چه زمانی باید به خواسته نابجای کودکان نه بگوییم؟
محبت به فرزند، سن خاصی ندارد و تا پایان عمر باید همراه والدین و فرزندان باشد. نحوه برخورد و واكنش والدین در قبال خواسته نابجای کودکان، تعيين ميكند كه كودكی لوس خواهد شد يا نه و اگر نتوانند در مسائل مهم اصولي را حكمفرما نمایند، كودك را لوس خواهند كرد. وقتي کودکي لجبازي ميکند، والدین بایستی آرام اما محکم و ثابت قدم باشند. اگر اين دو اصل به درستی اجرا شود، کودک حد و حدود خود را درک ميکند. کودک زمانی کار خود را به بهترین نحو انجام خواهد داد که بداند والدینش از او چه انتظاری دارند. حال این انتظارات میتواند زمان حمام رفتن یا خوابیدن باشد. هر چه این انتظارات سازگارتر و قابل پیشبینی تر باشند، موثرتر.
اگر كودك بداند والدین سرانجام پاسخ مثبت خواهند داد، دیگر برایش اهمیتی نخواهد داشت كه ده بار هم «نه» بشنود. چنین كودكی به تجربه میآموزد که با بداخلاقی به هدفش خواهد رسید. تنها راه حل این است كه كودك بفهمد نظر والدین تغییر نخواهد کرد. لجبازي در کودکان کاملا طبيعي است اما برای کنترل لجبازی در کودکان «نظم موثر»، بهترين راه حل است.
اين روش دو اصل دارد که بایستی به آن توجه نمود:
اصل اول این است که در رفتار با کودک بايد قاطع و جدی باشیم.
قاطع و جدی بودن به این معناست كه والدین بایستی از اصولی پیروی نموده و قوانینی برای فرزندانشان در نظر بگیرند.
اصل دوم ثبات خلق در رفتار والدین در مقابل خواسته نابجای کودکان
ثبات خلق و ثبات اندیشه و رفتار در والدین ضروری است. به عبارتی والدین بايد از قبل، در مورد اينکه فرزندشان مجاز به انجام چه کارهايي است و چه کارهايي را نبايد انجام دهد، هماهنگ باشند همچنین بايد بدانند، در صورتي که فرزندشان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنند که در اين مورد نيز نياز به هماهنگي قبلي است.»
«زمانی که كودك پا به سه سالگي ميگذارد، درک خواهد کرد که هر چيزي را كه ميخواهد نميتواند به دست آورد، از اين رو شدت واكنش او در قبال شنيدن «نه» كمتر ميشود. اما هنوز نميتواند خودش را كاملاً كنترل كند؛ در این دوره سنی ميتوان قوانيني را ايجاد و تأييد نمود كه با احساسات و نيازهاي ديگران مرتبط باشد. نکته قابل تامل اینکه، بچهها حد و مرز رفتاری خود را نميشناسند و اين وظيفه والدين است که مرزهای رفتاری را براي آنها مشخص کنند. نقش مدیریتی والدین در این برهه مشخص میشود.
مثلا بجای درخواست تماشای تلویزین کودک باید به کودک توضیح دهیم که چرا در حال حاضر امکان تحقق خواستهاش وجود ندارد. این روش برای خردسالان چندان میسر نیست چون مدارهای منطقی مغزشان هنوز تکمیل نشده است ولی هر چه سن کودک بالاتر برود، این روش کارآمدتر میشود ولی باز نمیتوان برای همیشه از این روش استفاده کرد.
ضمن این که استفاده از «پیشنهاد جایگزین» میتواند به توافق شما و کودکتان کمک کند:
به جای تماشای تلویزیون، برایت در رختخواب قصه میگویم.
راه حل دوم، بیاعتنایی است.
اول باید به کودکتان بگویید که برآورده کردن خواستهاش میسر نیست. اگر همچنان به اصرار خود ادامه داد، کاملاً بیاعتنا باشید. باید اراده این را داشته باشید که در برابر جیغ و داد و گریههای او دوام بیاورید. این کار منافاتی با مهربانی شما به عنوان پدر و مادر ندارد زیرا دارید او را تربیت میکنید و تربیت همیشه با لبخند و خوشی همراه نیست.کودک شما بار اول، به گریه و خواستهاش ادامه میدهد. بار دوم و سوم نیز این کار را میکند ولی به مرور زمان میفهمد که نمیتواند با روش نامطلوب گریه و لجبازی، به خواستهاش برسد.
بنابراین رفتار گریه و لجبازی در او تقویت نمیشود و از آن دست بر میدارد. توجه داشته باشید که در روش بیاعتنایی، فقط یک بار باید به کودک توضیح داده شود و بعد از آن، باید خود را به ندیدن و نشنیدن بزنید، مثلاً با همسر خود درباره موضوعی دیگر صحبت کنید. نکته مهم این است که این روش وقتی که رفتار خطرسازی از کودک سر میزند، اجرایی نیست، مثل زمانی که به قابلمه داغ روی اجاق نزدیک میشود یا درصدد شکستن صفحه تلویزیون است.
آنچه والدین باید در مورد کودکان و نوجوانان در مواقع بحران های اجتماعی بدانند
سختگیری والدین، از کودکان دروغگویانی ماهرتر تربیت میکند
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا و اخبار مهاجرت کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد