پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا یک تغییر سیاسی شگرف است؛ حزبی که تنها چند ماه پیش به طور گسترده مرده و دفن شده تلقی میشد، اکنون در صدر قرار گرفته است. پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا، در کنار نقش ترامپ در انتخابات کانادا و واکنشهای گسترده ضد ترامپ، به نوعی راه را برای بازگشت لیبرالها به قدرت هموار کرده است. هرچند هنوز مشخص نیست که آیا این حزب، که در حدود یک دهه اخیر در قدرت بوده، قادر به کسب اکثریت در پارلمان خواهد بود یا خیر.
در هر صورت، نخست وزیر آینده با چالشهای بزرگی رو به روست که یکی از بزرگترین آنها تفرقه و تقسیمات داخلی در کشور است. این اختلافات نه تنها در طی کمپین انتخاباتی آشکار شد، بلکه به طور بالقوه میتواند بر ثبات آینده سیاسی کانادا تأثیرگذار باشد. در این مقاله به بررسی دلایل برد حزب لیبرال و باخت حزب محافظهکار خواهیم پرداخت و عواملی را که باعث شکلگیری این نتیجه شدند، تحلیل خواهیم کرد.
۱. تهدیدات ترامپ به مسالهای تعیینکننده تبدیل شد
شکی نیست که نقش ترامپ در انتخابات کانادا و تهدیدات او که حاکمیت کشور را تضعیف میکند، در این انتخابات بیتاثیر نبوده است. این تهدیدات ناگهان مسائلی مانند رهبری و بقای اقتصادی کانادا را به مسائلی تعیینکننده در کمپین تبدیل کرد. مارک کارنی، رهبر حزب لیبرال، توانست از این وضعیت به نفع خود استفاده کند و نه تنها در رقابت با رقیب اصلی خود، پیر پیولیور از حزب محافظهکار، بلکه در مقابل تهدیدات ترامپ نیز دست بالا را داشت.
کارنی بارها در سخنرانیها و در جریان مبارزات انتخاباتی خود هشدار داد که کانادا در یک لحظه بحرانی قرار دارد. همچنین ترامپ در تلاش است تا کشور را تحت سلطه خود درآورد. او اعلام کرد که رابطه قدیمی و سنتی با آمریکا «تمام شده» است و قصد دارد پس از انتخابات، مذاکرات برای شکلدادن به یک رابطه جدید اقتصادی و امنیتی با ایالات متحده را آغاز کند.
در همین راستا، «کوین اولری»، تاجر کانادایی نزدیک به ترامپ که پیشتر برای رهبری حزب محافظهکار نامزد شده بود، اذعان کرد که این استراتژی کمپین مارک کارنی در مقابله با ترامپ بسیار موفق بوده است.
۲. شروعی خیرهکننده برای یک تازهوارد سیاسی
در آغاز سال، مارک کارنی یک بانکدار سابق بانک مرکزی بود که هیچ تجربهای به عنوان سیاستمدار نداشت. در اواسط ماه مارس، او به عنوان نخستوزیر سوگند یاد کرد؛ اولین نخستوزیری که پیش از آن هیچگاه به عنوان مقام دولتی انتخاب نشده بود. پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا، باعث شد که او به عنوان یکی از بزرگترین امیدهای سیاسی کانادا شناخته شود.
اکنون، مارک کارنی به عنوان اولین مبارز انتخاباتی با رایدهندگان کانادایی روبرو شده است. همچنین توانسته یک کرسی در منطقه اتاوا را در مجلس عوام به دست آورد. این موفقیت به حزب او کمک کرد تا به پیروزی غیرمنتظرهای دست یابد.
همچنین، اعلام تعرفه واردات خودروهای خارجی توسط ترامپ در اواخر ماه مارس، فرصتی مناسب را برای کارنی فراهم آورد. او توانست از این فرصت استفاده کند و به طور علنی برای حفظ سمت خود در مقام نخستوزیری تلاش کند. کارنی موفق شد از این مسیر فاصله بگیرد و تماسهایی با رئیسجمهور آمریکا برقرار کرده و با وزرای کابینه ایالات متحده ملاقات کند. این رویکرد سیاسی، در کنار نقش ترامپ در انتخابات کانادا، به شدت بر روند رقابتها تأثیر گذاشت.
۳. محافظهکاران به پیروزیهایی دست یافتند اما همچنان شکست خوردند
در این انتخابات، محافظهکاران به دستاوردهای چشمگیری رسیدند که در نگاه اول میتوانست به معنای موفقیت باشد. در سال ۲۰۱۱، آنها با ۳۹.۶٪ آرا موفق به کسب اکثریت شدند. همچنین این بار طبق گزارش کمیسیون انتخابات کانادا، رهبر حزب محافظهکار، پیر پویلیور، در مسیر شکستن این رکورد با تقریبا ۴۱.۶٪ آرا قرار داشت. این پیشرفت در آرا، طبق نظرسنجیها، به معنای پیروزی برای محافظهکاران به نظر میرسید.
همچنین، محافظهکاران پویلیور توانستند به دستاوردهای قابل توجهی در کرسیها دست یابند. پیشبینیها نشان میدهند که آنها در حال حاضر ۱۴۹ کرسی کسب کردهاند، که در مقایسه با ۱۲۰ کرسی در زمان انحلال، افزایش قابل توجهی دارد. با این حال، این پیروزیها نتوانستند برای آنها به معنای کسب اکثریت در مجلس باشد.
آرای مترقیان که حول حزب لیبرالها متمرکز شده بود، باعث شد که با وجود افزایش قابل توجه آرا برای محافظهکاران، این تعداد آرا همچنان کافی نباشد. در نهایت، این یک شکست تلخ برای حزب محافظهکار خواهد بود که تنها چند ماه پیش مسیر روشنی برای پیروزی داشتند. اکنون، پس از چندین شکست انتخاباتی، آنها باید به دنبال راهی برای پیشرفت در آینده باشند.
۴. با پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا، اختلافات آشکار شد
نتایج انتخابات فدرال کانادا اختلافات سیاسی و اجتماعی در این کشور را برجسته کرده است که ممکن است برای مارک کارنی، نخستوزیر منتخب، چالشهای بزرگی ایجاد کند. یکی از مسائل مهم، حمایت از لیبرالها در استانهای آلبرتا و ساسکاچوان است که به دلیل منابع غنی نفت و گاز، مدتهاست احساس بیگانگی از مرکز قدرت در اتاوا در آنجا وجود دارد. این استانها به طور قابل توجهی از حمایت لیبرالها کنار گذاشته شدهاند. موضوعی که میتواند به بحران وحدت ملی منجر شود.
قبل از انتخابات، برخی از تحلیلگران هشدار میدادند که پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا در یک دوره دیگر، این شکافها را عمیقتر خواهد کرد. در همین راستا، نظرسنجیها نشان دادهاند که حمایت از حزب محافظهکار در میان جوانان افزایش یافته است. به طور خاص، یک نظرسنجی در تاریخ ۲۵ آوریل نشان داد که حمایت از محافظهکاران در میان افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله به ۴۴ درصد افزایش یافته است. در حالی که حمایت از لیبرالها به ۳۱.۲ درصد کاهش پیدا کرده است. این شکاف به ویژه در میان مردان جوان پررنگتر بود.
از سوی دیگر، نظرسنجیهای آباکوس دیتا نشان میدهند که آرای نسلها در مورد سیاستهای ترامپ و نگرانیهای ناشی از آن، تأثیر زیادی در انتخابات داشته است. حدود ۱۸ درصد از افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله نگرانیهایی در مورد ترامپ دارند، در حالی که این رقم برای افراد بالای ۶۰ سال به ۴۵ درصد رسیده است. این تفاوتها نشاندهنده دو قطبی شدن مسائل بین نسلها و تمایلات سیاسی در کانادا است.
۵. فروپاشی حزب NDP با پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا
با پیروزی لیبرال ها در انتخابات کانادا، احزاب سیاسی کوچکتر در کانادا به شدت ضربه خوردند. زیرا بسیاری از رایدهندگان ترجیح دادند که آرای خود را به حزب لیبرال یا حزب محافظهکار اختصاص دهند. این روند به ویژه برای حزب چپگرای دموکراتهای جدید (NDP) که در انتخابات قبلی ۱۸ درصد از آرا را کسب کرده بود، یک شکست سنگین بود. در این دوره، حزب NDP تنها ۶ درصد از آرای شمارش شده را به دست آورده است.
رهبر حزب NDP، جاگمیت سینگ، که برای مدت نزدیک به هشت سال رهبری این حزب را بر عهده داشته است، در این انتخابات حوزه انتخابیه خود در بریتیش کلمبیا را از دست داد و اعلام کرد که به دلیل این شکست، قصد کنارهگیری از رهبری را دارد. او با اشاره به وضعیت حزبی که تحت رهبریاش به شدت کاهش محبوبیت پیدا کرده، گفت: «میدانم امشب شب ناامیدکنندهای برای دموکراتهای جدید است. ما فقط در صورتی شکست میخوریم که دست از مبارزه برداریم.»
در نظام سیاسی کانادا که برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر دوحزبی نیست، احزاب کوچکتر همچنان در پارلمان نقش مهمی ایفا میکنند. حتی با وجود شکست حزب NDP، این احزاب همچنان در برخی مناطق توانستهاند نقش اپوزیسیون رسمی را در مجلس عوام به دست آورند. همچنان، وجود حزبهایی مانند NDP و بلوک کبکوا در برخی مناطق موجب حفظ تنوع سیاسی در کشور شده است.
منبع: بیبیسی