دولت کانادا به درخواست کمک مترجم افغان توجهی نمیکند.
من جانم را در افغانستان برای ارتش کانادا به خطر انداختم، اکنون خانوادهام در خطر است.و من به کمک نیاز دارم، با این حال هیچ کمکی از دولت کانادا برای قدردانی از خدماتم دریافت نمیکنم.
توضیح عکس: در این عکس شاهد اعضای پلیس ملی افغانستان در جلسهی شورا با سربازان نیروهای مسلح کانادا به تاریخ 20 آوریل 2006در قندهار، واقع در جنوب افغانستان هستیم. احمد ملقرایی به عنوان مشاور فرهنگی و مترجم نیروهای کانادایی هم در داخل مناطق هوایی قندهار و هم خارج از کمپهای خطرناک فرماندهی منطقهای جنوب خدمت میکرد. (جان دی مک هیو/ خبرگزاری فرانسه/ Getty Images)
این مقاله اول شخص، تجربه احمد ملقرایی است که به عنوان مشاور فرهنگی و مترجم برای نیروهای کانادایی و آمریکایی در افغانستان خدمت کرده است.
اسم من احمد ملقرایی است و در افغانستان به دنیا آمدهام. به عنوان پناهنده به کانادا مهاجرت کردم و در حال حاضر کاندیدای مقطع دکترا در دپارتمان اقتصاد دانشگاه کارلتون هستم. مصیبتهای اخیر مردم افغانستان با حملهی اتحاد جماهیر شوروی به این کشور در سال 1979 آغاز شد. مردم افغانستان جنگیدند، مهاجمان را شکست دادند و به فروپاشی شوروی و سقوط دیوار برلین کمک کردند. اینها دستاوردهای مهمی در تاریخ معاصر جهان به حساب میروند که مردم افغانستان هم هزینههای گزافی بابتشان پرداختهاند.
بیش از یک میلیون افغان برای این دستاوردها جان خود را از دست دادند. 1.5 میلیون دیگر معلول شدند، بیش از 7 میلیون نفر تبعید شدند و زیرساختهای کشور با خاک یکسان شد.
در آوریل سال 1992، گروههای مختلف شورشی به همراه دیگر نیروهای دولتی که به تازگی شروع به اعتراض کرده بودند، به پایتخت این کشور یعنی کابل یورش بردند. و محمد نجیب الله، رئیس جمهور افغانستان را سرنگون کردند. پس از آن یک دولت موقت، با حمایت جناحهای مختلف شورشی، این کشور را جمهوری اسلامی خواند. اما طولی نکشید تا احزاب مجاهدین شهر را با توپ و موشک به رگبار بستند. این حملات به طور متناوب در طی چند سال بعد ادامه یافت، تا جایی که کابل کاملا در هرج و مرج فرو رفت.
انتخاب کانادا
من هم مانند بسیاری از جوانان افغان، آرزو داشتم در صلح زندگی کنم و تحصیلاتم را دنبال کنم. پدرم یک بیزینس واردات و صادرات داشت و زیاد به اروپا سفر میکرد. به یاد دارم که به ما میگفت از دوستان آلمانی خود چیزهای خوبی درباره نخستوزیر این کشور، یعنی پیر ترودو شنیده است. پدرم به ما توصیه کرد که اگر فرصتی برای خروج از افغانستان پیدا کردیم، کانادا را برای زندگی انتخاب کنیم.
زمانی که به عنوان پناهنده به کانادا آمدم، جوان بودم و زیاد کسی را نمیشناختم. اولین مقصد من مونترال بود و بعد از آن به اتاوا نقل مکان کردم که از آن زمان هم ساکن همین شهر هستم.
خانواده من در همین حین به کمپهای پناهندگان در پاکستان نقل مکان کردند. من بیوقفه در مشاغل کم درآمد کار میکردم تا آنها را از لحاظ مالی تامین کنم.
با ورود جامعه بینالمللی به صحنهی نجات افغانها از تاریخ 11 سپتامبر، من هم مانند بسیاری از افغانهای مقیم کانادا، این اتفاق را فرصتی برای بازسازی افغانستان جنگزده دیدم؛ پس تصمیم گرفتم به آنجا باز گردم.
نیروهای کانادایی و ایالات متحده از سال 2007 تا 2008 و از سال 2011 تا 2016 من را به عنوان یک فرد غیرنظامی در افغانستان استخدام کردند. و من در طول این مدت تحت عنوان مشاور فرهنگی و مترجم مشغول به خدمت بودم.
