تا به حال اندیشیدهاید که چرا عنوان «هزار و یک شب» برای این کتاب پُرطرفدار انتخاب شده است؟ آیا این اثر مشهور و جهانی به نامهای دیگری نیز شناخته میشود؟ دلیل انتخاب این نامها چیست؟ در این مقاله جواب این پرسشها را خواهیم یافت.
متنی که از سانسکریت به پهلوی ترجمه شد، «هزار افسان» نام گرفته بود. زمانی که «هزار افسان» در بغداد به عربی ترجمه شد، «الف خرافه» و «الف لیله» نام گرفت و کمکم «الف لیله» به «الف لیله و لیله» تغییر داده شد و این اسم تا امروز روی کتاب ماند و در ترجمهی فارسی دوران قاجار نیز لغتبهلغت به «هزار و یک شب» ترجمه شد.
ژیلد میستر(Johann Gildemeister ۱۸۱۲ – ۱۸۹۰) ، مستشرق آلمانی، عقیده دارد که تغییر «الف لیله» به «الف لیله و لیله» ناشی از نفرت اهالی مشرقزمین، خصوصاً اعراب، از اعداد تام است. آنها این شکل از اعداد را نحس میشمردند؛ بنابراین اگر این گفته درست باشد، عربها برای رفع نحسی، عددی زوج را به عددی فرد تبدیل کردند و بدیهی است که نمیتوانستند یک رقم کم کنند و حتماً باید رقمی اضافه میکردند، زیرا هم عبارت «الف لیله ولیله» سجع و خوشآهنگی بیشتری داشت و هم اینکه نام اصلی کتاب از بین نمیرفت.
«هزار» در هزار افسان و هزارو یک شب از کجاست؟
واژهی «هزار» به دلیل تعداد قصّهها انتخاب نشده است و در واقع، تعداد قصهها هزار تا نیست. از آنجایی که عدد «هزار» بهنوعی حس بینهایتبودن را القا میکند و از طرفی تمامشدن حکایتها نیز در حکم فرا رسیدن زمان مرگ شهرزاد است، پس حکایتها تا بینهایت ادامه دارند تا شهرزاد تا بینهایت زنده بماند.
پیرامون کلمهی «شب» نیز با خواندن چند صفحه از کتاب خیلی زود درمییابیم که شهرزاد قصّهها را شبها برای شهریار بازگو میکرد.
امروزه هزار افسان یا هزار و یک شب میان غربیها به «شبهای عربی» (Arabian Nights) معروف است. این نام را سِر ریچارد برتون (Sir Richard francis Burton ۱۸۲۱- ۱۸۹۰)، اولین مترجم انگلیسی کتاب، بعد از ترجمهاش، بنا بر سلیقهی شخصی برگزیده و این نام تا به امروز باقی مانده است؛ شاید به این دلیل که هزار و یک شب برای غربیها آئینهی تمامنمای تمدّن اسلامی و عربی است و صورت ظاهری داستانها نیز به فرهنگ عربان نزدیکتر است؛ از سوی دیگر، چون بهطور مستقیم از زبان عربی به فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است، در بسیاری از منابع اروپایی جزو ادبیات عربی به شمار میرود.
منابع:
هزار و یک شب(1315). ترجمهی عبداللطیف طسوجی. دورهی 5 جلدی، با مقدّمهی علیاصغر حکمت. تهران: کلالهی خاور.
نویسندهی مقاله: شایسته ابراهیمی