فیلم امید ساخته ماریا سدال از نروژ، جزو ۱۵ فیلم برگزیده اسکار شد.
به گزارش رسانه هدهد کانادا، امید بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان امسال است که به احتمال زیاد جزو پنج فیلم برتر و نامزد نهایی هم باشد.
این فیلم داستانی را روایت میکند که پیش از این بارها گفته شده اما این بار به شکلی متفاوت روایت شده است.
داستان یک زن میانسال با همسر و سه فرزندش زندگی میکنند، متوجه میشود که به خاطر وجود یک بیماری لاعلاج در بدنش به زودی جان خود را از دست میدهد.
این یک داستان است که بارها گفته شده اما فیلمساز قصد دارد آن را از زاویه دیگری روایت کند. تنهایی یک زن در درون یک خانواده شلوغ!
اوایل فیلم شلوغی و هیاهوی خانواده مشخص است، خیلی زود متوجه میشویم پدر خانواده علاوه بر این سه فرزند سه فرزند دیگر از یک همسر دیگرش نیز دارد و در کل خانواده پر جمعیتی هستند که روابط آنها در حول روابط این زوج با یکدیگر، روابط مادر و فرزندی، روابط زن با فرزندان دیگر شوهرش به مسئله فیلم بدل شده است.
فیلم از یک اجرای نمایشی از زندگی آغاز میشود و خیلی زود به پایان میرسد و دنیا هنرهای نمایشی را به زندگی واقعی این زن پیوند میزند، تشویقها و تحسینها خیلی زود به پایان میرسند و جای خود را به غم و اندوه میدهند.
در داستان سرد بیماری و انتظار مرگ، این داستان به فیلم “عشق” پیوند میخورد که ساخته میکائیل هانکه است. نه از لحاظ قوت عشق و نه از لحاظ تلخی و سیاهی آن، از حیث روایت دست قاهر و جابر مرگ، این دو داستان روایتهایی مشترک با هم دارند. به نحوی که فیلمساز آشکارا از میزانسنهای هانکه سود میجوید و از طرفی ادای دینی دارد به آثار سرد اینگمار برگمان از لحاظ نمایش رابطه زوج.
اوج ادای دین در صحنه ازدواج بیشتر میشود، جایی که زن پس از سالها با شوهر زیستن حالا که با واقعیت مرگ خود روبهرو شده به یک ازدواج میرسند.
اوج پرداخت برگمانی فیلمساز در صحنه کلیسا است که خود وام دار نقاشیهای کلاسیک اسکاندیناوی است.
با سکون و سکوتی که همه جا را پر کرده همه چیز برگزار میشود و تصویر بزرگی از صورت این دو بازیگر همه ناگفتنیها را از چشمان آنها میخواند و به بازیگر فرصت میدهد در دل نقش فرو روند و این موقعیت پوچ را به چالش بکشند.
فیلم امید ساخته ماریا سدال آرزوها و آمالی به تصویر میکشد که مانند یک حباب هستند و هر لحظه ممکن است منفجر شوند و پوچ و توخالی بودنشان مشخص شوند.
- اخبار جشنوارههای بین المللی فیلم را در رسانه هدهد بخوانید
آرزوهایی مانند رویاهای این زن برای ازدواجی رسمی و طبق سنت. هرچند فیلم ارزشها و سنتهای رایج و از قبل تعیین شده را به چالش نمیکشد، ممکن است همین محافظه کاریاش نقصهایش را شکل میدهد.
(نداشتن توانایی برای ایجاد دنیایی به دور از کلیشههای مرسوم)، اما اینطور به نظر میرسد دغدغهها و سوالهایی را به تصویر میکشد در مورد مفهوم زندگی سنتی که هنوز به جوابی نرسیده است و از ما میخواهد تا به تماشای یک برش چند روزه از نزدیک کریسمس تا اولین روزهای سال جدید از یک شخصیت بنشینیم بدون هیچ پیشواوری و اطلاعات اضافی درباره شخصیتها،
نگاه چند روزهی او به دنیا و اطرافیانش دقیقا مسئله فیلم است.
به طور کلی روزهای کریسمس مفهوم خانواده و با هم بودن را بیان میکند و این زمان رخ دادن اتفاقات این فیلم همگی با مفاهیم مورد نظر فیلمساز هماهنگ هستند.
قبل از پرداخت به شخصیت درونی یک زن، با دغدغهها و زندگی این زن در قبال دیگران، اینجا خانواده روبرو هستیم. که خود مساله اصلی فیلم را در بر میگیرد برای روایت متفاوت از یک حکایت تکراری و سعی در آشنایی زدایی آن.
دوربین معمولا سیال، اما به راحتی با تنشهای صحنه خو میگیرد و کم کم ما را با یک شخصیت در برهههای مختلف همراهی میکند و موقعیت او در قبال دیگران را برای ما توضیح میدهد.
یکی از این صحنهها دیالوگ او با کوچکترین فرزندش است که به ترک اتاق و همراهی دوربین با او میرسد و گریه زن در نماهای نزدیک با دوربین روی دست را به ما نمایش میدهد.
و در پایان یک رویا و امیدی میماند که شاید عبث و در آن رابطه یا دنیای ذهنی که از آن میسازیم، دنیای شخصیت اصلی را با موقعیت تلطیف میکند و امیدی به جا میگذارد که در پیشرو ببینیم- که وجود ندارد- و تنها سیاهی باقی میماند. بی انتها و ابدی.
- از فیلمهای مطرح سینما در رسانه هدهد بخوانید