۲۹ خرداد روز درگذشت «علی شریعتی مزینانی» معروف به دکتر علی شریعتی استاد تاریخ، سخنران، نویسنده، اسلامشناس، جامعهشناس و پژوهشگر ایرانی است.
شریعتی نگاهی نو به تاریخ و جامعهشناسی اسلام داشت. همچنین معتقد به تشیع حقیقی و انقلابی بعنوان نیرویی برای تحقق عدالت اجتماعی بود.
وی طی سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ با بیان سخنانی در رابطه با نفی وجود نهاد روحانیت در اسلام مورد غضب روحانیت شیعه قرار گرفت و ساواک از ادامه سخنرانیهای او جلوگیری کرد. یکی از دلایل شهرت شریعتی فعالیتهای او برای احیای مذهب و سنت در ایران و سخنرانیهایش بر ضد سلطنت است.
خانواده دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی فرزند محمدتقی شریعتی (فعال سیاسی–مذهبی که با رویکرد نوگرایانه و روشنفکرانه به دین اقدامات زیادی انجام داد و کانون نشر حقایق اسلامی را تاسیس کرد) و زهرا امینی است. آنها در سال ۱۳۱۱ با هم ازدواج کردند.
اولین فرزند آنها، علی شریعتی بود. علی در سال ۱۳۱۹ برای گذراندن دوران ابتدایی وارد دبستان ابن یمین مشهد شد. شریعتی دوران دبیرستان را در دبیرستان فردوسی مشهد سپری کرد. دوران دانشگاه را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد گذراند.
وی در طول دوران تحصیل در دانشکدهی ادبیات به انتشار آثاری چون: «ترجمهی ابوذر غفاری، ترجمهی نیایش اثر الکسیس کارل و یک رشته مقالههای تحقیقی در این زمینه همت گمارد.»
ازدواج دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با یکی از همکلاسیهایش بنام پوران شریعترضوی (خواهر مهدی شریعت رضوی، یکی از دانشجویانی که در پی اعتراض به سفر نیکسون به ایران در سال ۱۳۳۲ کشته شد) ازدواج کرد.
شریعتی دوران تحصیل دانشگاه را با بهترین رتبه به اتمام رساند. او برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد تا تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن فرانسه ادامه دهد. وی در آنجا به تحصیل علومی چون جامعهشناسی، مبانی علم تاریخ، تاریخ ادیان، تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با استادان بزرگی چون لویی ماسینیون، ژرژ گورویچ، سارتر و… آشنا شد.
علی شریعتی به مدت ۵ سال بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴ در فرانسه زندگی میکرد.
ژیلبر لازار که در دورهی دکترا استاد راهنمای علی شریعتی و همسرش در دانشگاه سوربن بود برای رساله دکتر به شریعتی پیشنهاد کرد کار تصحیح متن فارسی کتاب فضائل بلخ، نوشتهی صفیالدین بلخی و ترجمهی آن به فرانسه را انجام دهد. شریعتی در سال ۱۹۶۳ رساله دکترایش را در ۱۵۵ صفحه به زبان فرانسه و با عنوان «فضائل بلخ» ارائه کرد و با کمترین نمره مدرکش را گرفت.
عنوان رسمی مدرک او «تاریخ اسلام در قرون وسطی» بود و سفارت ایران در پاریس مدرک او را به عنوان مدرک دکترا در ادبیات به رسمیت شناخت.
وی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت ولی در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری وی از سوی ساواک بود و متعلق به دو سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران که به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازمالاجرا بود. او بعد از بازداشت به زندان قزلقلعه در تهران منتقل شد.
فعالیتهای سیاسی – اجتماعی
دکتر علی شریعتی در مشهد به نهضت مقاومت ملی به رهبری سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی پیوست. همچنین او یکی از سخنگویان و فعالان آتشین این نهضت علیه سلطه و استثمار غرب در ایران بود. همین سحنرانیها موجب شد تا سال ۱۳۳۶ توسط ساواک دستگیر و هشت ماه در زندان قزلقلعه محبوس باشد.
شریعتی پیش از آن در جریان وقایع ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ نیز بازداشت شد و این اولین رویارویی او با نظام شاهنشاهی بود.
دکتر علی شریعتی پس از قبول شدن و عزیمت به فرانسه مدتی دست از فعالیتهای سیاسی کشید. اما اندکی بعد از آن با ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده و مصطفی چمران ارتباط پیدا کرد. در نتیجه در سال۱۳۴۱ به اتفاق هم سازمان نهضت آزادی ایران (بخش خارج از کشور) بنیان گذاشته شدند.
وی با توجه به قدرت فکری و قلمیاش، در جریان کنگره جبهه ملی ایران در اروپا در ویسبادن (جمهوری آلمان فدرال) در اوت ۱۹۶۲ با نظر حسین راضی، به عنوان سردبیر روزنامه فارسیزبان ایران آزاد (ارگان جبهه ملی ایران خارج از کشور در اروپا) انتخاب شد. اولین شماره این نشریه که ارگان رسمی جبهه ملی ایران در اروپا بود، دیدگاههای روشنفکران ایرانی خارج از کشور و واقعیتهای مبارزات مردم ایران را منعکس میکرد و پس از سردبیری شریعتی در ۱۵ نوامبر ۱۹۶۲ منتشر شد.
علت فوت و محل خاکسپاری
او طی مهاجرتش در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در حالی که سههفته از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوتهمپتون درگذشت.
عبدالکریم سروش در روایتی دیگر متذکر شده که جنازه شریعتی یکبار پس از مرگ در سردخانه بیمارستان و دفعه بعد پس از کالبد شکافی توسط بیمارستان ساوتهمپتون به هنگام غسل دادن در مسجدی کوچک در لندن مشاهده کرده است.
بنا به گفتهی وی جنازه شریعتی در دیدار اول کاملاً سالم و در دفعه دوم دارای شکافتگیهای متعدد ناشی از کالبد شکافی بوده است. همچنین بیمارستان علت مرگ وی را طبیعی اعلام کرده است.
شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیهی ارشاد دفن کنند ولی بر خلاف وصیتش هماکنون مومیایی او در در قبرستانی کنار زینبیه در دمشق به امانت سپرده شد. خانوادهاش هزینه نگهداری جسد وی را متقبل شدند.
از او سه فرزند بنامهای احسان، سوسن، سارا و مونا بجای مانده است.
کلاهبرداری کوروش کمپانی، عامل ایجاد یک تنش اقتصادی جدید در ایران
منابع: دکترشریعتی، شریعتی