بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، در نشست خبری هفتگی خود از احتمال ازسرگیری روابط ایران و کانادا خبر داده است.
قاسمی در پاسخ به سؤالی دربارۀ دیدار وزرای خارجه ایران و کانادا در حاشیۀ نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گفت: “طی ماههای گذشته در سطح کارشناسی مذاکراتی را با توجه به خواست طرفین در کشوری ثالث داشتیم و نهایتاً در حاشیۀ نشست مجمع عمومی سازمان ملل وزرای خارجه دیدار کردند، در ادامه هیئتهای کارشناسی کار را ادامه میدهند و اگر بتوانیم بر مشکلات سیاسی و حقوقی فائق آییم میتواند تحولی در روابط دوجانبه ایجاد شود.”
وی در ادامه افزود: “با توجه به حضور چند صدهزار ایرانی فرهیخته در کانادا حضور کنسولی در کانادا اهمیت دارد. فکر می کنم بنا به جایگاه منطقهای ایران، این موضوع برای کانادا هم مهم است. اما باید صبر کرد تا دید به کجا میانجامد.”
پیشتر در همین رابطه در هدهد خوانده بودید:
سخنگوی وزارت خارجه ایران از برگزاری اولین دور مذاکرات نمایندگان ایران و کانادا در چارچوب روابط دوجانبه در نیویورک خبر داد و افزود:
قطع رابطه مابین دو کشور تصمیم غیرمنطقی دولت قبلی بوده و در شرایط جدید بعد از برجام دولت جدید کانادا آمادگی صریح خود برای اعاده روابط دیپلماتیک را اعلام کرد و نخستین دور گفتگوها در نیویورک بین نمایندگان دو کشور انجام شده است.
سخنگوی وزارت امورخارجه ایران ادامه داد: “ایران اعلام کرده با توجه به تغییر دولت و سیاستهای کانادا ما هم آمادگی داریم در این مسیر حرکت کنیم اما طبعا از سرگیری روابط زمانبر خواهد بود.”
در حدود سه سال پیش، روز جمعه ۷ سپتامبر 2012 ، دولت محافظه کار کانادا در یک اقدام ناگهانی و یکطرفه، کلیه مناسبات خود را با ایران قطع و ضمن تعطیل کردن سفارت خود در تهران تصمیم به بستن سفارت ایران در کانادا نمود. به گفته جان برد، وزیر امورخارجه وقت کانادا، این تصمیم به این علت اتخاذ شده که حکومت ایران از نظر دولت کانادا “اصلی ترین تهدید” برای صلح و امنیت جهانی است. در بیانیه های مختلف و همچنین در وبسایت رسمی دولت کانادا آمده است که “ادامه فعالیتهای اتمی ایران، رفتارهای خصمانه دولت ایران با مردم خود و همچنین کشورهای همسایه از دلایل اتخاذ این تصمیم بوده است . ” همچنین در اولین بیانیه آمده بود که ایران بی اعتنایی خود را به امنیت دیپلماتهای خارجی در این کشور نشان داده و تصریح میکند: “کانادا تحت این شرایط نمیتواند دیپلماتهای خود را در تهران نگاه دارد و روابط دیپلماتیک میان کانادا و ایران به حالت تعلیق درآمده است.”
شاید بد نبود که هم قطاران جناب وزیر خارجه وقت در دولت محافظه کار به ایشان یاد آوری می کردند که رعایت تدبیر و اتخاذ تصمیمات معتدل در حوزه سیاست کارنامه دولتها را در عرصه بین الملل قابل قبول تر و موجه تر جلوه می دهد. اما سؤالی که در ذهن پرسشگر ایجاد می شود اینست که آیا تقلیل و محدود کردن سطح روابط دیپلماتیک از سفیر به کاردار و یا حتی بنا به صلاحدید دولت محافظه کار به پایین ترین سطح نمی توانست جایگزین مناسبتر و مقبولتری برای قطع کامل، ناگهانی و یکطرفه از سوی دولت محافظه کار کانادا باشد؟
به هر حال، تصمیم سیاسی عجیب دولت محافظه کار موجب شد که مشکلات مختلف و آشفتگی های ریز و درشتی گریبان دهها هزار ایرانی تباری را که از خدمات کنسولی سفارت ایران محروم شدند بگیرد. ایرانیانی که برای رفع نیازهای ضروری کنسولی خود شامل امور مربوط به گذرنامه های ایرانی، ثبت احوال صدور شناسنامه نوزاد، تعویض شناسنامه و کارت پایان خدمت، ثبت ازدواج، طلاق، فوت… و تأیید وکالتنامه و مدارک تحصیلی و تعیین تکلیف مشمولین نظام وظیفه که صلاحیت رسیدگی به آنها در خارج از ایران به نمایندگان کنسولی کشور است، مجبور به مکاتبه و یا حتی مراجعه به نمایندگیهای سیاسی ایران در سایر کشورها شدند. به این درد و رنج می توان سوء استفاده دلالان و کلاهبرداران را از این بازار آشفته سیاسی اضافه کرد.
ازمنظر حقوقی و نظامات بین الملل، این وظیفه حقوقدانان کانادایی است که به این سؤال پاسخ دهند: آیا این تصمیم که آثار و تبعات زیانباری را متوجه اتباع کانادایی – ایرانی نموده است می تواند با منشور حقوق اساسی کانادا سازگار باشد؟