داستان مرموز جعبه پاندورا یکی از افسانههای بیشمار اساطیر یونان است. این افسانه در فرهنگها و امپراتوریهای مختلف رخنه کرده است. این افسانه یونان باستان از کنجکاوی سیریناپذیر، پیامدهای پیشبینینشده و روح تسلیمناپذیر امید میگوید که حتی حالا هم گواهی بر سرنوشت انسان و انسانیت خواهد بود. اما جعبه پاندورا از کجا آمده و چه داستان مرموزی آن را انقدر مشهور کرده است؟
داستان ما با روایت جسورانه یک تایتان به نام «پرومته» آغاز میشود. این شخصیت با اهدای هدیه آتش به بشریت خدایان را به چالش کشید. البته که این اقدام منحصر به فرد او راه را برای تمدن، پیشرفت و روشنگری هموار کرد، اما مخالفت زئوس، پروردگار آسمان و خدای اصلی پانتئون یونان، را برانگیخت. به همین ترتیب هم زئوس برای گرفتن انتقام از پرومته حکم کرد تا هرمس نخستین انسان زن را بسازد.
آتنا لباسهای نقرهای زیبا بر تن اون بپوشاند. هفائستوس گیاهان و حیوانات را به خدمت او درآورد. آفرودیت شکوه و زیبایی بر او ارزانی دارد. اپیمتئوس، برادر پرومته، عاشق پاندورا شد و با او ازدواج کرد. زئوس به عنوان هدیهی این عروسی فرخنده جعبهای به پاندورا هدیه داد و امر کرد که جعبه را هیچگاه باز نکند. این جعبه سرشار از بلاها و مصیبتهای بیشماری بود که قرار بود تمام بشریت را با خود درگیر کند. اما حس کنجکاوی پاندورا در نهایت بر او فائق آمد. در نهایت جعبه را باز کرد و همین سیلی از بلاها را بر جهان جاری کرد.
با این حال، در افسانهها آمده است که همهی ارواح درون جعبه پاندورا پلید نبودند. مهمترین موجود درون جعبه «امید» بود که فرصت نکرد از جعبه بگریزد و در آن باقی ماند.
ماهیت پیچیده کنجکاوی انسان
این داستان در نگاه اول ممکن است یک هشدار سرراست برای غلبه بر کنجکاوی به نظر برسد. با این حال، لایههای عمیقتری که در این روایت به چشم میخورد آن را به یکی از افسانههای آموزنده یونان باستان تبدیل کرده است.
تاریخ بشر گواه میدهد که کنجکاوی همواره مشعل راهنمای ما بوده و باعث پیشرفتمان شده است. با این حال، اینطور که پیداست، ما با هر گامی که به سوی ناشناختهها بر میداریم، با جعبه پاندورا ساخته خودمان روبرو میشویم. مثال عینی این مسئله هم شکافتن اتم است. که در عین انرژی بیحد و حصری که داشت، بشریت را یک قدم به نابودی کامل در اثر بمب اتم نزدیکتر کرد.
اما چرا امید همچنان در جعبه پاندورا باقی ماند؟
عدم فرار امید از جعبه پاندروا یکی از عناصر اصلی داستان است که هنوز هم به عنوان معماییترین بخش آن خوانده میشود. آیا نگه داشتن امید یک عمل رحمانی از سوی خدایان بود که تضمین میکرد بشریت با استفاده از آن قرار است برای زخمهای ناشی از شرارتهای جعبه پاندروا مرهمی داشته باشد؟ یا یک عمل کاملا بیرحمانه بود که با واسطه آن به انسانها توانی برای تحمل رنجها و ناپایداریهای زندگی میداد و او را در یک چرخه پایانناپذیر درگیر میکرد؟
پاسخ این سوال به عنوان خواننده این داستان به خود شما بستگی دارد. با این حال، امید همواره همراه دیرینه روح انسان بوده که در تار و پود وجود ما دمیده شده است. امید به ما کمک میکند تا از پس ناملایمات زندگی، تحولات اجتماعی یا چالشهای وجودی بربیاییم. همچنین مسیر درست را پیدا کنیم. اما چه چیزی ما را وادار میکند که دائما در جستجوی امید باشیم؟
از دیدگاه تکاملی، امید احتمالا یک مکانیسم بقا است. اجداد ماقبل تاریخ ما هر روز با انبوهی از چالشها مانند تهدیدات غارتگرانه و کمبود دائمی غذا مواجه بودند. همین امید بود که باعث شد این افراد به جای تسلیم شدن، با پشتکار بیشتر از تمام پستیها و بلندیهای زندگی خود عبور کنند. در نهایت خودشان را با شرایط سازگار کنند.
به علاوه، امید از دیدگاه روانشناختی یک سد محافظ در برابر احساس درماندگی است که به ما کمک میکند تا با ناملایمات زندگی کنار بیاییم و در نهایت به رستگاری و بهبود برسیم.
جعبه پاندورا در عصر مدرن
با این حال، افسانه جعبه پاندورا حتی در فرهنگ معاصر هم جای خاص خودش را پیدا کرده است. حتی به یکی از اصطلاحات فرهنگ مدرن تبدیل شده است. اصطلاح «باز کردن جعبه پاندورا» از همین افسانه گرفته شده است. این اصطلاح به انجام یا شروع کاری که باعث مشکلات پیشبینی نشده زیادی میشود، اشاره دارد. به عبارت دیگر، جعبه پاندورا استعاره از چیزی است که باعث مشکلات یا بدبختیهای بزرگ میشود. اما امیدواری را نیز در خود جای میدهد. بهطور نمادین، این جعبه نمایانگر کنجکاوی و میل به دانش است که میتواند منجر به پیامدهای منفی و نتایج مثبت شود. بدیهای درون جعبه را میتوان به عنوان چالشها و مشکلات زندگی در نظر گرفت. در حالی که امید نشان دهنده خوشبینی و انعطافپذیری برای غلبه بر آن چالشها است.
یکی از مثالهای جعبه جعبه پاندورا در عصر تکنولوژی محور ما برنامه یا نرمافزارهای فضای مجازی است. یعنی همان کاربرانی که با طراحی شیک و وعده محتوای دیجیتال ناشناخته فریب خورده و در نهایت با رگباری از دادهها و اطلاعات بیش از حد مواجه میشوند و موجی از رنج و ناراحتی را تجربه میکنند.
کلام آخر
با این حال، چیزی که افسانه جعبه پاندورا را به عصر مدرن ما مرتبط میکند، تصویر واضح ضعفها و نقاط انسانهاست. این روایت در واقع نشانگر تلاش بیپایان ما برای کسب دانش و پیامدهای جبرانناپذیری است که به همراه دارد. اما امید چیزی است که ما را حتی در تاریکترین لحظات زندگی هم نگه میدارد. حتی ما ر رو به جلو حرکت میدهد تا با پستیها و بلندیهای زندگی مقابله کنیم. ما انسانها باید این داستان آموزنده را برای نسلهای پیش روی خود تعریف کنیم.
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: ساینس