مهدی شکوهی – با پرویز برادران شکوهی در یک همایش در مونتریال آشنا شدم. شخصیتی بسیار آرام، فروتن و دوست داشتنی. کسی که در کنار فعالیت های حرفه ای به کارهای انسان دوستانه و اجتماعی نیز مشغول است. زمانی که از کتاب تازه منتشر شده خودش برایم گفت از او برای یک مصاحبه حضوری دعوت کردم که ایشان نیز با خوشرویی پذیرفتند. این بود که در یک روز بارانی بهاری در دفتر هدهد به گفتگو با ایشان نشستیم.
از شما دعوت می کنم شاهد این مصاحبه دیدنی و خواندنی باشید:
جناب آقای پرویز برادران شکوهی گرامی سلام. از اینکه وقت خود را در اختیار رسانه هدهد قرار دادید سپاس گزاریم. به عنوان اولین سوال می خواستم از شما خواهش کنم خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
با سلام من هم متقابلا از اينکه مرا به مصاحبه دعوت کرده ايد متشکرم
من پرويز برادران شکوهى متولد تبريز تحصيلات دوره ابتدايى را در دبيرستان تمدن و تحصيلات دوره متوسطه را در دبيرستان فردوسى و در نهايت تحصيلات دانشگاهى را در دانشگاه تبريز، دانشکده فنى به پايان رسانيده ام.
مي توانم بپرسم در چه رشته اى؟
رشته راه و ساختمان.
سپس به همراه خانواده به تهران کوچ کرده و بعد از چند سال دوباره به کانادا کوچ کردم و در رشته برنامه ريزى با کامپيوتر و اتوکد از کالجهاى مونترال فارغ التحصيل شدم، در نهايت تحصيلاتم را در رشته مهندسى ترافيک از دانشکده پلى تکنيک دانشگاه مونترال به پايان بردم.
البته در حاشيه برنامه هاى درسى به فعاليتهاى ورزشى در رشته هاى شطرنج، شنا، اسکى روى اب و اسب سوارى علاقه داشته تمرين مي کردم و در چند مورد هم به مقام اول مسابقات شطرنج رسيده ام .
من از دوستداران طبيعت هستم و الان که بهار است باغبانى و گلکارى مي کنم که البته در برنامه روزانه ام پياده روى و دوچرخه سوارى جاى خود را دارند.
بسیار عالی. از سوابق کاری و مسیرحرفه ای که در زندگی پیش گرفته اید برای ما بیشتر توضیح دهید
بعد از تحصيلات دانشگاهى در ايران نوبت خدمت سربازى است. من اين دوره را با تدريس در مدارس متوسطه کرمانشاه به پايان رسانيده ام سپس با شرکتهاى ساختمانى و در استانهاى مختلف ايران به راه و ساختمان سازى مشغول شدم که مجددا بعد از کوچ به کانادا و اتمام تحصيلات در مونترال در يکى دو تا شرکت خصوصى و نيز شهردارى Kirkland کار مي کردم و بعد از مدتى کار اتونوم نهايتا در يک بنياد نيکوکارى مشغول بکار شدم که تا به امروز ادامه دارد.
به نظر شما مهمترین دلیل موفقیت شما در زندگی چه بوده است؟
بي شک اگر موفقيتى داشته ام بر اساس رضايت مادر و پدرم بوده البته پشتببانى همسرم خانم فارغى و پشتکار خودم نيز در ان تاثير زيادى داشته اند.
آیا در جایی احساس کرده اید که در رسیدن به هدف موفق نبوده اید و شکست را پذیرا شده اید؟ علت انها بیشتر چه بوده است؟
براى من شکست بعنوان ياس معني ندارد بلکه شکست يعنى اندوختن تجريه اى براى رسيدن به موفقيتى ديگر.
بسیار عالی. خوب به کتاب “من” بپردازیم. پیش از هرچیز، چرا “من”؟ چرا این نام را انتخاب کردید؟
قبل از همه بايد بگويم که منظور از انتخاب من، نوشتن بيوگرافى خودم نبوده است.
و نامهاى مختلفى براى کتابم منظور کرده بودم از جمله:
“٢٤ ساعت از زندگى من” يا ” گسترش ذهن” و “خود و خدا” ولى در نهايت اسم “من” را انتخاب کردم زيرا هيچيک به اندازه آن گوياى ارتباط احساسى و ذهنى من با دنياى خارج نبوده و شامل تمام افکار و گفته هايم نمى شدند.
هدف اولیه و مهم شما برای نگاشتن این کتاب چه بود؟ ایا احساس وظیفه بود یا انکه تنها می خواستید از تجربه و دانش خود به دیگران بگویید؟
هدفم بيان آزادانه افکارم بدون دخالت عقايد دگم و بدون تاثير پيش داوريها بوده است.
به نظر می رسد جو کتاب نه تنها برگرفته از تجربه شما باشد بلکه درآن علم و بینش علمی خاصی نیز وجود دارد.آیا موافق هستید؟ اگر بله بیشتر در مورد این سبک نگارش برای ما بگویید.
اين کتاب بر مبناى سؤال نوشته شده است و اين خواننده است که پس از خواندنش تصميم مي گيرد چه اندازه از آن را بپذيرد.
در اين سبک خواننده را دعوت به تماشاى آنچه را که از دريچه ديد خودم مي بينم، مي کنم.
