یک روستای رها شده مربوط به اوایل قرن بیستم در جنگلهای بریتیش کلمبیا توسط باب مایکل و تیم باستانشناسش کشف شد.
به گزارش رسانه هدهد به نقل از atlasobscura، مایکل و تیمش که برای مدتی در حال حفاری باستان شناسی خود از کمپهای قدیمی کانادایی اروپایی مربوط به دهه 1920 بودند، که در اطراف دره رودخانه سیمور موفق به کشف چیزی کاملا متفاوت شدند.
او شواهدی از سکونت ژاپنیها را در این منطقه یافت که در آنجا زندگی میکردند اما بهیکباره ناپدید شدند.
مایکل تا قبل از پیدا شدن این روستا، از سال 2004 بر روی کمپهای اروپایی موجود در جنگلهای قدیمی کار میکرد، که رفته رفته او این مصنوعات چینی در سطح زمین پیدا کرد، او میتوانست علت وجود این مصنوعات چینی در سطح زمین را حدس بزند اما وقتی همراه با تیمش مشغول به حفاری محل شد، اشیایی مانند بطریهای نوشیدنی و کاسههای برنج را یافت.
از آن تاریخ به بعد مایکل و تیمش هر بهار به مدت 14 سال برای کسب اطلاعات بیشتر، 6 هفته در محل به حفاری میپردازند. آنها به زودی دریافتند که این محل تنها یک اردوگاه نبوده است بلکه در واقع یک مکان مسکونی متعلق به ژاپنیهایی بوده که برای دور شدن از نژادپرستی و مشکلات مالی در مناطق پرجمعیت به این قسمت آمده بودند.
باستان شناسان سه محله ژاپنی که قدمت آنها به نیمه اول قرن بیستم بازمیگردد را یافتهاند که شامل 14 خانه کوچک، یک معبد و باغ و ظروف چینی و وسایل شخصی هستند که در نزدیکی کوههای شمالی بریتیش کلمبیا قرار دارند.
درختان محلی که روستا در آن واقع شده است در دهه 1900 توسط شرکت هاستینگ بریده شد اما در سال 1918 ناحیه حق قطع درختان منطقه مجاور را به یک تاجر ژاپنی به نام ایکیچی کاگتسو واگذار کرد، 6 سال بعد وقتی آخرین درختان منطقه قطع شدند کاگتسو به امید گسترش تجارتش به ونکوور نقل مکان کرد.
این منطقه که به اندازه یک زمین فوتبال بود، شامل 12 اتاقک می شد که برای 40 الی 50 نفر کافی بود. طبق تحقیقات، سبک زندگی مردم در این ناحیه کاملا به روش ژاپنی بوده است، گرچه آنها در کانادا قرار داشتند.
در میان اکتشافاتی که توسط این باستان شناس کانادایی انجام شده است، یک معبد قدیمی نیز دیده میشود. آنها دریافتند که در بزرگترین قسمت مسطح روستا خانهای قرار نداشته، بلکه باغی برای دورهمیها طراحی شده است. آنها همچنین یک حمام قدیمی را یافتند که برای مردمان آن روستا بسیار مهم بوده است.
گرچه کاملا مشخص است که این روستا مکانی برای کارگران و خانوادههایشان بوده است، اما چیزی که مشخص نیست مدت زمانی است که آنها در این روستا زندگی میکردهاند. هیچ مدرکی درباره اشخاصی که در این مکان بودهاند و مدتزمان سکونتشان وجود ندارد اما طبق تئوری مایکل حداقل تعدادی از کارگران پس از اتمام کار بریدن درختان تصمیم گرفتهاند که در آنجا بمانند.
برخی از آنها شاید تا سال 1942 در آنجا مانده باشند، یعنی زمانی که طی جنگ جهانی دوم دولت کانادا شروع به جمعآوری ژاپنیها و فرستادن آنها به اردوگاههای توقیفی گرفت.
این حقیقت که مایکل موفق به یافتن بیش از 1000 شیء مربوط به زندگی بشری در این ناحیه شده است، گواه آن است که ساکنان منطقه این محل را با عجله ترک کردهاند و زمانی برای جمع کردن وسایل خود نداشتهاند. در میان اشیایی که تاکنون یافت شده، اشیایی مانند بطری دارو، ساعت، قوری، دکمه، سکه و ظروف سرامیکی بسیاری دیده میشود. از آنجاییکه بسیاری از این اشیاء زیرخاک دفن شده بودند، بیشترشان سالم مانده اند.
در بعضی از قسمتها تیم تحقیقاتی چند اجاق خوراکپزی یافته که حداقل یکی از آنها از کیفیت خوبی برخوردار است، این اجاق در خارج از روستا قرار داشته و در پشت یک کنده درخت پنهانشده بود.
مایکل میگوید که این مسئله تنها تئوری او را درباره زمانبندی تایید میکند، زیرا مردم در زمان ترک یک محل نه تنها اشیاء قیمتی را با خود حمل میکنند بلکه تلاش میکنند چیزهایی مانند اجاقگاز را نیز پنهان کنند. این نشان میدهد که مردم میترسیدند که روستای کوچکشان غارت شود.
یافتههای مایکل برخی از خلاءها درباره تاریخ این محل را تکمیل میکند و داستان گروهی از مردمی که همچنان هویتشان نامشخص است را بازگو میکند.
پس از آن به لطف کارهای مایکل و تیمش، دولت کانادا این ناحیه را به عنوان مکانی مهم برای اهالی بریتیش کلمبیا که نیاکانی ژاپنی داشتند اعلام کرد.