توضیح عکس: جنگجویان طالبان که بالای یک خودرو در خیابانی در استان لغمان شرق افغانستان نشستهاند.
احمد ملقرایی میگوید که زندگی خانوادهاش به دلیل همکاری او با نیروهای کانادایی و آمریکایی در معرض خطر است و ممکن است طالبان بخواهد این کار را تلافی کند. (خبرگزاری فرانسه/ Getty Images)
من هم در داخل مناطق هوایی قندهار، معروف به KAF، و هم در خارج از کمپهای خطرناک فرماندهی منطقهای جنوب (RC-South) کار میکردم. در حال گشتزنی بودم که با تفنگ و بمبهای دستساز مورد اصابت قرار گرفت. من جانم را برای سربازان کانادا و مردم افغانستان به خطر انداختم و در قبال خدمتم توصیهنامههای زیادی از سوی ارتش کانادا و دولت افغانستان دریافت کردم.
من را تحسین میکردند، اما همیشه مورد اعتمادشان نبودم.
یک بار در حالی که در مسیر دیدن والی ولایت قندهار بودیم، کاروان ما مورد اصابت یک ماشین بزرگ بمبگذاری شده (1.5 تن نیترات آمونیوم) قرار گرفت. مجروحان ما به شهر قندهار منتقل شدند. در حالی که روی برانکارد بودم، دستیار پزشک نظامی داشت شنها را از روی چشمانم پاک میکرد که دست کسی را در جیبم حس کردم که به دنبال تلفنم میگشت. آنها به من گفتند که از تیم حفاظت نیروهای کانادایی هستند و میخواستند تلفن من را چک کنند تا ببینند قبل از حرکتمان از KAF با چه کسی تماس گرفتهام.
من از این اتفاق خیلی آزردهخاطر شدم و به فرمانده نیروی ضربت شکایت کردم. فرمانده اطلاعات با من تماس گرفت و گفت اتفاقی که برای من افتاده عادی است؛ چرا که تنها افغان کانادایی کاروان من هستم و همین باعث میشود که مظنون واقع شوم. او (سرگرد) در ادامه گفت: شما مردم افغانستان را دوست دارید و آدم تأثیرگذار و باهوشی هستید و همین شما را برای ما خطرناک میکند.
من به عنوان یک فرد خطرناک شناخته میشدم
من در طول خدمتم در قندهار، سخت کار کردم تا مردم بتوانند با نیروهای کانادایی برای کمک به ایجاد روابط و نجات جان سربازان کانادایی و غیرنظامیان افغان همکاری کنند. و با این حال، آنها من را خطرناک میدانستند.اکنون خانواده من در افغانستان در خطر و با اقدامات تلافیجویانه طالبان مواجه است، و وزیران مهاجرت و شهروندی و امور جهانی میگویند که آنها برای برنامه اسکان مجدد اضطراری معرفی شده توسط دولت کانادا، واجد شرایط نیستند. من به کمک نیاز دارم و با این حال درخواست کمک مترجم افغان برای دولت کانادا،حتی به پاس قدردانی از خدمات نادیده گرفته میشود.
طالبان در حال تشدید جستجوهایش برای افرادی است که با نیروهای ایالات متحده، کانادا و ناتو در افغانستان کار میکردند.
و همچنین از افرادی که میخواهد دستگیر کند و اعضای خانوادهیشان در حال “بازدیدهای هدفمند خانه به خانه” است.طالبان خانوادههای کسانی که حاضر به تسلیم شدن نیستند را مورد هدف قرار میدهند و آنها را مطابق با قوانین شریعت محاکمه و مجازات میکنند. اعضای خانواده من اکنون مخفی شدهاند، اما دولت کانادا میگوید که آنها واجد شرایط دریافت کمک نیستند.به گمانم فداکاریهای من در طول خدمتم کافی نبوده است و اینکه به درخواست کمک مترجم افغان رسیدگی شود هنوز اضطراری نیست.
نکات مطرح شده در این مقاله، نظرات و دیدگاههای شخصی نویسنده در مطلب اصلی بوده که به زبان فارسی برگردانده شده و الزاماً عقاید هیئت تحریریه رسانه هدهد کانادا را بازتاب نمیدهد.
کانادا تعداد پذیرش مهاجران افغان را به 40 هزار نفر افزایش داد
خروج 200 شهروند خارجی از جمله کانادایی ها از کابل
- عضویت در کانال تلگرام رسانه هدهد کانادا
- اخبار روز کانادا را در رسانه هدهد دنبال کنید
- هم اکنون شما هم عضو هفته نامه رسانه هدهد کانادا شوید
منبع: سیبیسی