در آن از يک نقطه هندسى فرضى يعنى “هيچ” آغاز و به اوج درک يعنى خدا رسيده ام.
در بيانهاى فلسفى، رياضيات و منطق اجتناب ناپذيرند بنابراين اگاهى حداقلى از رياضيات، خواندن کتاب را ساده تَر خواهد کرد.
من آزموده هاى زندگيم را در تم فلسفى گفته ام درست مانند نواختن موسيقى بدون اطلاع از نوتهاى آن!
کتاب “من” بیشتر چه مخاطبانی را مورد نظر قرار داده اید؟ یعنی در این کتاب بیشتر کدام دسته از انسان ها مخاطب هستند؟
همانگونه که در آغاز کتابم اشاره کرده ام افکار کودکى من مانند رفتار جوجه اردک زشت نوشته هانز کريستين اندرسن بود و بنابراين براى کسانى نوشته شده است که ديگران را پيش داورى ننموده و از تعصب بدور باشند، يا ساده تَر بگويم: تحمل شنيدن عقايد ديگران را داشته باشند.
مي توانيد بگوييد براى چه گروه سنى مناسبتر است؟
شايد براى سنين نوجوانى وجوانى؛ زيرا معمولا در چنين سن هايى جوانان بيشتر خواهان کنکاش ايده هاى نو و مقايسه افکار گوناگون و انتخاب خط فکرى مناسب براى خود هستند البته در سنين بالا اين انتخاب کم و بيش انجام شده و تغييرش سخت تر مي باشد.
مي توانيد به خلاصه اى از فهرست کتاب اشاره کنيد؟
اين کتاب در دو بخش عمده نوشته شده است:
در بخش اول از حواس و زندگى فردى و اجتماعى انسان و ارتباط و پيامش گفته شده است.
در بخش دوم از باورهاى ادمى مانند:
زيبايى و فرق ان با جذابيت، عدل انسانى و عدل مطلق، برد ذهنى، شخصيتهاى بشر، ماده، زمان، مکان و در نهايت از رستاخيز و خود و خدا سخن رفته است.
اگر از من بپرسيد تماشايي ترين منظره از دريچه ديدم براى نمايش به خوانندگان چيست؟ با اطمينان و افتخار خواهم گفت: معرفى خدا
تاکنون چه بازخوردها و نظراتی نسبت به این کتاب از خوانندگان به شما رسیده است؟
من براى جلب خوانندگانى که حوصله کمترى براى نوشته هاى فلسفى دارند، مطالب را در قالب داستان يا روايات نوشته ام ليکن تعدادى از خوانندگان از خواندن مطالب ساده تر اجتناب کرده اند و بر عکس گروهى ديگر از خواندن مطالب سنگين تر امتناع ورزيده اند، بنابراين با اين پس و پيش خواندنها رشته کلام از دستشان خارج شده است، مطالب اين کتاب وقتى قابل هضم خواهد بود که بصورت متوالى و بترتيب خوانده شود.
در بینش و نگرش شما، مهمترین عامل برای زنده نگه داشتن امید در انسان چیست؟
تلاش است به اين معنى که اگر اميد احتمال رخداد واقعه مورد دلخواهمان است با تلاش بيشتر احتمال رخدادن ان واقعه را بيشتر مى کنيم و در نتيجه اميد را نيز مى افزاييم.
آیا فکر میکنید کتاب “من” به رسالت خود برای منتقل کردن انچه شما در ذهن داشته اید رسیده است؟
چنانکه در اخرين پاراگراف کتابم اشاره کرده ام، من موفق به ارسال پيامم شده ام و اميدوارم که خواننده نيز از لابلاى سطور نوشته هايم موفق به دريافت پيامم شود.
آیا کتاب دیگری را نیز در دست تهیه دارید؟
به احتمال زياد اين اولين و اخرين کتابم مى باشد، ولى من دستنوشته اى بنام يادگار نگاشته ام که در ان خاطرات کودکى خود را با زبان محاوره اى ان دوران و بهمراه متن موزيکى اذربايجانى دکلمه کرده ام که به برخى از مراسم و بازيهاى ان زمان اشاره کرده ام که براى همشهريانم خالى از لطف نمى باشد اميدوارم که اين تشويقى براى استفاده بيشتر از کلمات و گرامرزبان مادريم باشد.
با سپاس از شما جناب آقای برادارن شکوهی، چنانچه مطلبی دارید که دوست دارید در پایان مصاحبه به ما و مخاطبان ما بگویید، می توانید بفرمایید.
کتاب “من” را مى توان بصورت کاغذى يا الکترونيکى از انتشارات امريکايى “iUniverse” يا سايت آمازون و نيز از انتشارات “نشر اختر” در ايران تهيه نمود در هر مورد براى جستجو روى سايت بهتر است نام کامل اينجانب ” parviz baradaran shokouhi” تايپ شود.
ضمنا تعداد محدودى کپى الکترونيکى ان جهت اهداء به علاقمندان موجود است که براى تهيه اش و نيز هر نوع سؤال در ارتباط با مطالب کتاب لطفا با ادرس ايميل اينجانب : “mepbsh@gmail.com” تماس بگيريد.
در خاتمه از آقاى شکوهى گرامی و تيم رسانه هدهد نهايت سپاسگزارى را دارم
کامياب باشيد. به امید سلامت و موفقیت برای شما.