیاستهای اسرائیل با یهودستیزی ابزاری در اختیار مسوولان قرار میدهد تا اساتید را از کار خود بیکار کنند.
ضعف واکنش دانشگاهها و گسترش خودسانسوری
واکنش نهادها و مسالهی خودسانسوری: در میانه این تخریبها اغلب از دانشگاهها و نهادها به دلیل پاسخهای ضعیف به تهدیدهای بیرونی علیه اعضای هیئت علمی انتقاد شده است. دانشگاهها گاهی به اساتید توصیه میکنند زمان حضور خود در محوطه دانشگاه را محدود کنند یا علیه آنان تحقیقاتی را آغاز مینمایند. این احساس فقدان حمایت نهادی، سایر اساتید را به خودسانسوری برای اجتناب از رفتار مشابه تشویق میکند.
افزایش اقدامات انضباطی، تعلیق و اخراج اساتید
اقدامات انضباطی و اخراجها: موارد متعددی از مرخصی اجباری، تعلیق یا اخراج اعضای هیئت علمی به دلیل اظهارنظرها یا فعالیت مرتبط با مناقشه اسرائیل و فلسطین گزارش شده که نگرانیهای جدی در مورد نقض آزادی آکادمیک برانگیخته است.
«استثنای فلسطین»: محدودیت ویژه برای نقد اسرائیل
«استثنای فلسطین»: برخی ناظران از یک «استثنای فلسطین» برای آزادی بیان و آزادی آکادمیک سخن میگویند، جایی که سخن انتقادی نسبت به اسرائیل در مقایسه با دیگر اشکال بیان سیاسی، با بررسی و سرکوب بیشتری مواجه میشود.
درخواست برای دفاع از آزادی بیان آکادمیک در برابر فشارها
این فعالیتها به محدود کردنِ آزادی بیان آکادمیک دامن زده است. سازمانهایی مانند AAUP (انجمن اساتید دانشگاه آمریکا) از ادارات دانشگاه میخواهند که با قاطعیت از آزادی آکادمیک در برابر فشارهای بیرونی و درونی دفاع کنند.
مستندسازی نظارت، آزار آنلاین و بایکوت دانشگاهیان
موارد مستند متعددی از نظارت گروهها و افراد حامی صهیونیسم بر اساتید و دانشجویان به دلیل دیدگاههای سیاسیشان در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین وجود دارد، که اغلب به فشار، آزار آنلاین (doxxing) و بایکوت دانشگاهها منجر میشود.
پشت پرده نظارتها و فشارهای رو به گسترش
کمپوس واچ و پروفسور واچ: سازمانهایی مانند «کمپوس واچ» (Campus Watch) (وابسته به «فوروم خاورمیانه») و دیگران مدت زیادی است که دورههای مطالعات خاورمیانه و اساتید را زیر نظر داشته و آنچه را که «سوگیری ضداسرائیلی» میدانند، تخریب میکنند.
«ماموریت قناری» (Canary Mission): این وبسایت که به صورت ناشناس اداره میشود، پروفایلهایی (یک «فهرست سیاه») از دانشجویان و اساتیدی ایجاد میکند که آنان را «ضداسرائیلی» یا «یهودستیز» توصیف میکند و از اطلاعات عمومی و شبکههای اجتماعی آنان استفاده مینماید. این پروفایلها توسط سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل (وزارت امور راهبردی و شین بت) برای بازجویی در مرز مورد استفاده قرار گرفته و بر اقدامات اجرای قانون مهاجرت آمریکا تأثیر گذاشته است.
CAAUT: یک گروه حامی صهیونیسم و رصدگر است که به طور خاص بر محوطه دانشگاه تورنتو متمرکز است. مأموریت اولیه اعلام شده آن، مبارزه با یهودستیزی است، که عمدتاً آن را از طریق لنز تعریف کاری اتحادیه بینالمللی یادبود هولوکاست (IHRA) تعریف میکند.
همکاران دانشجویی: گزارشها حاکی از آن است که سازمانهای خارج از دانشگاه، همکاران دانشجویی پیدا میکنند تا از اساتیدی که آنان را ضداسرائیل میدانند شکایت کنند یا از آنان فیلمبرداری نمایند. این تلاشهای دانشجویی اغلب بخشی از یک کمپین گستردهتر و دارای بودجه است که توسط گروههای بیرونی هماهنگ میشود.
