همیشه وقتی سخن از متن باز (Open Source) می آید ذهن هایمان ناخودآگاه به یاد لینوکس می افتد. احتمالا به این دلیل که لینوکس مشهورترین، پرکاربرترین و احتمالا بزرگترین پروژه اوپن سورس است. و هرگاه نام لینوکس می آید ناخوادآگاه به یاد مایکروسافت ویندوز می افتیم. آن هم احتمالا به این دلیل که در بازار سیستم عامل های کامپیوترهای خانگی همیشه بزرگترین و پرکاربر ترین سیستم عامل بوده است.
در پانزده سالی که لینوکس رو میشناسم همیشه دیوانه وار دوستش داشتم. تقریبا تفاوتی نمیکرد چه توزیعی را ببینم و نصب کنم. از ردهت (RedHat) شروع کردم و کم کم با دیگر توزیع های کوچک و بزرگ هم آشنا شدم: Debian, Mandriva, Knoppix, Suse Linux, CentOS و این اواخر Ubuntu ی دوست داشتنی. خیلی از توزیع های ایرانی و فارسی را هم امتحان کردم مانند شبدیز، پارسیکس و شریف (که واقعا مناسب نام و بودجه اش نبود!)
خاطرم هست هر وقت در جمع دوستان برنامه نویس صحبت از اوپن سورس میکردم و از مزایا و آینده آن صحبت میکردم، همیشه کسانی بودند که تمام قد از مایکروسافت و سیستم عامل و محصولاتش حمایت کرده و در کل پدیده متن باز را یک شوخی و چیز مسخره می دانستند. خوب شاید هم حق داشتند، حتما با خودشان میگفتند کدام بلانسبتی! نتیجه ساعت ها کد زدن و برنامه نویسی را کامپایل نکرده و همین طور باز! تقدیم دوست و دشمن دور و نزدیک میکند؟
این بحث ها و دعوا ها هم انگار هیچ وقت تمامی نداشت و انگار نمک هر محفلی بود برایمان.
من هم همیشه تمام قد از اوپن سورس، مفهوم، فلسفه پیدایش و پدیدآورنگان آن مخصوصا لینوس تروالس، دنیس ریچی مرحوم و البته ریچارد استالمن (که همین پارسال همین دانشگاه کنکوردیای خودمان بهش دکترای افتخاری داد و در آنجا سخنرانی کوبنده ای بر علیه استفاده سیاسی دولت ها از نرم افزارها و ورود به حریم خصوصی انسان ها کرد) دفاع کرده و میکنم. همیشه هم تاکید داشته ام که من از روی تعصب این ها نمیگویم ( شما هم بشنوید و باور نکنید!!). البته در چند سال اخیر کمی از این میزان تعصب کم شده و عقل و منطق جای آنرا گرفته که نتیجه آن این شده که با دید بازتری شیفته دنیای متن باز باشم! از دید من متن باز به معنی به اشتراک گذاری دانش است، دانشی که از انسان به وجود آمده و متعلق به انسان است. هیچ فرد یا گروهی نمی تواند ادعا کند محصول یا سرویسی که به وجود آورده بدون هیچ استفاده ای از دانش و آگهی های بوجود آمده و ارایه شده پیش از آن بوده است. همه ما به نوعی وام دار گذشتگان و تولیدات علمی و فکری هستیم.
خیلی از کسانی که با این جنبش و حرکت جمعی مخالف هستند دلیل آنرا مغایر بودن با تفکر کسب ثروت و درآمدزایی می دانند. مدلی قدیمی که خیلی از شرکت ها از جمله Apple و Microsoft برای درآمدزایی استفاده کرده اند: تولید و ارایه نرم افزار بصورت فروش مستقیم و پشتیبانی رایگان پس از آن.
اما شرکت هایی شکل گرفته و رشد کردند که این قاعده را تغییر دادند: نرم افزار رایگان و درآمدزایی از طریق پشتیبانی. یکی از این شرکت ها شرکت Redhat بود که با تولید و ارایه سیستم عامل ردهت و پس از آن فدورا و سایر محصولات جانبی و با هدف قراردادن بازار رو به رشد و آینده دار سرورها تبدیل به بزگترین ارایه کننده و پشتیبانی کننده این مارکت شد. این شرکت با درآمد 1.5 میلیارد دلاری در سال 2014 و 1.8 میلیارد دلاری در سال 2015 همچنان به عنوان یکی از پرسودترین شرکت های دنیای آی تی تبدیل شده است.
مثال مشهور دیگر سیستم عامل اندروید (Android) است. گوگل این پروژه (و شرکت) را در سال 2005 از موسس آن “اندی رابین” خرید و او را به قائم مقام و مدیر این پروژه منصوب کرد. نسخه اول اندروید در سال 2007 و به صورت متن باز و رایگان منتشر شد.
