پیش از این در مقالات پیشین این مجموعه، شما را با ارائه مفاهیم اساسی در مقوله جامعه شناسی و بعضاً روانشناسی مهاجر آشنا نمودیم که در تحلیل نهاییمشکلات، مهّم و کلیدی است. در این مقاله به موضوع مشکلات مهاجرت برای مهاجران و جامعه مقصد می پردازیم.
مشکلات مهاجرت :
گر چه آزادی حرکت و کوچ اغلب به عنوان حقوق فردی شناخته میشود، ولی این آزادی در داخل مرزهای یک کشور محدود میشود. بهعلاوه، این آزادی اغلب منحصر به شهروندان آن کشور است و افراد دیگر را دربر نمیگیرد. در حال حاضر هیچ کشوری آزادی کامل برای رفت و آمد و کوچ کردن را فراتر از مرزهای خود نمیدهد و قوانین حقوق بشر بینالمللی داخل شدن به مرزهای کشور دیگر را غیر مجاز میداند. بر طبق ماده ۱۳ اعلامیه بینالمللی حقوق بشر شهروندان نبایستی ممانعتی در ترک کشور خود داشته باشند. اینجا قوانین مشابهی در مورد ورود افراد غیر شهروند وجود ندارد. آنهایی که تمایز و تفاوت در زمینههای قانونی را رد میکنند، میگویند که آزادی رفت و آمد هم در داخل یک کشور و هم میان کشورهای مختلف یک حق بشری مهّم و اساسی است، ودرسیاستهای محدود کننده مهاجرت، اگر کشورها و دولتهاییحق آزادی رفت و آمد و کوچ کردن را رد کنند در اصل حقوق و آزادی بشریت را رد کردهاند. اینجا توجه به این نکته لازم است که آزادی برای حقورود، بهخودیخود برایمهاجران،کار، مسکن، مراقبت بهداشتی یا شهروندی و اقامت را تضمین نمیکند.
در مواقعی که اجازهمهاجرت داده میشود، اغلبگزینشی است و اولویت به افراد تحصیل کرده، ماهر و ثروتمند داده میشود. افرادی که امتیازات کمتری دارند، شامل توده افراد فقیر با تحصیلات کم در کشورهای کم درآمد میباشند که نمیتوانند از فرصتهای مهاجرتی استفاده کنند. این عدم واجد شرایط بودن، در برخورد با اصول و قواعد فرصت های برابر مورد انتقاد قرار گرفته است، که (حداقل از لحاظ تئوری) در کشورها و ملتهای دموکراتیک صدق میکند. حقیقت این است که راه برای ورود افراد غیر ماهر بسته است، در صورتی که کشورهای خیلی توسعه یافته تقاضای بسیار زیادی برای نیروی کار غیرماهردارند، و این خود عامل مهّم و اصلی مهاجرت های غیرقانونی است. ماهیت متضاد این سیاست، مخصوصاً مشکلات مهاجران غیرقانونی هنگام استفاده بعنوان نیروی کار، همچنین در زمینه اصول و قواعد مورد انتقاد قرار گرفته است.
سیاست های مهاجرتی که به طور انتخابی آزادی مهاجرت را تضمین میکنند، برای افراد مورد نظر دسترسی به شبکه اقتصادی را در کشور میزبان فراهم میکنند. معنی دیگر این مسئله، ضرر و زیان خالص برای منابع ملی و نیروی کارآمد کشورهای فقیر با از دست دادن اقلیت تحصیل کرده و کارآمد، میباشد. این مسئله همچنین باعث کاهش عدم واجدیت بینالمللی دراستانداردهای زندگی میشود، که تحرک و تشویق برای افراد ایجاد میکند که به اولین محل مهاجرت کنند. یک مثال دراین مورد «رقابت نیروی کار ماهر» در استخدام کارکنان بهداشتی کشورهای جهان سوم توسط کشورهای جهان اول است.
مشکلات مهاجرت فقط مسائل قانونی نیست، بلکه موارد طبیعی هم خیلی نیرومند هستند. مهاجران هنگام ترک کشورشان باید خیلی چیزهای مورد علاقه را از قبیل: خانواده، دوستان، شبکه حمایتی، و فرهنگ خود را هم ترک گویند. آنها همچنین باید داراییهای خود را به مقدار زیاد به پول نقد تبدیل کنند که خرج مسافرت و مهاجرت خود را تامین کنند. مهاجرین در هنگام ورود به کشور جدید با موارد بسیاری مواجه می شوند از جمله پیدا کردن کار، محلی برای زندگی،مواجههبا قوانین جدید، الگوهای فرهنگی جدید، زبان جدید یا مسائل مربوط به لهجه زبانی، احتمالاً فاشیسم و نژادگرایی و سایر رفتارهای مخالف خود و خانواده خود. این موانع مهاجرت بینالمللی را محدود میکنند، مشکلات ایجاد شده توسط مهاجرین در مهاجرت های انبوه برای سرویسها و ساختار داخلی جامعه جدید و محدودیت های اسکان و ناتورالیسم موانعی در سر راه مهاجرت بیشتر میباشند.
بر اساس نتیجه نظرسنجی مؤسسه گالوپ که بینسالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ از ۲۶۰ هزار نفر در ۱۳۵ کشور انجام شد.
