فيلم «چ» و گيجكننده بودن آن پرای مخاطب غربی يك حيف بزرگ است. ماني باغباني – نگاه متفاوت غربيها باعث ميشود خيلي از مسائل و مواردي را كه روزانه با آنها سروكار داريم و احتمالا برايمان عادي شدهاند دوباره مرور و معني سازي كنيم. اساسا معتقدم برقراري چنين ديالوگهايي ضروري است.
هربار كه با مهمانان خارجي درباره فيلمها يا افراد پشت فيلمها صحبت ميكنم، مواردي به يادم ميآيد كه قبلا ميدانستم ولي حالا از ياد بردهام.
امروز يكي از مهمانان سراغ «پرتو مهتدي» را از من گرفت. متاسفانه خبر فوت پرتو را به او دادم. مدل و جنس ناراحتي او باعث شد تا يك بار ديگر به ياد بياورم كه چه عزيزي را از دست دادهايم. اين فكر كه شايد آنها پرتو را از ما بهتر فهميدهاند تا ابد با من خواهد ماند. تلخي و نگاه محزون او، خبر از نبود يك انسان درجه يك ميداد.
نكته ديگر اينكه از پس اين مكالمات ميتوانيم بفهميم كه چقدر مديوم سينماييمان، دروني، ايزوله و غير بينالمللي است. در مورد فيلم «چ» بعدا مفصل خواهم نوشت اما فيلم براي من ايراني هم گيجكننده بود چه برسد براي مخاطب غربي. اكثرا موضوع فيلم و داستان را درست متوجه نشده بودند. در حد يك نظر ابتدايي، فيلم در اسارت شعار، در نهايت در حد يك ايده باقي مانده و هرگز فراتر از آن نرفته است.
لازم نيست فيلمهايي در پاسخ به آرگو و 300 بسازيد، كافي است همين فيلم «چ» را جوري بسازيم كه نگاه غربي آن را بفهمد و بپسندد.
انتخاب موضوع هوشمندانه حاتميكيا هرگز در ارتباط با نگاه جهاني موفق نخواهد بود. اين يك حيف بزرگ است. متاسفانه خيلي مواقع، نقد با دشمني مترادف ميشود. البته اين پديده هم ترادف سازي فقط در ايران اتفاق ميافتد. سينماي ايران چه در اوج باشد و چه در بدترين احوال، سرزنده و جذاب است. «اصطلاح كمدي» ناخواسته اتفاقا از همين بدترين حال سينماي ما بيرون آمده است. نه سينما مرده و نه قرار است اين اتفاق بيفتد.
فیلم کارگردان ایرانی در بین ۱۰ شانس اول جایزه اسکار
متولد٦٥، روايتى آشنا براى دهه ى شصتى ها
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید