هوش و باهوش بودن ممکن است برای بسیاری از افراد تعریف متفاوتی داشته باشد. اما روانشناسان از زمانی که روانشناسی برای اولین بار در اواخر دهه ۱۸۰۰ به عنوان یک رشته علمی شناخته شد، همواره در تلاش بودهاند تا برای سنجش هوش یک معیار مشخص را تعریف کنند. همین باعث شد تا نظریههای مختلفی درباره هوش پدید بیاید که یکی از این نظریهها هوش عملی استرنبرگ است. اما همگی در نهایت بر این باور بودند که افراد مختلف تنها یک معیار هوشمندی ندارند و در واقع در زمینههای مختلف، از میزان خاصی از هوش برخوردارند.
یکی از نظریههایی که در این بین به شدت مورد توجه قرار گرفت، نظریه هوش استرنبرگ یا هوش سهگانه بود که توسط «رابرت جی استرنبرگ»، استاد دانشگاه کرنل، ارائه شد.
بر اساس نظریه استرنبرگ، هوش دارای سه جنبه تحلیلی، خلاقانه و عملی است:
هوش تحلیلی
هوش تحلیلی زمانی دخیل است که مؤلفههای هوش برای تجزیهوتحلیل، ارزیابی، قضاوت یا مقایسه و تضاد به کار رود. معمولاً هوش تحلیلی در برخورد با انواع نسبتاً آشنا از مسائل درگیر است که در آن قضاوتهای انجامشده ماهیت نسبتاً انتزاعی دارند. جالب است بدانید که اغلب مهارتهایی که افراد در مدرسه میآموزند مربوط به این جنبه از هوش استرنبرگ است.
هوش خلاق
استرنبرگ برای درک عمیق مفهوم هوش خلاق با تاد لوبارت همکاری کرد تا بتواند از این کلمه معنای دقیقی را تعریف کند. به همین ترتیب هم آنها از شصت و سه نفر خواستند تا محتواهای متفاوتی را در زمینه نوشتن، هنر، تبلیغات و علم خلق کنند. برای مثال، در بخش نوشتن از آنها خواسته میشد که داستانهای بسیار کوتاهی بنویسند. در بخش هنر از شرکتکنندگان خواسته شد تا ترکیبات هنری با عناوینی مانند آغاز زمان یا زمین از دیدگاه یک حشره تولید کنند.
شرکتکنندگان در هر دامنه دو محصول را ایجاد کردند. اما رابرت استرنبرگ و لوبارت دریافتند که خلاقیت تقریباً همیشه مختص به یک حوزه خاص است. به عبارت دیگر، اغلب مردم در برخی حوزهها خلاق هستند، اما این امر در مورد همه صدق نمیکند. آنها همچنین دریافتند که همبستگی خلاقیت با آزمونهای توانایی معمولی متوسط است. این امر نشان میدهد که آزمونهای هوش خلاق، مهارتهایی را اندازهگیری میکنند که تا حد زیادی با آزمونهای هوش مرسوم متفاوت است.
هوش عملی
هوش عملی شامل استفاده افراد از تواناییهای خود برای انواع مشکلاتی است که در زندگی روزمره خود مانند مشکلات منزل یا محل کار با آنها مواجه هستند. بسیاری از فعالیتهای استرنبرگ و همکارانش در زمینه هوش عملی بر مفهوم دانش ضمنی متمرکز شده است. آنها این ساختار را بهعنوان مواردی تعریف کردهاند که فرد باید از آنان آگاهی داشته باشد. اغلب این موارد بهصورت شفاهی و کلامی بیان نمیشود و بهطور صریح به افراد آموزش داده نمیشود.
برای درک بیشتر هوش عملی کافی است فرض کنید که در ارتباط با دوستان یا فامیل خود، طرف مقابلتان شما را مسخره میکند و یا احساساتتان را خدشهدار میکند؛ هیچ یک از ما در محیط آموزشی یاد نمیگیریم که در هرگونه مشکل اجتماعی چگونه رفتار کنیم و به همین دلیل هم پوششدهی تمام این موارد تا حدی غیرممکن است. اما در صورتی که بتوانیم به خوبی از خود دفاع کنیم و خواستههای خودمان را بهصورت منطقی بازگو کنیم، از هوش عملی برخوردار خواهیم بود.
هوش عملی یکی از ضروریترین هوشهای افراد برای بازاریابی و فروش است؛ برای مثال، بازاریابان باید بتوانند برای پشتیبانی مناسب از کسبوکار خود در برابر سؤالهای مختلف مشتریان پاسخهایی قانعکننده ارائه دهند. طبیعتاً آگاهی از تمامی سؤالاتی که به ذهن مصرفکنندگان خطور میکند، امکانپذیر نیست؛ اما بازاریابان باید توانایی پاسخگویی مناسب حتی برای سؤالاتی که از آن آگاهی کاملی ندارند، داشته باشند.
جالب است بدانید که به گفتهی استرنبرگ و همکارانش هوش عملی همانطور که در دانش ضمنی مجسم میشود؛ با کسب تجربه افزایش مییابد. مهمترین نکته در هوش عملی این است که فرد چگونه از تجربه سود میبرد و یا از آن یاد میگیرد و تنها کسب تجربه کافی نیست. در حقیقت، همانطور که گفته شد بررسی تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی پیشروی زندگی افراد کافی نیست. ممکن است از خودتان بپرسید که در این صورت راهحل چیست؟ پاسخ این است که افراد دارای هوش عملی توانایی تعمیم و بسط یک چالش به موقعیتهای مشابه را دارند و میتوانند از تجربیات کسبشده خود در موقعیتهای مشابه نیز بهره ببرند. با این حال، توجه داشته باشید که میزان بهرهوری افراد از این هوش با یکدیگر متفاوت است.
کلام آخر
استرنبرگ در نهایت به افرادی که دوست دارند هوش خودشان را بسنجند توصیه میکند که از تست هوش سهگانهی استرنبرگ استفاده کنند. این تست یکی از جایگزینهای تست SAT است که برای گرفتن پذیرش در کالج یا مراکز معتبر آموزشی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. استرنبرگ همچنین بر این باور است که متصور شدن یک مفهوم واحد و یگانه برای هوش یک کار کاملا احمقانه است و باید با هوشهای چندگانه جایگزین شود. شما میتوانید با تقویت مهارتهایی مانند هوش عملی به خودتان کمک کنید تا با مشکلات و چالشهای زندگی امروزی مقابله کنید و همین هم شما را در برابر هر شرایطی استوار خواهد کرد. بنابراین، سعی کنید تقویت هوش عملی خود را در اولویت قرار دهید تا مسیر موفقیت را برای خود و اطرافیانتان هموار کنید.
کدامیک خلاقتر است؟ هوش مصنوعی یا ذهن انسان؟
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: آردی