متن حاضر ترجمه ای است از مقاله منتشر شده در گلوب ان میل کانادا با موضوع نگرش و سیاست های کانادا در موضوع مهاجرت. این مقاله توسط مایکل آدامز (رئیس و بنیانگذار Environics Institute for Survey Research) و روبین فریدمن (عضو هیئت رئیسۀ Canadian Race Relation Foundation) نوشته شده است. با توجه به خبرها و اتفاقات اخیر مبنی بر تغییر سیاست های مهاجرتی امریکا که توسط رئیس جمهور جدید این کشور وضع شده است، این متن بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهد. این مقاله توسط دکتر بهرنگ صدیقی دکترای جامعه شناسی ساکن اُنتاریو تهیه و ترجمه و توسط رسانه هدهد منتشر می شود.
بهرنگ صدیقی – گرچه مهاجرت گستردۀ تودهای دهههاست که در جریان است، در سالهای اخیر پناهندگانی که از مناطق پُرنزاع در افریقا و خاورمیانه مهاجرت میکنند تصاویری تکاندهنده از مردمان مستأصلی را به نمایش گذاشتهاند که در جستجوی مکانی امن برای اسکاناند. بحران اخیر پناهندگان موجب ترس و نفرت بسیاری شده است. در اروپا، بسیاری از حکومتها در حال وضع قوانین جدید برای کنترل مرزهایشاناند، و حمله به مهاجران به نظر رو به ازدیاد است.
حتا در کشورهایی که به پذیرش تازهواردان شهرت داشتهاند، نظیر آلمان و دانمارک، دیدگاه عمومی نسبت به مهاجرت در حال تغییر است،. در ایالات متحدۀ امریکا، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری اخیر از حزب جمهوریخواه، پیشنهاد معروف احداث دیوار در مرز کشورش با مکزیک و «توقف کامل و بیاستثنای» ورود مسلمانان را به این کشور مطرح کرده است.
برخی میپرسند آیا نشانههای این احساس دیگریستیزیِ شدید در کانادا هم وجود دارد. کاناداییها با شفقت به بحران سوریه پاسخ دادند، و شهروندان عادیِ این کشور کفالت بیش از ۳۱۰۰۰ نفر از این پناهجویان را بر عهده گرفتند. برنامۀ مهاجرت به کانادا نیز همچنان با جدیت دنبال میشود، تا جاییکه امسال رکورد مهاجرت به این کشور شکسته شد. با این حال، آیا دیگریستیزیای که در کشورهای دیگر شاهدیم، در کانادا هم رو به رشد است؟ آیا پیامهای نژادپرستانۀ سیاسی در اروپا و ایالات متحدۀ امریکا، این جسارت را به کاناداییها هم میدهد که افسار نفرت از دیگران را که تا بهحال سرکوب و کنترلش کرده بودند، رها کنند؟
آخرین پیمایش موسوم به Focus Canada، که مدتی پیش انجام گرفت و مشتمل بود بر پرسشهایی که از دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در چنین پیمایشی پرسیده میشد، مشخص کرد که اخیراً نفرت کاناداییها از مهاجران کاهش یافته است. در ۱۵ ماه اخیره، دیدگاههای مثبت نسبت به مهاجرت رشد ثابت و قابلتوجهی داشته است. بیشتر کاناداییها همچنان معتقدند مهاجرت بر اقتصاد اثر مثبت دارد، میزان پذیرش مهاجر را بیش از حد نمیدانند، و اعتمادشان به تواناییِ کشور برای مدیریت چالشهایی که با ورد مهاجران و پناهجویان پیش میآیند، رو به افزایش است.
وقتی بحث به پناهجویان سوری میرسد، شمار چشمگیری (۴۸ درصد) از کانادایها با میزان پذیرش فعلی موافقاند. ۱۰ درصدی هم هستند که معتقدند شمار پذیرش این پناهجویان در این کشور باید بالاتر برود. یک سوم از کاناداییهایی که معتقدند شمار سوریهای مورد پذیرش بیش از اندازه است، نگرانیشان از توان کشور برای حمایت از این تعداد پناهجو و تغییر جهت منابع از دیگر اولویتها به سمت این موضوعاند، نه اینکه از تهدید امنیتی تازهواردان بترسند یا نگران عدمتطابق آنها با کانادا باشند.
