در دل شهرستان «رِنفرو» در شرق انتاریو، بقایای شهری متروکه به نام بالاکلاوا همچون یادگاری خاموش از روزگار شکوه صنعت چوب کانادا ایستاده است؛ شهری که بهزودی ممکن است برای همیشه از نقشه محو شود. زمانی در قرن نوزدهم، شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو یکی از پرجنبوجوشترین مراکز تولید چوب در استان بود. اما امروز تنها سایههایی پوسیده از آن دوران باقی مانده است. ساختمانهای در حال فرو ریختن، ماشینآلات زنگزده، و سکوتی که بر خیابانهای خالیاش سنگینی میکند.
شکوه روزهای اولیه شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو
بر اساس گزارش مجله Reader’s Digest Canada، شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو در دهه ۱۸۵۰ میلادی شکل گرفت. زمانی که صنعت چوب انتاریو در اوج رونق خود بود. موقعیت جغرافیایی این منطقه، با انبوهی از جنگلهای کاج و صنوبر پیرامونش، آن را به مکانی عالی برای راهاندازی کارخانههای چوببری تبدیل کرده بود. در آن دوران، کارگاه اصلی شهر یعنی آسیاب چوببُری بالاکلاوا تا یک میلیون فوت مکعب چوب در هفته تولید میکرد. رقمی باور نکردنی که جایگاه این شهر کوچک را در اقتصاد انتاریو تثبیت نمود.
نخست این آسیاب با نیروی آب رودخانهی محلی کار میکرد، اما بعدها با پیشرفت فناوری، به سیستم بخار مجهز شد تا بازدهی آن افزایش یابد. هر سوت بخار که در سپیدهدم صبح از کارخانه شنیده میشد، نشانه آغاز روزی پرتلاش برای دهها کارگر و خانوادههایشان بود.
بالاکلاوا در دوران اوج خود، حدود ۷۰ نفر ساکن داشت. شهری کوچک اما پر جنبوجوش بود. همچنین با یک فروشگاه عمومی، کارگاه آهنگری، پستخانه، هتل و چند خانه چوبی که در حاشیه جاده اصلی شهر صف کشیده بودند. در غروبها صدای موسیقی و گفتوگو از هتل محلی به گوش میرسید و بوی تازه چوبِ بریدهشده فضا را پر میکرد. شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو نهتنها محل زندگی کارگران، بلکه بخشی از روح صنعت چوب انتاریو محسوب میشد. قلب تپندهای که برای چندین دهه هزاران تن چوب روانه سایر شهرها میکرد.
آغاز افول و خاموشی
اما همانند بسیاری از شهرهای صنعتی کوچک، موفقیت بالاکلاوا نیز جاودانه نبود. در ابتدای قرن بیستم، جنگلهای اطراف پس از سالها بهرهبرداری بیرویه کمکم تهی از چوبهای مرغوب شدند. منابع طبیعی رو به کاهش رفت و سوددهی کارخانهها کمتر شد. کمبود مواد اولیه باعث کاهش فرصتهای شغلی و مهاجرت تدریجی مردم شد. خانهها یکی پس از دیگری خالی ماندند و صدای چرخهای ارّه جای خود را به سکوت داد.
در دهه ۱۹۲۰، بحران دیگری نیز دامنگیر شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو شد. آسیاب اصلی متهم به نقض قوانین حفظ منابع آبی گردید؛ چون گفته میشد آب رودخانه را بیش از اندازه مصرف میکند و به محیط زیست منطقه آسیب میزند. این رسوایی قانونی ضربهی مهلکی به اعتبار شهر وارد کرد و روند سقوط بالاکلاوا را سرعت بخشید.
تا دهه ۱۹۵۰، دیگر تقریباً کسی در این شهر زندگی نمیکرد. خیابانها خلوت بودند و ساختمانهای چوبی در اثر باران، برف و سالها بیتوجهی شروع به فروپاشی کردند. فروشگاه عمومی شهر، که روزگاری مرکز تجمع اهالی بود، در سال ۲۰۱۴ فرو ریخت و اکنون تنها تودهای از چوبهای پوسیده میان علفهای بلند است. طبیعت کمکم کنترل شهر را به دست گرفت. پیچکها بر دیوارهای قدیمی خزیدهاند و قارچها بر چوبهای مرطوب رشد کردهاند.
امروز، تنها چند بنا باقی ماندهاند ــ یا بهتر بگوییم، سایههایی از بناهایی که زمانی نماد حیات بودند. این بقایا همانند خاطراتی فرسودهاند که در برابر گذر زمان ایستادهاند، اما هر فصل زمستان بخشی از آنها را بیشتر میبلعد.
مقصد رازآلود کاوشگران و عکاسان
شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو با وجود دههها متروکه بودن، هنوز جذابیتی عجیب برای عکاسان و دوستداران مکانهای متروکه دارد. بسیاری از جستجوگران شهری هر سال به سوی آن میروند تا از نزدیک شاهد زیبایی وهمآور این شهر فراموششده باشند. نور طلایی غروب که از پنجرههای شکسته آسیاب نفوذ میکند، منظرهای فراواقعی میسازد؛ گویی زمان در این نقطه متوقف شده است.
اما بزرگترین سازه باقیمانده، یعنی همان کارخانه چوببُری هنوز مالک خصوصی دارد. به دلیل مشکلات مربوط به ورود غیرمجاز بازدیدکنندگان، خبرهایی وجود دارد که ممکن است مالک تصمیم به تخریب کامل آن بگیرد. اگر این اتفاق رخ دهد، آخرین نشانه ملموس از دوران صنعتی بالاکلاوا نیز از میان خواهد رفت.
عکاسان محلی هشدار میدهند که وضعیت سازهها بسیار خطرناک است. کفها پوسیده، سقفها در آستانه فرو ریختن و بسیاری از دیوارها از ظاهر ایمن خود فقط تصویری دلفریب دارند. بازدیدکنندگان هرچند مشتاق هستند تا این شهر را از نزدیک ببینند، باید با احتیاط کامل وارد منطقه شوند و از نزدیک شدن زیاد به ساختمانها خودداری کنند.
آخرين فرصت برای ديدن گذشته زنده شهر ارواح در انتاریو
امروزه شهر ارواح بالاکلاوا انتاریو برای بسیاری به نمادی از گذر زمان در انتاریو تبدیل شده است؛ شهری که داستان پیدایش، شکوه و افول بخشی از تاریخ اقتصادی کانادا را در خود دارد. این شهر نه فقط برای علاقهمندان به تاریخ، بلکه برای سفردوستان و طبیعتگردان نیز جاذبهای متفاوت است. مسیرهای جنگلی اطراف، در پاییز با رنگهای نارنجی و طلایی درختان پوشیده میشود و بازدید از این محوطه حس ورود به فیلمی تاریخی را القا میکند.
اگر روزی برنامه سفر به شهرستان «رِنفرو» در شرق انتاریو دارید، بازدید از بالاکلاوا میتواند یکی از فراموشنشدنیترین توقفهای شما باشد — اما باید به یاد داشته باشید که شاید زمان زیادی برای دیدن آن باقی نمانده باشد. هر زمستان، سقفها و دیوارهای چوبیاش اندکی بیشتر فرو میریزند، و شاید روزی نام این شهر تنها در کتابهای تاریخ باقی بماند؛ یادگاری از دورانی که صدای ارّه و بخار موتور، زندگی را در میان جنگلهای انتاریو به جریان انداخته بود.
منبع: ویلیج