گوگل و شرکای تجاری آن توانستند با برنامه ریزی دقیق و آینده نگر اندروید رو با سهم بازار 1.6% در سال 2009 به بزرگترین و پراستفاده ترین سیستم عامل همراه با سهم 80% در سال 2015 کنند! تنهاترین رقیب اندروید هم iOS با 17% سهم می باشد و 3% بقیه به مایکروسافت و سایرین رسیده است!
سالها پیش هنگامی که به تفاوت های ساختاری این دو طرز فکر مختلف می اندیشیدم حدس میزدم که شرکت های مغروری مانند مایکروسافت نیز آرام آرام به این جریان می پیوندند تا روزی که به سیل خروشان تبدیل شد آواره و درمانده نشوند!
حدس میزدم که به این نتیجه خواهند رسید که بجای تمسخر و نادیده پنداشتن (که مدام در سخنان مدیران ارشد آن مانند استیو بالمر (Steve Ballmer) مشهود بود) باید همراه آن شوند. به جای آنکه سدی روبروی آن باشند، قایقی بر روی آن بسازند تا خود و کاربرانشان را به مقاصدشان برساند.
ماه مارچ 2016 دو خبر از مایکروسافت دنیای آی تی را به لرزه درآورد. هنگامی که کاربران Microsoft Visual Studio به دلیل برخی تغییرت حیرت انگیز مانند باز شدن کد بخشی از این پروژه در سال 2015 برای کاربران و توسعه دهندگان انگشت به دهان بودند، این شرکت بار دیگر خبرساز شده و شوک بزرگی به رفیقان و البته رقیبان خود وارد کرد و نشان داد که برنامه های مهمی برای آینده خود و دنیای ما دارد. اما از هرچه بگذرین اخبار مایکروسافت خوشتر است:
اول: Scott Guthrie مدیر اجرایی بخش پردازش ابری مایکروسافت در تاریخ 7 مارچ 2016 در بلاگ رسمی این شرکت خبر از ارایه SQL Server نسخه لینوکس داد! این نسخه با امکانات قدرتمند و یکتایی که دارد باعث زمین لرزه شدیدی در دره سیلیکون شده است! شرکت اوراکل به طور رسمی اعلام کرد که این شرکت به دقت ورود مایکروسافت را به دنیای دیتابیس های اوپن سورس زیر نظر میگیرد. اوراکل تا به حال با داشتن حاشیه اطمینان بسیار خوب نسبت به رقیب دیرینه خود صدرنشین بازار دیتابیس های عظیم بوده که به نظر میرسد با این حرکت مایکروسافت این جایگاه به لرزه افتاده است.
دوم: در تاریخ 9 مارچ 2016 نیز خبر رسمی ارایه لینوکس رسمی مایکروسافت با نام کد SONiC لرزه شدید دیگری به سیلیکون نشینان وارد کرد. پیش از این (در سپتامبر 2015) خبری درز کرده بود که به زودی این شرکت برای پروژه عظیم خود در رایانش ابری Azure در حال کار بر روی نسخه ای از لینوکس است. KAMALA SUBRAMANIAM یکی از معمارهای اصلی پروژه Azure در بلاگ رسمی این شرکت خبر از آن داده که این نسخه بر پایه لینوکس دبیان بوده و وظیفه برقراری ارتباط بر روی سویچ های شبکه عظیم ابری مایکروسافت را دارد.
این شرکت اعلام کرده که برنامه ای برای عرضه عمومی و پشتیبانی این پروژه ندارد اما این پروژه متن باز با دو لایسنس GNU GPL و Apache بر روی اکانت گیت هاب مایکروسافت قرار گرفته است. SONiC که سرواژه عبارت Software for Open Networking in the Cloud است اکنون پس از ده سال ورود بی سر و صدای مایکروسافت به دنیای متن باز برای نخستین بار در اختیار توسعه دهندگان و مهندسان نرم افزار به صورت سورس کد و بعلاوه اسناد ضروری قرار گرفته است.
به نظر میرسد که دیگر مایکروسافت علاقه ای به اعلان جنگ و یا ضربه زدن به شرکت های رقیب ندارد و با چرخشی هدفمند و آینده نگرانه این بار از در دوستی وارد شده است. امیدوارم این سیاست ادامه پیدا کرده و دوستان مایکروسافت دوست من هم از جایگاه شان کمی تکان خورده و لاجرم به شوخی نبودن اوپن سورس ایمان بیاورند. باشد که همه رستگار شویم!!
منبع: ویکی پدیا