نکتۀ شایان توجه اینکه، نسبتی از کاناداییهایی که بیشترین نگرانی را از این دارند که مبادا مهاجران با «ارزشهای کانادایی» تطابق نیابند، نسبتی که پیشتر رو به رشد بود، حالا به کمترین میزان خود در بیش از ۲۰ سال گذشته رسیده است.
در این پیمایش همچنین از کاناداییها خواسته شد شهروند خوب را تعریف کنند. آنها در جواب شماری از رفتارهایی را که ارزشمند میدانند، نام بردند: تمکین به قانون، مشارکت در اجتماع مربوطه، و رفتار همراه با احترام و پذیرش تفاوتها با دیگران. نه نفر از ۱۰ نفر کانادایی گفتهاند که کسی که در کشوری دیگر زاده شده است به اندازۀ کسی که در کانادا به دنیا آمده است، میتواند شهروند خوبی باشد.
این نتایج عموماً در کل کانادا صادقاند، و روندهای مثبتی که در بالا به آنها اشاره شد در میان بیشتر گروهها مشهود است. البته تفاوتهایی در کشور دیده میشود، از جمله اینکه دیدگاه منفی نسبت به مهاجرت در استانهای فلاتی (آلبرتا، ساسکاچوان، و منیتوبا) بیش از همه غالب است (در مواردی در این استانها، دیدگاهها در این خصوص از ۲۰۱۵ بدتر شده است). دیدگاه ساکنان آتلانتیک کانادا و بریتیش کلمبیا در این خصوص مثبتتر از بقیه است، در حالی که دیدگاهها در انتاریو و کبک عموماً در برخی جاها به حد متوسط کاهش یافته است. رویکردها در میان نسلهای متفاوت نیز تفاوتهایی دارند، و عمدتاً کاناداییهای کمسوادتر و مسنتر دغدغههایی دربارۀ مهاجرت و تطابق مهاجران ابراز میکنند (بهویژه افراد بالای ۶۰ سال).
کانادا بهندرت خود را کشوری استثنایی دانسته است، شاید چون وسعت و قدرت و تاریخ این کشور شهروندانش را بیش از سایر کشورها به سمتی سوق داده که از تحقیر دیگران بپرهیزند. اما، حالا کانادا خود را برای سالگرد ۱۵۰ سالگیاش آماده میکند و در عین حال پیشنهاد شورای فدرال را مبنی بر افزایش پذیرش مهاجران از ۳۰۰ هزار در سال به ۴۵۰ هزار نفر بررسی میکند تا نیروی کار کافی داشته باشد که جایگزین نسل پُرزایی شود. در این شرایط خوب است به عواملی بیندیشیم که موجب شده کانادا چشم به بیرون از خود داشته باشد؛ برعکس بسیاری کشورهای دیگر که به درون خود متوجهاند. کانادا چنین نیست که بهکلی عاری از نژادپرستی و دیگرستیزی باشد، اما دشوار میتوان تصور کرد که این پدیدهها بهطور اجتماعی و سیاسی رشد یابند.
چرا کاناداییها روحیهای چنین باز و بینالمللی دارند، اما بسیاری از دیگر کشورها فقط ارابۀ خودشان را میرانند؟ البته، تأمل در خصوص این پرسش نباید موجب شود نابرابریها و بخشهای تاریک از کانادا را نادیده بگیریم.
برای کسانی که کشوری عادلانه و پذیرا را خواهاناند، تلاش برای فهم روند درست امور به همان اندازهای ارزشمند است که تلاش برای فهم روند نادرست امور.
منبع:
https://www.theglobeandmail.com/opinion/as-many-turn-away-from-immigrants-canada-continues-to-embrace-newcomers/article32512250/