شعر و ادب فارسی در فرهنگ ایرانیان پیشینهای دیرینه دارد. زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. کودک در گهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز آرایه مزارش، شعری است که برایش میسرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری میسُراید. این آمیختگی ما با شعر و تاثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما میگذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر میکند.
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، با هزاران آثار گران سنگ در زمینههای مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد توجه و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده است. با وجود حوادث و رویدادهای پرتبوتاب و گاه ناخوشایند، باز هم این زبان شیرین و دلنشین در دورترین نقاط جهان امروزه حضور و نفوذ دارد.
این حضور و نفوذ تا بدانجا شد که روز بیست و هفتم شهریور، سالروز درگذشت شهریار، شاعر معاصر ایرانی (۱۲۸۵ تا ۱۳۶۷)، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب پارسی، نامیده شده است. با اینکه این نامگذاری در تقویم ملی کشور ایران امری فرخنده است، عدهای همزمانی آن را با روز درگذشت استاد شهریار نادرست و ناشی از نفوذ سیاسی پیشنهاد دهنده میدانند.
جایگاه شعر و ادب بین ایرانیان
کمتر ملتی را میتوان در جهان یافت که این همه به شعر پرداخته و گنجینه ای غنی و ارزشمند به این عظمت داشته باشد. منزلت شعر نزد ایرانیان به اندازهای است که به رغم ساختار وهمی شعر، ارزشمندترین مفاهیم دینی و هنری و تاریخی ما به شعر گفته شده است. به عبارتی در همه ادوار تاریخ، با شعر نوشت و خواند داشته و زندگی کردهایم. شعر همزاد تاریخی ماست. جالب اینکه، با وجود این همه قرابت و موانست روحی و معنوی با شعر، کمتر به بحث و تفسیر و کشف ماهیت آن پرداخته ایم. گویی از فرط روشنی موضوع، نیازی به تعریف آن نداشتهایم. هنر شعر در خون ما جاری بوده است.
روز درگذشت استاد شهریار ، روز شعر و ادب فارسی
سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به دنیا آمد. او اهل تبریز بود و به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. مهمترین اثر شهریار منظومه حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کرده است. این مجموعه در میان اشعار مدرن قرار گرفته و به بیش از ۸۰ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.
شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی نیز تبحر داشته است، اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد.
شهریار نسبت به علی بن ابیطالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشته است. استاد شهریار سرانجام در سال ۱۳۶۷ در سن ۸۲ سالگی دار فانی را وداع گفت.
جایگاه شعر و ادب فارسی در افغانستان
در زمانهای گذشته، جغرافیای افغانستان کنونی بخش وسیعی از قلمرو بزرگ تمدن بزرگ فارسی و ایران قدیم را شکل میداد و بسیاری از شهرهای باستانی و بزرگ آن در افغانستان امروز موقعیت دارد.
شهرهایی مانند بلخ، بامیان، غزنه، هرات، قندهار، غور، تخار، کابل و… روزگاری مهد فرهنگ و هنر و ادب سرزمین بزرگ فارسی بودند و بسیاری از مفاخر، بزرگان، اندیشمندان مسلمان و عرفای فارسیگو در این جغرافیا بالیده و از همین شهرها برخاستهاند.
هرکدام از این شهرها در دورههای تاریخی مشخص، مرکز فرهنگ، دانش و ادبپروری بودهاند. از شهری مانند بلخ، مولانای بلخی، شهید بلخی، ابوعلی سینای بلخی، ناصرخسرو بلخی، دقیقی بلخی، رابعۀ بلخی، رشیدالدین وطواط بلخی، ابوشکور بلخی و صدها مفاخر دیگر برخاستهاند که تکتکشان از مفاخر بزرگ زبان فارسی به شمار میروند. پیکر وی بنا به وصیتش در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
دوره شکوفایی شعر و ادب فارسی
شهر غزنه، شهر سلطان محمود غزنوی و سنایی غزنوی است و عنصری و فردوسی و ابوریحان بیرونی در این شهر نفس کشیدهاند. بدون شک، غزنه (غزنین) روزگاری مرکز بزرگترین امپراتوری زبان فارسی بوده است. بزرگ ترین شاعران فارسیسرا و دانشمندان بزرگ اسلامی از شهرهای مختلفِ گسترۀ فارسی و اسلامی در آن گرد آمده بودند و در دربار سلطان محمود غزنوی، ارزش و جایگاه داشتند.
شهر هرات هم در ادوار مختلف، مرکز فرهنگ و هنر اسلامی و فارسی بودهاست. شخصیتها و شاعران بزرگی چون خواجه عبدالله انصاری، شیخ عبدالرحمان جامی، امیر علیشیر نوایی و هنرمند و نگارگر بزرگ اسلامی، استاد کمال الدین بهزاد و بزرگان دیگری در این شهر بزرگ پرورش یافتهاند که هرکدام در بزرگی و جایگاه ادبی و هنری، شهرهاند. دوره حکومت تیموریها در هرات باستان، از دورههای طلایی، ارزشمند و پُرافتخار زبان فارسی است و حاکمان تیموری به علم و هنر و ادب توجه ویژه داشتند.
اگر وضعیت و جایگاه فرهنگ و ادبیات و هنر را در دورههای مختلف در کشور افغانستان و حتی در تمام گسترۀ فارسی بررسی کنیم، دوره حکومت تیموریها در قرنهای یازدهم و دوازدهم در هرات و حکومت غزنویها در قرنهای چهارم و پنجم از دورههای طلایی گسترش و بالندگی زبان، ادبیات و فرهنگ فاخر و ارزشمند فارسی است.