اختلال بیشفعالی و نقص توجه (ADHD) میتواند برای بزرگسالانی که سالها با مشکلاتی مثل حواسپرتی، فراموشی و تصمیمات آنی دستوپنجه نرم کردهاند، به روشن شدن بسیاری از مسائل کمک کند. اما تشخیص اختلال بیشفعالی همیشه بهمعنای یک راهحل ساده نیست. درواقع گاهی چالشهای جدیدی ایجاد میکند.
برای «جوزف آکویلینا»، که در ۳۷ سالگی متوجه اختلال بیشفعالی شد، این تشخیص به او کمک کرد تا مسیر زندگیاش را بهتر درک کند. او که سالها تصور میکرد مشکلاتش فقط به دلیل دیسلکسیا (اختلال خوانشپریشی) است، حالا ADHD را نه بهعنوان یک اختلال، بلکه بهعنوان یک تفاوت میبیند.
چرا تعداد تشخیص ADHD در بزرگسالی در حال افزایش است؟
در سالهای اخیر، تشخیص ADHD در میان بزرگسالان رشد قابلتوجهی داشته است. درحالیکه اختلال بیشفعالی معمولاً در کودکی تشخیص داده میشود، بسیاری از افراد تنها زمانی متوجه علائم خود میشوند که زندگیشان با تغییرات بزرگ مثل والد شدن یا تغییر شغل مواجه شود.
«آنت بیورک»، متخصص بهداشت روان، معتقد است زنان، اقلیتهای نژادی و کسانی که بیماریهای دیگری هم دارند، بیشتر با تشخیص دیرهنگام یا اشتباه مواجه میشوند. او میگوید کلیشههای اجتماعی باعث شده که علائم ADHD در زنان و دختران کمتر دیده شود.
افزایش آگاهی در این زمینه کمک کرده تا افراد بیشتری به دنبال تشخیص بروند.
تشخیص ADHD؛ رهایی یا شروع چالشها؟
برای بسیاری از بزرگسالان، تشخیص ADHD مثل کنار رفتن پردهای است که سالها جلوی دیدشان را گرفته بود. مشکلاتی که همیشه احساس میکردند تقصیر خودشان است، حالا معنای دیگری پیدا میکند. آکویلینا میگوید: «این تشخیص به شما اجازه میدهد خودتان را ببخشید و دیگران هم راحتتر شما را درک میکنند.»
اما همیشه این تشخیص ساده نیست. برخی افراد با حسرت یا خشم نسبت به فرصتهای از دسترفته زندگیشان مواجه میشوند. انگ اجتماعی هم چالشی بزرگ است؛ بسیاری از افراد از افشای این تشخیص در محیط کار خودداری میکنند چون نگران قضاوت دیگران هستند.
حتی درمان اختلال بیشفعالی هم خالی از مشکل نیست. داروهای ADHD میتوانند عوارض جانبی مثل تغییرات خلقی یا وابستگی به دارو داشته باشند. همچنین، در دسترس بودن داروها و اختلاف در شیوههای درمانی میان بخشهای خصوصی و عمومی هم مشکلاتی را به وجود آورده است.
چرا درمان فقط با دارو کافی نیست؟
گرچه دارو میتواند نقش مهمی در مدیریت ADHD داشته باشد، اما به تنهایی کافی نیست. افراد مبتلا به اختلال بیشفعالی نیازمند روشهای مکملی مثل درمان شناختی-رفتاری (CBT) هستند.
با این حال، متخصصان هشدار میدهند که این روشها باید متناسب با شرایط ADHD طراحی شوند. در غیر این صورت، میتوانند باعث احساس ناامیدی و بیاثر بودن شوند. برنامههای جامعتری که شامل حمایتهای اجتماعی، آموزش مهارتهای زندگی و درمانهای شغلی هستند، میتوانند راهحل بهتری باشند.
با اینکه ADHD چالشهای خودش را دارد، اما بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال ویژگیهایی مثل خلاقیت و کنجکاوی بیشتری از خود نشان میدهند. اریک مسامور، روانپزشک، میگوید: « ADHDمیتواند باعث موفقیت باشد.»
افرادی مثل آکویلینا نمونهای از این اتفاق هستند. او علاوه بر مربیگری، در زمینه هنر و موسیقی هم فعالیت دارد و تجربههایش را با دیگران به اشتراک میگذارد.
بلاندین فرنچ، محقق ADHD، هم پس از تشخیص این اختلال در خود توانست از فرزندانش که همین اختلال را دارند، حمایت کند و در حرفهی تحقیقاتی خود موفقیتهای چشمگیری به دست آورد.
خطرات تشخیص بیشازحد ADHD
با رشد آگاهی، برخی متخصصان دربارهی تشخیص بیشازحد ADHD هشدار میدهند. تستهای آنلاین ساده و تبلیغات شرکتهای داروسازی گاهی منجر به فرهنگ «تشخیص آسان» شدهاند.
دکتر تیتو موکرجی، روانپزشک بریتانیایی، میگوید این روند میتواند به تشخیص اشتباه و درمانهای غیرضروری منجر شود. او معتقد است تشخیص ADHD باید با دقت و توجه به شرایط فرد انجام شود.
تشخیص ADHD در بزرگسالی میتواند شروعی برای شناخت بهتر خود و مدیریت زندگی باشد. اما این مسیر نیازمند حمایت بیشتر، آگاهی عمیقتر و دسترسی بهتر به خدمات درمانی است.
ADHD فقط یک برچسب نیست؛ فرصتی است برای شناختن تواناییها و کنار آمدن با چالشها. برای پیشرفت در این مسیر، باید افراد مبتلا به اختلال بیشفعالی را بهعنوان انسانهایی با نیازها و استعدادهای خاص ببینیم، نه صرفاً یک تشخیص پزشکی.
رازهایی درباره وسواس فکری که شاید ندانید؛ نشانهها تا درمان
منبع: بیبیسی