شایسته ابراهیمی – در میان ایرانیان کمتر کسی با عبارات هزار و یک شب، شهرزاد قصهگو و الف لیل و لیله بیگانه است؛ چه بسیار پیران و جوانانی که میدانند شهرزاد دختری قصهگوست و هزار و یک شب قصههای او برای شهریار است، ولی دانستههای آنها از هزار و یک شب به همینجا محدود میشود و تقریباً همگی به غلط تصور میکنند که هزار و یک شب در اصل عربی است. از این رو در این مجال کوتاه، تاریخچهی مختصری از این کتاب جهانی و محبوب و هزارملت را با هم میخوانیم.
با آنکه هزار و یک شب منبع بسیار ارزشمندی است برای مطالعات مردمشناختی، اجتماعی، ادبی و… پیرامون مشرقزمین، اما هنوز این اثر در میان شرقیها مهجور است و تقریبا غالب پژوهشها پیرامون هزار و یک شب محصول تلاش غربیان است و بسیاری از آنان هنوز هم شرقِ امروز را از دریچهی هزار و یک شب میبینند.
نقطه پیدایش قصههای هزار و یک شب
هزار و یک شب مجموعهای از داستانهای عامیانه است که قبل از دورهی هخامنشیان در هندوستان به ظهور رسید و بعدها (ظاهراً قبل از حملهی اسکندر) به ایران آمد، از سانسکریت به پهلوی ترجمه شد و نام هزار افسان بر آن نهادند. سپس در قرن سوم هجری، زمانی که نهضت ترجمه بسیار فعال شده بود و کتابهای علمی و ادبی زیادی از زبانهای مختلف به عربی برگردانده میشدند، این کتاب نیز از پهلوی به عربی ترجمه شد و الف خرافه نام گرفت. الف خرافه دیرزمانی در بغداد در دست اهل فضل و ادب دستبهدست گشت و آثار ادبی عرب -چه افسانههای مربوط به دوران پیش از اسلام در عربستان و چه حکایتهای معاصر- به آن افزوده شد.
در قرن چهارم هجری، بعد از متوکل عباسی که اهل علم و دانش و نیز تاجران و دریانوردان بسیاری از کتابها را از بغداد به دیگر سرزمینهای اسلامی میبردند، این کتاب هم به مصر منتقل شد و در قاهره به دست قصّهسرایان و نقّالان افتاد و داستانسرایان مصری نیز حکایتهایی به کتاب افزودند که بعضی از آنها ریشه در اسطورهها و افسانههای مصری داشتند و بعضی نیز از مآخذ یهودی گرفته شده بودند.
در جریان این دستبهدست گشتنها و ترجمهها، مترجمان و راویان و کاتبان مسلمان قسمتهایی از کتاب را که با اعتقادات اسلامی سازگاری نداشت، حذف میکردند یا داستان را تغییر میدادند؛ برای نمونه، کارهایی را که از نظر مسلمانان ناشایست بود، به پیروان دیگر ادیان نسبت میدادند یا اینکه بخش جدیدی به داستانها اضافه میکردند که بر پایهی عقاید اسلامی و فرهنگ مردم مسلمان باشد.
سرانجام این کتاب در قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) با عنوان الف لیله و لیله جمعآوری و تدوین شد که این همان نسخهی مصری موجود است که مترجمان اروپایی در دست داشتند و اوّلین بار همین نسخه را آنتوان گالان «Antoine Galland 1646-1715» در سال ۱۷۰۴ میلادی به فرانسوی ترجمه کرد و پس آن بارها و بارها هزار و یک شب ترجمه شد.
الف لیله و لیله در زمان محمد شاه و به امر بهمنمیرزا و بهکوشش عبداللطیف طسوجی تبریزی به فارسی ترجمه شد و در سال ۱۲۶۱ه.ق در تبریز و سپس ۱۲۷۵ ه.ق در تهران و پس از آن مکرر به اسم الف لیله و لیله و هزار و یک شب چاپ شده است. ابوالفتح خان دهقان سامانی اصفهانی نیز آن را به رشتهی نظم کشیده و نامش را هزار دستان گذاشته است.
منابع:
محجوب، محمّدجعفر (1338). «داستانهای عامیانه فارسی». مجله سخن، شماره11. صفحات ۳۴ و ۳۹.
هزار و یک شب(1315). ترجمهی عبداللطیف طسوجی. دورهی 5 جلدی، با مقدّمهی علیاصغر حکمت. تهران: کلالهی خاور.
نویسندهی مقاله: شایسته ابراهیمی