میانگین آماری نشان میدهد،حدود ۷۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان خواستار مهاجرت به کشوری دیگر هستند. بیشترین تمایل به مهاجرت در آفریقای جنوبی با ۳۸٪ جمعیت بزرگسال و کمترین تمایل در میان مردم آسیا با ۱۰ درصد جمعیت بزرگسال به چشم میخورد. محبوبترین کشور برای مهاجرت ایالات متحده آمریکا با ۱۶۵ میلیون نفر و پس از آن بریتانیا، کانادا و فرانسه هریک با ۴۵ میلیون نفر هستند. اسپانیا، عربستان سعودی، آلمان و استرالیا کشورهای دلخواه بعدی مردم دنیا برای زندگی هستند.
تقسیم بندی مشکلات مهاجرت و موانع آن :
1. موانع قانونی در کشورهای مستعد مهاجر پذیر ازجمله عدم پذیرش علاقمندان مهاجرت با هر سطح تحصیلات و تصویب قوانین خاص پذیرش مهاجر که خود مانع ورود همه متقاضیان به کشور مهاجر پذیر می شود.
2. موانع قانونی در کشورهای مهاجر فرصت. دولت هایی که در معرض از دست دادن نیروی انسانی خود می باشند، معمولاً قوانینی را تصویب می کنند که مانع خروج راحت نیروی انسانی از کشورشان می شوند. مثلاً سلب شهروندی از فردی که مهاجرت می کند.
3. مشکلات اقتصادی : معمولاً مردمان کشورهای مهاجر پذیر بر این اعتقاد هستند که مهاجرین موقعیت شغلی و امکانات کشور را استفاده می کنند و لذا برای ساکنین کشور مشکل بیکاری را به ارمغان می آورند. در این خصوص دولت ها می کوشند فرهنگ مهاجر پذیری را در بین افراد جامعه اشاعه دهند، تا از این رهگذر فضا اقتصادی و فرهنگی را برای ورود مهاجرین به جامعه رواج دهند. ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد موفق به این کار نشده و چه بسا با توسعه اندیشه های ناسونالیستی توسط گروهای غیر رسمی مشکلات مهاجرین دو چندان می شود. در اینگونه کشورها بر اساس یک قانون نانوشته ساکنین بومی از پذیرش مهاجرین خودداری کرده و عملاً فرآیند جامعه پذیری آنها را دچار مشکل می نمایند. این وقایع در طول تاریخ در مقاطعی که کشورهای ثروتمند از جمله آمریکا و انگلستان که نیاز به نیروی کار ارزان به منظور توسعه اقتصادی بیشتر داشتند اتقاق افتاده است. کاهش دستمزدها یکی دیگر از علل عدم پذیرش نیروی کار در جامعه مهاجر پذیر می باشد. هر چند کارفرمایان در این جوامع بر اساس اصل رقابت اقتصادی تشویق می شوند که نیروی کار خود را از بین مهاجرین انتخاب نمایند، ولی این تمام واقعیت نیست و در بسیاری از موارد با ورود گروه های فشار در سیاست گذاری های اقتصادی این قوانین با شکست مواجه می شود.
4. سیاست های کشورهای مهاجر پذیر اخیراً از عوامل دیگری مانند تروریسم، مذهب و… تاثیر زیادی پذیرفته و آنها را واداشته است که قوانین مهاجرتی خود را تغییر داده و بر ورود و خروج مهاجرین نظارت بیشتری داشته باشد.
5. فراگیری زبانی خاص و تاکید بر آن به منظور حضور در جامعه جدید نیز به عنوان یکی از عوامل بازدارنده مهاجرت موثر بوده و میباشد. مهاجرین در وهله اول باید خود را به ابزاری مجهز کنند که بتوانند در جامعه مقصد حضوری فعال داشته باشند و این برای همه افراد جامعه امکان پذیر نمیباشد.
6. از دست دادن بسیاری از دارایی ها و هزینه ی بالای مهاجرت در بسیاری از جوامع عامل بازدارنده مهّمی محسوب می شود.
7. ایفای نقش جدید در جامعه جدید و عدم جذب در زمینه های تخصصی مورد علاقه مهاجرین نیز از عوامل بازدارنده محسوب می شوند.
8. از دست دادن شبکه اجتماعی و ارتباطات موجود در کشور مبداء درحالیکه بازسازی شبکه اجتماعی در کشور مقصد برای بسیاری از مهاجرین سخت و امکان پذیر نمی باشد. این عامل باعث بازگشت بسیاری از مهاجرین به کشور خودشان می شود و در واقع برنامه های مهاجر پذیری دولت ها را با مشکل مواجه می کند.
9. تغییر قوانین مهاجرت و اثرات احتمالی آن بر زندگی مهاجرین نیز خود از عوامل بازدارنده است. برخی دولت ها بهجهت ملاحظات امنیتی و سیاسی مجبور به وضع قوانین جدید می شوند که بر زندگی مهاجرین تاثیر منفی می گذارد.
منابع :
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B2%D9%87%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C
ریترز، جورج (1384)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، چاپ دهم، تهران: چاوشگران نقش.
کوزر، لوئیس (1373)، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چاپ پنجم، تهران: انتشارات علمی.
گیدنز، آنتونی (1383)، جامعهشناسی، ترجمهی منوچهر صبوری، چاپ سیزدهم، تهران: نشر نی.
محسنى، منوچهر(1375)، مقدمات جامعه شناسى، چاپ سیزدهم، تهران: نشر دوران.
توسلی، غلام عباس (1373)، نظریه های جامعه شناسی، چاپ چهارم، تهران: سمت.
روشه، گى (1370)، كنش اجتماعى، ترجمه هما زنجانى زاده، چاپ دوم، مشهد، دانشگاه فردوسى.