«مویا سارنر»، روانشناس سرویس بهداشت ملی NHS، با بررسی تجربیات افراد مختلف در روابط عاطفی، به مفهومی جدید به نام «طلاقی شدن» اشاره کرده است. این اصطلاح برای توصیف حالتی استفاده میشود که در آن فرد، به طور موقت و اغراقآمیز، جنبههای منفی رابطه خود را بزرگ کرده و جنبههای مثبت آن را نادیده میگیرد.
این روانشناس با بیان اینکه «طلاقی شدن» لزوماً به معنای پایان یک رابطه نیست، توضیح میدهد که این حالت اغلب در دورههای تنش و اختلاف در روابط عاطفی رخ میدهد. در این شرایط، فرد ممکن است به دلیل تمرکز بیش از حد بر روی مشکلات کوچک و روزمره، دیدگاه کلی خود نسبت به رابطه را از دست بدهد. همچنین احساس کند که دیگر نمیتواند این رابطه را تحمل کند.
به گفته این روانشناس، عواملی مانند خستگی، استرس، یا مقایسه رابطه خود با دیگران میتواند احتمال تجربه «طلاقی شدن» را افزایش دهد. همچنین، این حالت میتواند در روابط دوستانه و خانوادگی نیز رخ دهد.
نشانههای «طلاقی شدن»
نشانههای «طلاقی شدن» شامل چهار مرحله است که هر کدام از آنها به وضوح بیانگر حالت ذهنی خاصی هستند که فرد در آن قرار میگیرد. در این حالت، فرد ابتدا دیدگاه مثبت خود نسبت به رابطه را از دست میدهد. این به معنای عدم توانایی در مشاهده و درک جنبههای مثبت و سازندهای است که ممکن است در گذشته در رابطه وجود داشته باشد. فرد دیگر نمیتواند آن لحظات خوشایند و خاطرات لذتبخشی را که باعث میشد رابطه برایش معنادار باشد، به یاد بیاورد.
در مرحله بعد در حالت طلاقی شدن، توجه فرد به طور کامل به جنبههای منفی رابطه معطوف میشود. این تمرکز انحصاری بر نکات منفی، باعث میشود که فرد نه تنها نکات مثبت را نادیده بگیرد، بلکه بهطور موقت آنها را از ذهن خود بیرون کند. این وضعیت ممکن است به حدی پیش رود که فرد احساس کند همه چیز در رابطه نادرست و مشکلساز است و هیچچیز خوبی باقی نمانده است.
سومین نشانه این است که فرد احساس میکند باید به سرعت و به طور قطعی از رابطه خارج شود. این احساس اضطرار برای فرار از رابطه ممکن است به قدری قوی باشد که فرد نتواند به هیچ راهحل دیگری جز پایان دادن به رابطه فکر کند. این ضرورت به خروج سریع از رابطه، باعث میشود که فرد دیگر نتواند بهصورت منطقی و با آرامش به شرایط فکر کند.
در نهایت آخرین نشانه از حالت طلاقی شدن، فرد بهطور کامل از دسترسی به خاطرات خوب و احساسات مثبت گذشته محروم میشود. تمام لحظات شاد و خاطرات خوب که قبلاً باعث میشدند رابطه ارزشمند به نظر برسد، ناپدید میشوند. همچنین جایشان را به حس بیگانگی و بیاعتمادی میدهند. در این وضعیت، فرد احساس میکند که تمام پیوندهای عاطفیاش با شریک زندگی قطع شده و دیگر هیچ دلیلی برای ادامه رابطه وجود ندارد.
چرا درک احساس «طلاقی شدن» مهم است؟
درک این حالت ذهنی به چند دلیل اهمیت دارد:
- جلوگیری از تصمیمات عجولانه: آگاهی از این حالت میتواند مانع از اتخاذ تصمیمات مخرب و غیرقابل بازگشت شود.
- بهبود ارتباطات: با شناخت حالت طلاقی شدن، میتوانیم بهتر با شریک زندگی، دوستان یا خانواده ارتباط برقرار کنیم.
- خودآگاهی بیشتر: درک این حالت ذهنی به ما کمک میکند تا احساسات و رفتارهای خود را بهتر بشناسیم.
در روانکاوی، این پدیده با اصطلاح «موضع پارانوئید-شیزوئید» شناخته میشود که توسط ملانی کلاین مطرح شده است. حالت طلاقی شدن با دو ویژگی اصلی مشخص میشود:
- پارانوئید: احساس اینکه دیگران همیشه قصد آسیب رساندن دارند.
- شیزوئید: تقسیم دنیا به خوب مطلق و بد مطلق.
در نهایت، اگر احساس میکنید که به تنهایی نمیتوانید با این وضعیت مقابله کنید، از کمک حرفهای دریغ نکنید. یک مشاور میتواند با شما صحبت کند و مهارتهای لازم برای مدیریت احساسات خود و بهبود روابطتان را آموزش دهد.
به یاد داشته باشید که شما تنها نیستید و این احساسات کاملاً طبیعی هستند. با به یاد آوردن خاطرات خوب، آگاه بودن از این حالت ذهنی و مشورت با یک مشاور مناسب میتوانید بر این حالت ذهنی غلبه کرده و روابط سالمتری را تجربه کنید.
علائم و نشانههای سرد شدن رابطه که هر زوجی باید بداند
منبع: دگاردین