جنگ تجاری با آمریکا و ترامپ ما را به خواب زد، اما حالا وقت بیدار شدن است. گزارش تحلیلی از شرایط اقتصاد کانادا
یکسال پس از جنگ تجاری، اقتصاد کانادا شکوفا میشود اما چگونه؟ در این مقاله ما به بخشی از موضوع میپردازیم.
بانکداران مرکزی، سیاستمداران، مذاکره کنندگان تجاری و سایرن ما را مجبور کردند به دنیایی بسیار متفاوت از آنچه نیاز داشتیم برسیم.
برای شروع برمیگردیم به شهر «وایتبای» در انتاریو در حدود سال 1970 جمعیت این شهر در آن زمان 25 هزار نفر بود و 70درصد نسبت به یک دهه قبل افزایش یافته بود.
در آن زمان صنابع خودروسازی کانادا به لطف توافق بزرگ تجاری «لستر پیرسون»، نخست وزیر کانادا با ایالات متحده در سال 1965 رونق گرفته بودند.
این مقطع زمانی، مقطع خوبی بود در باشگاه «کرلینگ» کسی که گوی در دستش بود خوب میدانست آنرا چطور بچرخاند.
او در دهه بعد گفت، این چرخش آشنا و تا حدی با سرعت متوسط بود.
در آهنگ Raindrops Keep Fallin’ On My Head ، برای زمان مرگ او میگوید:
«من هرگز باران را با شکایت متوقف نمیکنم چراکه من آزاد هستم. هیچ چیز مرا ناراحت نمیکند. من همیشه کار میکنم.»
این فرد «استفان پولوز» بود. کسی که توانست با اعتماد به نفس خودش، نقاط اقتصادی کانادا را شناسایی کرده و پس از 4 دهه در زمانی خوب بر مسند بانک مرکزی کانادا بنشیند.
بحران مالی و رکود بزرگ مالی جهان (رکود کلی اقتصادی در بازارهای جهانی در اواخر سالهای دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰) همه چیز را برهم زده بود اما محرک های مالی و نرخ بهره نزدیک به صفر موجب افزایش تقاضای داخلی شده است.
اکنون چند سال از رکود اقتصاد کانادا می گذرد و وقت آن رسیده بود که همه چیز به حالت عادی بازگردد.
«استفان پولوز»، 6 ژوئن 2013 ، در اولین حضور دولتی خود در بانک مرکزی آینده اقتصاد کشور را این گونه پیش بینی کرد و گفت: تقاضای خارجی بازسازی، صادرات تقویت، اعتماد به نفس اقتصاد بهبود، تعداد شرکتها و حجم سرمایه گذاریها افزایش، شرکتهای موجود گسترش و شرکتهای جدید نیز ایجاد میشوند.
او با تاکید بر اینکه این روند ادامه دارد اظهار داشت: بانک مرکزی انتظار دارد و پیش بینی میکند روند رو به رشد تقاضاهای خارجی به افزایش اعتماد به نفس صادرکنندگان کانادایی منجر شود. این موضوع برای شرکتهای کانادایی خیلی مهم است سرمایه در گردششان در مسیر تولید قرار گیرد و منجر به افزایش تولیداتشان شود.
اما این بهبود کند و آهسته نبود
میزان صادرات کانادا پس از دوسال که روی رقم 470 میلیارد دلار متوقف شده بود در سه ماهه دوم سال 2007 به حدود 590 میلیارد دلار رسید.
تا نیمه نخست سال 2014 میزان صادرات کشور به مقداری رسید که قبل از وقوع بحران بود.یک آمار جدید نشان میدهد تاچه حد «رکود بزرگ» روحیه کارآفرینی را در کانادا خرد کرده بود.
از ابتدای 2004 تا پایان 2008 ، رشد سالانه و فصلی کانادا 2.3 درصد بود.
در سال 2009 اساسا رشد اقتصاد کشور متوقف شد. «پولوز» معتقد بود علت این امر عدم صادرات کافی و تقاضای پایین جهانی است.
ریزش شدید قیمت نفت در سال پایان 2014 و اوایل 2015 نیز وضع را بدتر کرد.
اما DJ-booth سابق «وایتبای» میدانست چکار کند و چگونه با این مسئله روبرو شود.
بانک مرکزی کانادا پیش از سقوط اقتصادی، قیمت کالاها را پیش بینی کرده بود.
در سال 2015 نرخ پایه بهره دوباره به 0.5 درصد، نرخ دوران بحران رسید. وقتی «ترامپ» در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیروز شد، دور جدید رقابتهای «پولوز» شروع شد.
در آن زمان قرار دادن تعرفه برای کالاهای کانادایی ضربهای سنگین بر اقتصاد و صادرات کانادا بود.
وضع کردن تعرف برای صادرات چوب، حمله به بمباردیر، تهدید تعرفههای خودرو و آلومینیوم، بازسازی توافقنامه نفتا و … واقعا کانادا را در شرایط سختی قرار داد.
(اما 2018 برای کانادا سال تغییر بود) کانادا پس از چند دهه برای اولین بار دنبال بازارهایی جدید در آسیا و اروپا رفت.
حقیقت تلخی بود که بپذیریم تجارت اقتصاد کانادا با کشورهای کمی در تماس است که انگلیسی زبان نیستند.
وزارت امور خارجه نیز طی هفته جاری گزارشی را به مطبوعات داد که نشان میداد تنها 7 درصد شرکتهای کوچک از تجارت کانادا با اتحادیه اروپا خبر دارد و بیش از نیمی از آنها کوچترین اطلاعی از این موضوع ندارد.
و در نهایت اینکه جنگ تجاری با امریکا و ترامپ ما را به خواب زده بود، اما حالا وقت بیدار شدن است.
منبع: فاینانشیال پست