«هَسْبارا»: نگرانیهایی در مورد نقش «ماموران امور اسرائیل» که توسط خانههای ملی «هیلیل» منصوب میشوند تا پیام خاص طرفدار اسرائیل در محوطه دانشگاه ترویج شود، مطرح شده است. همچنین، برخی دورهها در دانشگاههای اسرائیل به جای تحقیق آکادمیک، بر «هَسْبارا» متمرکز هستند.
تأثیر بر آزادی بیان آکادمیک: این تلاشهای نظارتی یک «اثر بازدارنده» ایجاد میکند، جایی که اساتید و دانشجویان ممکن است برای اجتناب از فهرستشدن در لیست سیاه، مورد آزار و اذیت قرار گرفتن یا مواجهه با پیامدهای حرفهای، خودسانسوری کنند.
تاکتیکهای پشت پرده این کارزارها
اتهامات یهودستیزی: تاکتیک اولیه، برچسب زدن انتقاد از سیاستهای اسرائیل یا پروژه صهیونیستی به عنوان یهودستیزی است. این امر اغلب شامل استفاده از تعاریف گسترده، مانند تعریف کاری اتحادیه بینالمللی یادبود هولوکاست (IHRA)، برای محو کردن مرز بین تعصب ضد یهود و سخن سیاسی منتقد اسرائیل میشود. این امر متهم را وادار میکند تا در برابر اتهامی جدی از خود دفاع کند.
مشروعیتزدایی از روایت فلسطینی: هَسْبارا در پی آن است که دیدگاه فلسطینی را به عنوان امری ذاتاً متعصب، غیرقابل اعتماد یا مرتبط با تروریسم قاببندی کند. این شامل بیاعتبار کردن شهادتها و گزارشهایی است که اسرائیل را در نقض حقوق بشر مقصر میدانند.
تصویر کردن اسرائیل به عنوان یک قربانی/دموکراسی: یک تمِ اصلی هَسْبارا، نشان دادن اسرائیل به عنوان یک قربانی تحت فشار که دائماً تحت تهدید وجودی است و به عنوان «تنها دموکراسی» در خاورمیانه است. این روایت هدف دارد تا همدلی و حمایت مخاطبان غربی را جلب کرده و انتقاد را به عنوان “حمله به یک دولت دموکراتیک” جا بزند.
اتهامات استاندارد دوگانه: منتقدان آکادمیک اغلب با اتهام «استاندارد دوگانه» روبرو میشوند که اسرائیل را به طور خاص برای انتقاد مورد بررسی قرار میدهند در حالی که مسائل حقوق بشر در دیگر کشورها را نادیده میگیرند (مثلا میگویند «چرا در مورد سوریه ساکتی ولی در مورد اسراییل سخن میگی؟»).
حمله به شخصیت و آزار و اذیت: گروههای حامی صهیونیستی اغلب درگیر نبردهای تهاجمی در شبکههای اجتماعی و کمپینهای تحقیر عمومی میشوند. این تاکتیکها، که میتواند شامل حملات شخصی، فهرستسازی سیاه و تهدید به اقدام قانونی باشد، یک «فضای سرد» ایجاد کرده و خودسانسوری را در میان اساتید و دانشجویانی که از پیامدهای حرفهای میترسند، القا میکند.
مداخله سیاسی و فشار نهادی: تلاشهای هَسْبارا اغلب شامل لابی کردن در نهادهای دانشگاهی برای مداخله سیاسی در فرآیندهای استخدامی، محدودیت بر آزادی بیان آکادمیک، و تصویب سیاستهایی است که گفتمان طرفدار فلسطین را محدود میکند.
کنترل اصطلاحات و روایت: هَسْبارا برای توصیف مناقشه، زبان خاصی را ترویج میکند تا ادراک عمومی را شکل دهد. مانند استفاده از «اداره» به جای «اشغال» اراضی فلسطینی. هدف ایجاد پارامترهای گفتمانی ای که “صحیح” هستند، بیاعتبار کردن دیدگاهها و روایتهای پژوهش محوری است که نتایج آن، خلاف این مساله را نشان میدهد.
مواضع حقوقی دانشگاهها در قبال پروندههای مربوط به ایرانیان
البته لازم به ذکر است که تیم حقوقی دانشگاهها، در مورد ایرانیان، تصمیمات آگاهانهای هم اتخاذ کردهاند. مثلا زمانی که تیمهای حقوقی نتیجه میگیرند که دخالت درمورد دعواهای گروههای مختلف ایرانی ربطی به نهاد آکادمیک ندارد.
منابع: trtworld ،truthout ،cfe ،bdsmovement ،truthout