سابقه فامیلی و این چیزها چه معنایی دارد؟ مردم از آن استفاده می کنند که بتوانند خودخواهیشان را ارضا کنند یا این که شکست هایشان را توجیه کنند.بچه ها فکر می کنند هر اتفاق بدی که می افتد تقصیر آنهاست، من هم از این قاعده مستثنی نبودم، همچنین بچه ها با وجود همه شواهد بدی که وجود دارد معتقدند که همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود، در این مورد هم با آنها فرقی نداشتم.
از لطف کردن متنفرم. از مردمی هم که به لطف کردن افتخار می کنند متنفرم. آدم های از خود متشکری که با بخشیدن چند سنت ادعای مهربانی می کنند. آنها نفرت انگیزند. به آدمی که روز و شب اروزی رسیدن به کسی را دارد که روز و شب جلو چشمش است چه احساسی دست می دهد؟نمی دانم !!
دیکتاتوری روی دیگر فداکاری است.
خداحافظی ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئنا بازگشت ها بدترند.حضور عینی انسان نمی تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند.
آدم دو نفری احساس امنیت بیشتری می کند، اما تو شخصیت لغزنده ای است، همه توهایی که می شناختم یک جوری گم شدند. آن ها یا جیم شدند یا خیانت کردند یا مثل پشه از پا درآمدند.
—
باهم بخش هایی از کتاب آدمکش کور نوشته مارگارت اتوود نویسنده معروف کانادایی را خواندیم. خانم اتوود بیشتر درباره آدم هایی می نویسد که درگیر بحران های روحی و روانی هستند و از ویژگی های شخصیتی آنان داستان هایی خلق می کند که تا خواننده این داستان ها را تمام نکند کتاب را رها نمی کند.
رمان آدمکش کور از نظر منتقدان ادبی بهترین اثر او به شمار می رود، کتابی که موفق به کسب جایزه بوکر در سال 2000 گردید.
آدمکش کور در دو قسمت موازی پیش میرود. در قسمت اول دست نوشتههای پیرزنی به نام «آیریس چیس» را میخوانیم که خاطرات دوران جوانی خود را تعریف میکند و قسمت دیگر به رمان «آدمکش کور، نوشته لورا چیس» (خواهر آیریس) اختصاص یافته که در لابهلای فصول آن خبرهایی از روزنامههایی نظیر تورنتو استار نقل میشود. در این خبرها، زندگی و مرگ هر یک از اعضای خانواده چیس و حوادث مهم زندگی آنها مورد اشاره قرار می گیرد.
این کتاب در سال 1388 با ترجمه خانم شهین آسایش به زبان فارسی منتشر شده است.
به تازگی جسیکا استیس خبرنگار مجله این دیزتایم با خانم مارگارت اتوود مصاحبه ای تلفنی داشته که تنها به پاسخ 2 سئوال این نویسنده کانادایی می پردازیم.
خانم اتوود آینده را چطور می بینید؟
همیشه در استفاده از کلمه آینده محتاط هستم چراکه هر اتفاقی ممکن است رخ دهد.
آیا تغییر می کنیم؟
در واقع هیچ دلیلی برای گفتن جمله «ما محكوم به سرنوشت هستیم» نیست. در كتاب «بازپرداخت: وام و بُعد تاریك ثروت» از چندین واكنش به مرگ سیاه (طاعون) صحبت كردهام. اولی این است كه سریع بدوی! اما معمولا طاعون آدم را اسیر خودش میكند. بعضی در قلعهها پناه میگیرند. برخی سعی میكنند كمك كنند: آنها پرستار بیماران طاعونی میشوند و خودشان هم میمیرند. برخی هم تجاوز و غارت میكنند و جشن میگیرند. بعضی هم وقایع را ثبت و ضبط میكنند و ما بهشدت وامدار این افراد هستیم؛ آنها نمیدانستند چرا این اتفاق میافتد اما تمامی آن را نوشتند و به ما این اجازه را دادند كه درباره این بیماری برآورد تجربی داشته باشیم.
اگر بگویی محكوم به سرنوشتی و میخواهی خودت را آماده كنی، همه آن آدمهایی كه سعی در كمك كردن دارند، فرار میكنند، یا غارت و تجاوز میكنند و در آخر جشن میگیرند. امید چیزی است كه باعث میشود صبحها از خواب برخیزی و تلاش كنی. بنابراین من طرفدار امید هستم.
خانم مارگارت اِلنور اتوود متولد سال 1939 نویسنده، شاعر، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. او کودکی خود را در جنگلهای شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاهشناس بود گذارند. تجربه این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار اتوود در بهکارگیری تعبیرها از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت. همچنین مارگارت اتوود برنده جایزه ادبی آرتور سی کلارک و پرنس آستوریاس و دو بار برنده جایزه ادبی Governor General شده است. نام مارگارت در سال 2001 در پیاده روی مشاهیر کانادا ثبت شد.
او تاکنون بیش از 30 کتاب شامل رمان، داستانهای کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتابهای کودکان را به تالیف رسانده است. آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشتههایش از زن بهعنوان شخصیت اصلی استفاده میکند. اتوود در داستانهایش واقعیتهای اجتماعی را با تخیل و اسطورهشناسی و طنز همراه میکند.
در پایان از شما دعوت می کنیم بیننده و شنونده بخش هایی از این کتاب باشید که توسط یکی از علاقمندان به این نویسنده و این کتاب بصورت فایل تصویری و صوتی منتشر شده است.