يكي از دغدغه هاي والديني كه از ايران به كشورهاي اروپايي و امريكاي شمالي مهاجرت ميكنند در خصوص تربيت فرزندان و تلاش براي حفظ فرهنگ شرقي به فرزندانشان موضوع سلام و احوالپرسي و اداب معاشرت ميباشد لذا در تحقق اين امر ما بايستي به فرزندانمان هر اصول اخلاقی را با کمی حوصله و دقت بیاموزیم.
مثلا در سلام کردن به فرزند 3 سال، پدر و مادر باید به او بیاموزند، اما چطور؟
به صورت یک بازی، پدر برود بیرون و وارد خانه شود و سلام کند و دوباره مادر برود بیرون و وارد خانه شود و سلام کند و این کار مدام تکرار شود تا موضوع سلام کردن برای کودک عادی شود و اگر وارد محیطی شود بتواند به راحتی سلامی را که آموخته و با راحتی آموخته و در آرامش کنار پدر و مادر یادگرفته ، بگه و آسوده باشه.
اما اگر به هردلیلی (غالب اوقات یک پسر و دختر 3 و 4 سال وقتی وارد جمع غریبی میشوند، به یک بار چشمشون هیج کس رو نمیبینه و با هیچ چیز و هیچ کس ارتباط برقرار نمیکنند)در جمع سلام نکرد، متاسفانه خیلی از ما فکر میکنیم همون لحظه موقع تربیت فرزند است،و همون لحظه و در همان جا به او میگوییم چرا سلام نکردی؟!
در صورتی که واقعیت مسئله این است که ما در آن لحظه نگران قضاوت دیگران هستیم که خواهند گفت چه پدر و مادری که فرزندشان سلام کردن بلد نیست!
سلام کردن بچه ها گرچه مهم است و لازم اما امر اخلاقی نیست و بسیار از ما دلخوش به این حفظ ظاهر هستیم و رعایت آداب را برابر با تربیت درست میدانیم،کمی واقعیت دارد اما معنای درست و کامل تربیت این نیست.
از ديدگاه روانشناس بزرگ، يونگ در رويكرد درماني بي نظيرش بنام طرحواره درماني، رفتار خروجي كودك ماحصل سبك فرزند پروري و محيط زندگي و خلق و خوي ژنتيكي فرد ميباشد كه در اين ميان از اهميت نقش محيط زندگي و سبك تربيتي نبايستي غافل شد چون قابل تغيير و تعديل ميباشند و تا حدودي خلق وراثتي فرد را تحت تاثير قرار ميدهند.و از سوي ديگر والدين، متاسفانه در اعمال سياستهاي تربيتي فرزندانشان اولويت را به نداشته ها و كمبودهاي دوران كودكي خود ميدهند و اين رفتار در نسل بعد و بعد تر نيز تكرار ميشود و بدينگونه افراد در سيكل معيوب رفتاري گرفتار ميشوند كه هيچگاه تا خودشان نخواهند إصلاح نخواهد شد.
در تربيت فرزندانمان از مطالعه بيشتر و بهره جستن از روانشناسان رفتاري غافل نباشيم.
تابستان ٢٠١٦ / ونكوور