محمدمهدی محمدزاده – همانطور که در بخش های مختلف گذشته به عوامل تاثیرگذار بر خانواده در فرآیند مهاجرت اشاره شد. با توجه به شرایط موجود در جامعه مهاجر و انعکاس مشکلات خانوادگی آنها به اینجانب در
کامنت های مقالات و تماسهای تلفنی ضرورت پرداختن به این موضوع را در اولویت قرار داده ام.
مشکلات خانوادگی حیطه وسیعی دارد ولی در این قسمت بطور خاص به مشکلات بین زن و شوهر پرداخته خواهد شد. سؤالات زیادی مطرح است که مشکلات زوجین مهاجر از چه جنسی است و چرا بسیاری از مهاجرین در بدو ورود به جامعه کانادا دچار مشکل شده و آیا برای حل این مشکلات راهکارهایی وجود دارد؟ آیا زوجین به این ضرورت رسیده اند که مدیریت روابط خانوادگی در جامعه جدید نیاز به مشاوره تخصصی دارد؟ آیا آمادگی کافی برای حضور در جامعه جدید را دارند؟
هر خانواده در پروسه مهاجرت فرآیندی را طی می کند که از مرحله مطالعه اولیه ی آغاز و پس از طی مراحل مختلف موفق به اخذ اقامت در کانادا می شوند. سؤال اینجاست که در این فرآیند هیچگونه برنامه ای برای آمادگی فرهنگی دیده نشده است؟ آیا خانواده های محترم که با کوله باری از تجربه، امید و آرزو اقدام به مهاجرت می کنند، جایگاهی برای این موضوع مهّم در فرآیند مهاجرت قائل هستند؟ تجربه نگارنده این است که شاید ضرروت موضوع از طرف مهاجرین درک و فهم شده است،امّا پرداختن جدّی به آن را در دستور کار خود قرار نمی دهند. چرا؟ این خود نیز داستان مفصلی دارد که هدف این بخش از مقاله می باشد.
واقعّیت این است که روابط زوجین مجموعه ای از روابط عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و… می باشد که مدیریت خاصی را می طلبد. این مدیریت متاثر از روابط حاکم بر جامعه ایران بوده و قطعاً تابع قوانین مصوب ایران می باشد. در ایران هنوز هم روابط زوجین تحت تاثیر قوانین غیر رسمی و عرفی جامعه قرار دارد، و هنوز هم در بسیاری از مواقع مشکلات بین زوجین با دخالت پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها حل می شود. همان نیروهایی که نقش خود را در حل و فصل مشکلات خانوادگی با انتقال تجربیاتشان به جوانتر ها ایفا می کنند. جوانتر ها نیز با توجه به جایگاه عرفی بزرگتر ها برای آن ارزش خاصی قائل بوده و از این تجربیات استفاده می کنند.
تفاوت های فرهنگی دو جامعه از بدیهی ترین موضوعاتی که هر مهاجری به آن واقف است، امّا موضوعی که به نظر نویسنده مهّم و قابل تأمل می باشد پاسخ سؤال اساسی زیر است:
آیا مهاجر برای مواجه شدن با جامعه جدید از آمادگی کافی برخوردار است؟ به دیگر سخن همانطور که پیشتر به آن اشاره شد آیا مهاجر در فرآیند مهاجرت برای این موضوع جایگاهی قائل است؟
وقایع جاری جامعه مهاجر برای نگارنده که از نزدیک با خیل زیادی از مهاجرین تماس داشته و طرف مشورت آنها قرار گرفته نشان می دهد که به دلایل فراوانی مهاجرین برای این فاکتور مؤثر و سرنوشت ساز هیچ ساز و کاری نداشته و تقریباً این موضوع مهّم را به دست تقدیر سپرده اند.
از آنجایی که در بدو ورود مهاجرین کارها و امور فراوانی را باید مدیریت کنند، زمان زیادی را صرف مرتفع نمودن آن می کنند و این موضوع کاملاّ طبیعی است. اتفاقی که در این بین واقع می شود عدم توجه به نیازهایی است که در گام اول مهّم به نظر نمی رسند ولی کم کم نقش پررنگ تری پیدا کرده و باید با حوصله و پشتکار لازم به آن پرداخته شود.
مشکلات خانوادگی در زمان مهاجرت از عمق بیشتری برخودار است چرا که افزایش حجم کار و ورود به جامعه جدید که تا حدود زیادی ناشناخته است خود مزید بر علت شده و مشکلاتی با ابعاد جدید پیش روی مهاجر می گذارد. رهایی از این مشکلات بازنگری روشهای مقابله با آنها را می طلبد. در ادامه برخی از راهکارهای حل مشکلات ارائه می شود.
ادامه دارد…